طالبان و سینمای افغانستان؛ فیلم‌های نوستالژیک کجا ساخته می‌شد؟

صحنه‌ای از فیلم حماسه عشق

منبع تصویر،AFGHAN FILM

توضیح تصویر،صحنه‌ای از فیلم حماسه عشق

افرادی که آموزش دیدند، از رویدادهای مختلف دولتی برای نشریات آن زمان عکس و از سفرهای شاه و نخست‌وزیر افغانستان فیلم می‌گرفتند.

اما «شستن» فیلم و تبدیل‌کردن آن به ویدیو در افغانستان غیرممکن بود. بر اساس قراردادی با آمریکا، مدت پانزده سال فیلم‌ها برای چاپ و تنظیم از طریق هند به آمریکا فرستاده می‌شد. سه تا چهار ماه وقت می‌گرفت تا فیلم‌ها آمده شوند و دوباره به افغانستان برگردند.

در سال ۱۹۶۵ شاه محمد ظاهر، از سفیر آمریکا در کابل خواست که یک لابراتوار شستن فیلم را در افغانستان بسازند

تأسیس «افغان فلم» با حمایت آمریکا

تا این که در سال ۱۹۶۵ ظاهرشاه از سفیر آمریکا در کابل خواست که یک لابراتوار شستن فیلم را در افغانستان بسازند و با تایید رئیس جمهوری وقت آمریکا، آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده، ساخت این پروژه را به دوش گرفت. در همان سال، تهداب (بنیاد) اداره افغان فلم گذاشته شد.

پس از سه سال افغان فلم و استودیوی تولید، به کمک دولت آمریکا در سال ۱۹۶۸ ساخته شد. سلطان حمید هاشم که عکاس حرفه‌ای دربار بود، به ریاست افغان فلم مقرر شد. افراد آموزش‌دیده و کسانی که تجربه کار در اداره مطبوعات را داشتند، در افغان فلم شروع به کار کردند. گفته شده که شاه خود علاقمند به هنر سینما بود و هر از گاهی در سالن افغان فلم به تماشای فیلم حضور می‌یافت.

اما در آغاز، فیلم‌هایی که تولید می‌شدند، هنری و داستانی نبودند. در آن زمان «نیوز ریل» یا حلقه‌های خبری از رویدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی تولید می‌شد و هر مرتبه پیش از پخش فیلم‌های خارجی، در سینماها به نمایش گذاشته می‌شد. همچنین، برخی از فیلم‌های مستند هم تولید می‌شد.

طالبان نام افغان فیلم را به اداره سمعی و بصری تغییر دادند

توضیح تصویر،طالبان نام افغان فیلم را به اداره سمعی و بصری تغییر دادند

اولین فیلم هنری در افغانستان چگونه ساخته شد؟

اولین فیلم هنری در افغانستان، سال ۱۹۶۹ به نام «روزگاران» و در سه قسمت تهیه شد و در سینماهای کابل به نمایش در آمد. در ادامه، افغان فلم چارچوبی به نام اداره سیار را تشکیل داد تا با استفاده از پروژکتور و ژنراتور، در مناطق دوردست افغانستان چرخه‌های خبری و در مواردی فیلم به مردم نمایش بدهد.

مسئولان قبلی افغان فلم می‌گویند از سال ۱۹۶۷ و زمان حاکمیت محمد ظاهر، تا ۱۹۹۶ که طالبان در دوره اول به قدرت رسیدند، ۳۷ فیلم داستانی و بیش از ۱۰۰ فیلم مستند ساخته شد.

یک باور این است که سال‌های شکوفایی افغان فلم از نظر تولید، محتوا و فعالیت، زمان حاکمیت حکومت تحت حمایت شوروی سابق به رهبری حزب دموکراتیک خلق بود، چون در بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۲همه ساله سه تا چهار فیلم تولید می‌شد. در این دوره، افراد بیشتری به سینما رو آوردند و شمار زیادی هم در جمهوری چک، بلغارستان و لهستان (پولند) آموزش سینما دیدند.

درام «پسر بیوه» معروف به شاد گل، فیلم‌های اختر مسخره، گناه، مجسمه‌ها می‌خندند و مردها ره قول است، معروف‌ترین کارهای سینمایی افغان فلم در این دوره بود. از این جمع، پسر بیوه را رادیو تلویزیون ملی افغانستان و مجسمه‌ها می‌خندند را شرکت «آریانا فیلم» تولید کرده‌اند.

محتوای اکثر فیلم‌های آن سال‌ها، تبلیغاتی بود. حسین دانش در این باره گفت:« این فیلم‌های تبلیغی برای دولت، کارنامه افغان فلم را تا حدودی مخدوش ساخت.»

اولین فیلم هنری در افغانستان، سال ۱۹۶۹ به نام روزگاران

توضیح تصویر،اولین فیلم هنری در افغانستان، سال ۱۹۶۹ به نام روزگاران

نجات حافظه تصویری از آتش طالبان

در دهه هشتاد میلادی، برخی از فیلم‌های افغانستان در جشنواره‌های کشورهای جماهیر شوروی سابق و آلمان شرقی جوایزی هم به دست آوردند. اولین بار فیلم پرنده‌های مهاجر از لطیف احمدی جایزه صلح و دوستی را در جشنواره آسیا-آفریقا-آمریکای لاتین برد. اما این جوایز بیشتر تشویقی بودند و نه رقابتی.

افغان فلم در زمان محمد ظاهر شاه اداره‌ای مستقل بود. افغان فیلم در زمان خلف او محمد داوود، و اولین رئیس جمهوری افغانستان، با وزارت اطلاعات و فرهنگ ادغام شد.

سلطان حمید هاشم، صمد آصفی، خالق علیل، عبدالواحد نظری، صدیق برمک (دو دوره)، لطیف احمدی (دو دوره) ابراهیم عارفی و صحرا کریمی (سال‌های اخیر نظام جمهوری) در دوره‌های مختلف ریاست افغان فلم را به عهده داشته‌اند.

فعالیت اداره افغان فلم، همواره زیر تاثیر فضای سیاسی و تحولاتی بود که با تغییر رژیم‌ها در افغانستان اتفاق افتاده ‌است.

در زمان دولت اسلامی به رهبری برهان‌الدین ربانی اداره افغان فلم توانست به فعالیتش ادامه دهد. اگرچه در این دوره حضور زنان در سینما کمرنگ بود. فیلم عروج، ساخته صدیق برمک از مهمترین محصولات افغان فیلم در این دوره است. کار فیلم «سرگردان کوچه‌ها» از احد ژوند هم در این دوره تکمیل شد.

در دوره جنگ‌های داخلی چندین خمپاره به ساختمان افغان فلم برخورد کرد. اما سینماگران دشوارترین دوره برای افغان فلم و سینمای افغانستان را زمان طالبان، به ویژه دوره اول حاکمیت شان می‌دانند. در آن وقت فرمانی از سوی رهبری رژیم طالبان صادر شده بود که آرشیو افغان فلم نابود شود. با این حال، تعدادی از کارمندان این نهاد توانستند نسخه‌های اصلی فیلم‌ها و بایگانی افغان فلم را حفظ کنند و آن را از چشم طالبان که در تلاش نابودی‌اش بودند، پنهان نگه دارند.

سال ۲۰۱۸ آرشیو افغان فیلم، به دستور اشرف غنی به ارگ ریاست جمهوری منتقل شد

توضیح تصویر،سال ۲۰۱۸ آرشیو افغان فیلم، به دستور اشرف غنی به ارگ ریاست جمهوری منتقل شد

سال ۲۰۱۸ انتقال آرشیو افغان فلم، به دستور محمد اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین، به ارگ ریاست جمهوری منتقل شد که واکنش‌ها و مخالفت فرهنگیان را به دنبال داشت. آرشیو این اداره هنوز در ارگ است و طالبان گفته است که جای آن مصون است.

حسین دانش می‌گوید نبود سرمایه‌گذاری به خصوص در بیست سال گذشته، کمبود تهیه‌کننده آموزش‌دیده و حرفه‌ای و امنیت از جدی‌ترین چالش‌های سد راه این اداره بوده‌اند:«دولت‌های دوره جمهوریت توجهی به مسئله سینما در افغانستان نداشتند، به این دلیل که می‌گفتند بحث آزاد است و هر کاری می‌خواهید بکنید.»

به گفته او، در سال ۱۹۷۰ کابل با ۴۰۰ هزار جمعیت، هژده (هیجده) سالن سینما و تئاتر داشت و سالن‌های سینمایی در ولایت‌های هرات، بلخ، قندوز، مزار شریف، بغلان و چند شهر دیگر هم فعال بوده، اما در سال ۲۰۲۰ کابل تنها پنج سالن فعال سینما داشت.

حکومت طالبان در تازه‌ترین اقدام، نام اداره «افغان فلم» را به ریاست سمعی و بصری تغییر داده‌ است. بر اساس گزارش‌ها، ماهیت این نهاد هم تغییر کرده و فعالیتش نسبت به گذشته متفاوت خواهد بود.

افغان فلم، هم از نظر تاریخی و هم از نظر هنر و سینما اهمیت زیادی برای افغانستان دارد. فیلم‌های مستند دوران جنگ جهانی و جنگ افغان - انگلیس و سفر‌های شاه امان‌الله از شروع حکومت او در سال ۱۹۱۹میلادی ثبت این آرشیو هستند.

این آرشیو همچنین مملو از فیلم‌های مستندی است که در دوران محمد ظاهر شاه، آخرین پادشاه و محمد داود، رئیس جمهور پیشین افغانستان، ساخته شده ‌است. فیلم‌های هنری و مستند دیگری از بنا‌های تاریخی - فرهنگی افغانستان، مستند‌های زیادی از دوران حاکمیت شاخه‌های خلق و پرچم حزب دموکراتیک خلق در افغانستان نیز در آرشیو افغان فلم بایگانی شده ‌است.

حسین دانش، منتقد سینما، در این باره گفت:« افغان فلم یکی از مراکز مدرن در افغانستان بود که مردم خاطره‌های زیاد تصویری خود را در آن دارند. در واقع حافظه تصویری افغانستان در افغان فلم بود و حفاظت می‌شد یا بخش‌هایی از آن در آن جا تولید شد.»

گروهی گزارش فرهنگی هفته نامه ای ندای غزنه

منبع :‌ بی بی سی

ممنوعیت سفر افغان‌ها به آمریکا؛ چه کسانی اجازه سفر دارند؟

ممنوعیت سفر افغان‌ها به آمریکا

منبع تصویر،GETTY IMAGES

در فرمان تازه مسافرتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، افغانستان در فهرست کشورهایی قرار دارد که ورود شهروندانش به این کشور به‌طور کامل ممنوع شده است.

افغانستان و ۱۱ کشور دیگر از جمله ایران، یمن، لیبی، سودان، سومالی، گینه استوایی، چاد،‌ کنگو، برمه، اریتره و هائیتی، بنا به فرمان جدید ورود شهروندانشان به خاک آمریکا ممنوع اعلام شده است؛ مگر در مواردی که افراد دارای اقامت ایالات متحده باشند یا از قبل ویزای ورود به این کشور را دریافت کرده‌اند.

کاخ‌سفید گفته است این ممنوعیت‌ها از روز دوشنبه آینده، ۹ ژوئن به اجرا گذاشته خواهد شد.

این تصمیم آمریکا نگرانی‌های گسترده و سوال‌ها بی‌شماری را در میان افغان‌ها در داخل و خارج این کشور به وجود آورده است.

علت منع سفر افغان‌ها در فرمان جدید چیست؟

دو مهاجر تازه وارد افغان در فرودگاه دالاس ورجنیا

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،دو مهاجر تازه وارد افغان در فرودگاه دالاس ورجنیا

در فرمان اجرایی صادرشده از سوی دونالد ترامپ،‌ علت اعمال این محدودیت بر شهروندان افغانستان، تسلط طالبان بر افغانستان که در فهرست «گروه‌های تروریستی جهانی» (SDGTs) قرار دارد، عنوان شده است.

همچنین نبود یک نهاد مرکزی معتبر و همکار برای صدور گذرنامه و مدارک مدنی و همچنین فقدان سیستم مؤثر برای بررسی و ارزیابی پیشینه متقاضیان سفر به آمریکا، از جمله دلایل مطرح‌شده در این فرمان هستند.

علاوه بر این، در گزارش سال مالی ۲۰۲۳ وزارت امنیت داخلی ایالات متحده، به نرخ بالای اقامت «غیرمجاز» میان شهروندان افغان دارای ویزاهای تجاری، گردشگری، دانشجویی و تبادل فرهنگی نیز اشاره شده و این مسئله به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در اعمال این محدودیت خوانده شده‌ است.

چه دسته از افغان‌ها اجازه سفر دارند؟

این فرمان برخی استثناها را نیز برای شهروندان افغانستان برای سفر به آمریکا در نظر گرفته است.

  • افرادی که دارای اقامت دائم ایالات متحده (گرین کارت) هستند یا پیش‌تراز اجرای این فرمان موفق به دریافت ویزای آمریکایی شده‌اند.
  • شهروندان افغان دارای تابعیت دوگانه که با پاسپورت کشوری سفر می‌کنند که ممنوعیت برایش لحاظ نشده است.
  • افغان‌های دارنده ویزای ویژه مهاجرت آمریکا (SIV)
  • اعضای درجه یک خانواده (مانند همسر و فرزندان خردسال) افرادی که دارای ویزای ویژه مهاجرت (SIV) هستند.
  • شهروندانی که با ویزاهای دیپلماتیک، برای حضور در سازمان ملل متحد یا عضو ناتو به آمریکا سفر می‌کنند.
  • ورزشکاران، مربیان و همراهان تیم‌های ورزشی که به جام جهانی، المپیک یا دیگر دیدارهای ورزشی دعوت شده و راه یافته‌اند.
  • افرادی‌ که پناهندگی‌شان در آمریکا پذیرفته شده است یا به عنوان پناهجو از پیش وارد این کشور شده‌اند.
  • افرادی که مشمول تعویق در اخراج یا تحت حمایت کنوانسیون منع شکنجه و سایر رفتارها یا «مجازات‌های ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز» قرار گرفته‌اند.

در این فرمان آمده است: «هیچ‌یک از مفاد این فرمان نباید به‌گونه‌ای تفسیر شود که مانع از حق افراد برای درخواست پناهندگی، وضعیت پناهجویی، تعویق در اخراج یا حمایت تحت کنوانسیون منع شکنجه، مطابق با قوانین ایالات متحده، گردد.»

با این حال هنوز مشخص نیست که این فرمان چه تاثیری بر ده‌ها هزار شهروند افغان دارد که در چارچوب برنامه‌های مختلف مهاجرتی منتظر رفتن به آمریکا هستند.

افغان‌هایی که عازم آمریکا هستند

پیش از اعلام فرمان تازه، شاون وندایور، رئیس یک گروه غیرانتفاعی برای کمک به اسکان مجدد افغان‌های همکار سابق نیروهای آمریکایی، به روزنامه نیویورک تایمزگفته بود حدود «۲۰۰ هزار» افغان در داخل افغانستان و حدود «۵۱ هزار» افغان در خارج از کشور (عمدتا در پاکستان) در انتظار پرواز به آمریکا هستند و بیشتر آنها از مراحل بررسی‌های امنیتی گذشته‌اند.

چند هزار افغان دیگر تاییدشده در کشورهای قطر و آلبانی هم در انتظار پرواز به آمریکا به سر می‌برند.

مایکل مک‌کال، عضو مجلس نمایندگان که پیشتر رئيس کمیته روابط خارجی نیز بود، در بیانیه‌ای قبلا گفته بود که نگران است برنامه اسکان مجدد افغان‌ها نیز متاثر شود. او گفته بود: «از مارکو روبیو، وزیر خارجه می‌خواهم که به وعده‌هایی که به متحدان افغان که با آمریکا کار کرده‌اند دادیم، احترام شود.»

بنا به گزارش وزارت امنیت داخلی آمریکا بیش از ۹۰ هزار افغان در عملیات «استقبال از متحدان» در سال ۲۰۲۱ به آمریکا برده شدند. حدود ۴۰ هزار نفر دیگر نیز در کشورهای دیگر اسکان داده شدند.

دو دختر افغان پشت پنجره روی کاغذی نوشته شده اند: «ما در کشورمان در امنیت نیستیم»

توضیح تصویر،دو دختر افغان روی کاغذی از پشت پنجره نوشته‌اند: «ما در کشورمان در امنیت نیستیم»

آیا افغان‌های ساکن آمریکا در معرض اخراج هستند؟

در حال حاضر هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه افغان‌های مقیم آمریکا در معرض اخراج باشند، وجود ندارد.

اخیرا شماری از افغان‌هایی که به طور غیرقانونی وارد آمریکا شده‌ بودند، بازداشت و به پاناما منتقل شدند.

پاناما ده‌ها مهاجر اخراجی از آمریکا را از اردوگاه آزاد کرده و به آنها یک ماه فرصت برای ترک این کشور داد.

آرزو بهبانو یکی از هفت دختر افغان در میان حدود ۳۰۰ مهاجر اخراجی به پاناما بود. او به بی‌بی‌سی گفت: «۱۱ کشور را پشت سر گذاشتم تا به آمریکا برسم. دو سال کامل در راه بودم.»

برخی افغان‌های دارنده گرین کارت می‌گویند می‌ترسند که اگر به خارج از آمریکا سفر کنند، ممکن است در برگشت اجازه ورود داده نشود.

تا هنوز هیچ نشانه‌ای که آمریکا در حال بررسی بازگرداندن افغان‌ها به افغانستان تحت کنترل طالبان باشد نشر نشده است، اما کشورهای دیگر از جمله آلمان سال گذشته شماری از مجرمان افغان را بنا با توافق با حکومت طالبان به کابل مسترد کرد و انتظار می‌رود که حکومت تازه آلمان نیز ممکن است این روند را ادامه دهد.

در فهرست اولیه‌ای که از ۴۳ کشور تهیه شده، کشورها را در فهرست‌های «سرخ، نارنجی و زرد» دسته‌بندی شده‌اند. افغانستان و ایران در فهرست سرخ قرار داده شده بود.

تفاوت با فرمان قبلی ترامپ چیست؟

دونالد ترامپ پس از امضای فرمان مهاجرتی در روز اول ورود به کاخ سفید ۶۰ روز به وزارت خارجه فرصت داده بود تا فهرست کشورها را آماده کند. وزارت‌های دادگستری، امنیت داخلی و دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا موظف به همکاری در این پروژه شدند.

آقای ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری‌ در سال ۲۰۱۷ منع سفر شهروندان هفت کشورعمدتا مسلمان را به عنوان اقدامی علیه تهدیدات تروریستی معرفی می‌کرد.

در فرمان اجرایی قبلی منع سفر ترامپ که در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۷ صادر شد موسوم به «منع مسلمانها» از ورود به آمریکا از جمله شهروندان هفت کشور ایران، عراق، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن محدود شدند.

آن فرمان چند بار اصلاح شد و با چالش‌های قانونی روبرو شد، دادگاه‌های فدرال نسخه اول این ممنوعیت را مسدود کردند. نسخه نهایی آن فرمان که در ۲۰۱۸ از سوی دیوان عالی آمریکا نیز تایید شد شامل شهروندان کشورهای ایران، لیبی، سومالی، سوریه، یمن، کره شمالی و ونزوئلا بود و کاملا مسلمانان را هدف قرار نمی‌داد.

براثر آن فرمان ده‌ها هزار ویزا لغو شد. بسیاری از خانواده‌ها از هم جدا شدند و ساکنان قانونی برخی کشورها با مشکلات زیادی مواجه شدند. جو بایدن در سال ۲۰۲۱ در اولین روز ریاست جمهوری خود در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ آن را لغو کرد.

فهرست جدید، محدودیت سفر به آمریکا در نتیجه ارزیابی امنیتی گسترده‌تر از وضعیت گزارش‌دهی کشورهای مختلف است.

دونالد ترامپ در دسامبر ۲۰۱۵ در زمان کارزار انتخاباتی دور اول ریاست جمهوری خواستار «منع کامل ورود مسلمانان به آمریکا» شده بود.

جو بایدن در ژانویه ۲۰۲۱، او بلافاصله ممنوعیت‌های سفر ترامپ را لغو کرد و آن‌ را «لکه ننگی بر وجدان ملی» و «مخالف ارزش‌های دیرینه‌ آمریکا» خوانده بود.

نقشه‌ای که پناهجویان پس از گذشتن یازده کشور به آمریکا و کانادا رسیده‌اند

گروهی خبر هفته نامه ای ندای غزنه

منبع :‌ بی بی سی

چرا چین دومین معدن مس جهان در افغانستان را استخراج نمی‌کند؟

دو گارد طالبان و مقام چینی روی فرش قرمز

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،یک مقام چینی روی فرش قرمز افتتاح معدن مس عینک، ۲۴ جولای ۲۰۲۴

۱۷ سال پس از امضای قرارداد تاریخی مس عینک میان افغانستان و چین، هنوز استخراج مس در این معدن آغاز نشده است.

کارشناسان و افرادی که از نزدیک در این پروژه دخیل بوده‌اند، به بی‌بی‌سی گفتند «شاید چین نمی‌خواهد» مس عینک را استخراج کند اما حکومت طالبان می‌گوید «قانع شده» که کار استخراج آغاز خواهد شد.

مس عینک نخستین قرارداد بزرگ بین‌المللی استخراج معدن در تاریخ افغانستان و نقطه عطفی در روابط کابل و پکن بود.

در سال ۲۰۰۸، «شرکت متالوژیک چین» (ام‌سی‌سی) با پیشنهاد ۲/۹ میلیارد دلاری برای دریافت امتیاز ۳۰ ساله این معدن برنده شد و قول داد تا ۵ میلیارد دلار برای توسعه زیرساخت‌ها مانند جاده، راه‌آهن و یک نیروگاه ۴۰۰ مگاواتی سرمایه‌گذاری کند.

دو مقام‌ ارشد وزارت معادن دولت سابق افغانستان به بی‌بی‌سی گفتند که چین «از ابتدا قصد استخراج مس عینک را نداشت و آن را مثل ذخیره استراتژیک برخلاف قرارداد برای آینده معطل نگه داشته است.»

عبدالغنی برادر و رئيس شرکت چینی ام‌سی‌سی

منبع تصویر،@FDPM_AFG

توضیح تصویر،عبدالغنی برادر و وانگ جی چینگ، رئیس عمومی شرکت چینی ام‌سی‌سی، ۹ مه ۲۰۲۴

حکومت طالبان: با برخی شرایط تازه چین موافقت کردیم

ظاهرا با تغییر نظام سیاسی در افغانستان شرکت ام‌سی‌سی تلاش کرده تعدیلاتی را در قرارداد مس عینک اعمال کند.

همایون افغان، سخنگوی وزارت معادن، در گفتگو با بی‌بی‌سی گفت که در آغاز، حکومت طالبان با شرکت ام‌سی‌سی در مواردی اختلاف نظر داشت و گفتگوهای آنها تا سال گذشته طول کشید.

او تایید کرد که طرف چینی «خواستار تعدیل در قرارداد مس عینک» شده بود.

به گفته او، ام‌سی‌سی به حکومت طالبان پیشنهاد کرده بود که سهم افغانستان از ۱۹/۵ درصد کمتر شود و تعهد ام‌سی‌سی برای تولید برق هم از ۴۰۰ مگاوات به ۲۰۰ مگاوات کاهش یابد.

مهمتر از همه، آقای افغان می‌گوید چینی‌ها اصرار داشتند که مس استخراج شده در افغانستان «نیمه تصفیه» شود ولی در اصل قرارداد آمده که مس پس از تصفیه کامل در داخل افغانستان به بیرون انتقال داده شود. او تاکید می‌کند که «ما پیشنهاد چینی‌ها را نپذیرفتیم و گفتیم باید همه‌چیز مطابق قرارداد اصلی پیش برود.»

آقای افغان گفت «تنها چیزی که ما پذیرفتیم تمدید قرارداد تا ۱۵ سال دیگر پس از ختم موعد فعلی است.»

به این ترتیب قرارداد مس عینک ۴۵ ساله می‌شود.

معدن مس عینک

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،تاکنون شرکت چینی تنها دو کمپ برای کارکنانش احداث کرده است

آقای افغان می‌گوید در حال حاضر شرکت ام‌سی‌سی در حال «مطالعات حفر تونل‌ها، ساخت‌وساز‌ کمپ‌ها و فابریکه‌های پروسس (کارخانه‌های فراوری) مس است. وزارت معادن قانع شده که کار عملی استخراج آغاز خواهد شد.»

او اشاره کرد که «چین از متحدین امارت اسلامی است.»

شرکت ام‌سی‌سی به درخواست‌های مکرر بی‌بی‌سی در مورد دلایل تعویق کار این پروژه پاسخی ارائه نکرده‌ است.

اما یک منبع مطلع که قبلا سال‌ها با این پروژه کار کرده‌ است و نخواست نامش در گزارش ذکر شود به بی‌بی‌سی گفت که بنا به مشکلات متعدد فنی و پروژه‌های زیربنایی مرتبط که از نظر ام‌سی‌سی کار حکومت افغانستان است، استخراج در آینده نزدیک عملی نیست.

در تازه‌ترین تحول، در ۹ مه ۲۰۲۵، عبدالغنی برادر از وانگ جی چینگ، رئیس عمومی شرکت چینی ام‌سی‌سی، خواست کار پروژه مس عینک را هرچه سریع‌تر آغاز کند.

در وبسایت وزارت معادن افغانستان، ذخایر این معدن در ولسوالی محمدآغه لوگر در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی کابل ۱۱/۵ میلیون تن به ارزش حدود «۵۰ میلیارد دلار» برآورد شده است.

سازمان زمین‌شناسی آمریکا در سال ۲۰۱۰ ارزش مجموع معادن افغانستان را یک تریلیون دلار برآورد کرد.

حکومت طالبان که برای تامین بودجه خود چشم به سرمایه‌های خارجی در معادن دارد، صدها قرارداد معادن کوچک و متوسط به ارزش «۶/۵ میلیارد دلار» را به معدن‌کاران داخلی و خارجی سپرده است.

سرمایه‌گذاران بخش خصوصی چین مرتبا به کابل سفر و با مقام‌های وزارت معادن در مورد سرمایه‌گذاری در سایر معادن از جمله لیتیم (قابل استفاده برای خودروهای برقی) سرب، روی، تالک و طلا نیز گفتگو کرده‌اند.

وزیر سابق معادن افغانستان: روزی را نمی‌بینم که چین مس عینک را استخراج کند

در سال ۲۰۰۸ پروژه مس عینک با وعده‌های مقام‌های چین برای توسعه پروژه‌های زیربنایی، امیدواری‌های زیادی ایجاد کرد. علاوه بر آن ۸۰۰ میلیون دلار حق امتیاز فوری نیز باید در سه قسط به دولت افغانستان پرداخت می‌شد که ظاهرا نشده است.

چین همچنین متعهد شده بود سهم ۱۹/۵ درصدی خود از استخراج مس را بر اساس قیمت روز بازار فلزات لندن پرداخت کند. بر اساس قرارداد، ساخت زیرساخت‌های جاده‌ای، تأمین برق و آموزش نیروی کار محلی نیز به‌عنوان بخشی از پروژه استخراج مس در نظر گرفته شده بود.

داود شاه صبا در گفتگو با بی‌بی‌سی می‌گوید وقتی در سال ۲۰۱۵ وزیر معادن و پترولیم در حکومت اشرف غنی شد، دریافت که «از اول چینی‌ها قصد استخراج معدن مس عینک را نداشتند.»

به گفته او قرارداد به صورتی تنظیم شده که شرکت چینی هر وقت بخواهد «بهانه‌گیری کند و زیر قرارداد بزند.»

آقای صبا می‌گوید گزارشی در این زمینه به کابینه آن زمان ارائه کرد اما رئیس جمهور وقت «مخالف هر نوع اقدام برای لغو قرارداد بود.»

مقام‌های چینی و حکومت طالبان ایستاده‌اند

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،مراسم افتتاح در ۲۴ جولای ۲۰۲۴ آقای برادر در این مراسم گفت امیدوار است که کار عملی پروژه به‌زودی آغاز شود و در مورد تامین امنیت کارکنان چینی این پروژه اطمینان داد

حکومت طالبان از همان ابتدا اجرای قرارداد معدن مس عینک را در اولویت قرار داد و به‌دلیل تاخیرهای طولانی، برای شرکت چینی یک مهلت یک‌ماهه جهت آغاز عملیات تعیین کرد. سرانجام در ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۴، لی چون، معاون وزیر فرهنگ چین، ژائو شینگ، سفیر چین در کابل، به همراه مقام‌های ارشد طالبان از جمله عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست‌وزیر، طی مراسمی در محل معدن، آغاز رسمی فعالیت‌های مس عینک را اعلام کردند.

تأمین امنیت از جمله دلایل اصلی شرکت چینی ام‌سی‌سی برای به تعویق انداختن اجرای پروژه عنوان شده بود؛ هرچند دولت پیشین افغانستان نیز یک واحد ویژه امنیتی برای حفاظت از این معدن تشکیل داده بود.

داودشاه صبا می‌گوید «روزی را نمی‌بیند» که شرکت ام‌سی‌سی مس عینک را استخراج کند، به گفته او: «بهانه می‌آورند و افتتاحی که صورت می‌گیرد، خوراک سیاسی دارد و از نظر متخصصین و شخص خودم هیچ ارزشی ندارد، و در آینده نزدیک این کار نمی‌کنند.»

جدول تعهدات شرکت ام سی سی

چین قرارداد مس عینک را چگونه بدست آورد؟

بر اساس متن قرارداد که در وب‌سایت وزارت معادن نشر شده، شرکت چینی موظف است طی ۶۰ ماه کار «تولید» مس را آغاز کند.

در سال ۲۰۰۷ حکومت حامد کرزی معدن مس عینک را به مزایده بین‌المللی گذاشت. ۹ شرکت بین‌المللی محل معدن را از نزدیک بررسی کردند و پنج شرکت «هنتر دیکسن» کانادا، شرکت «قزاق‌مس» قزاقستان، شرکت ام‌سی‌سی چین، شرکت «فیلیپس داژ» آمریکا و شرکت «سترایک فورس» روسیه در مزایده شرکت کردند.

شرکت ام‌سی‌سی پیشنهادهای بالاتر از رقبا ارائه کرد که بنا به ارزیابی دولت وقت افغانستان با «نمره ۹۱/۹۰ برنده اول و شرکت هنرت دیکسن با اخذ نمره ۷۳/۳ دوم و رزرف معرفی شدند.»

شرکت ام‌سی‌سی با ارائه پیشنهادهایی بیشتر از سایر رقبا، در ارزیابی دولت وقت افغانستان موفق شد با کسب «امتیاز ۹۱/۹۰ به‌عنوان برنده اول» انتخاب شود. شرکت «هنتر دیکسن» کانادا نیز با «امتیاز ۷۳/۳» در جایگاه دوم قرار گرفت و به عنوان گزینه ذخیره معرفی شد.

شورای وزیران حکومت حامد کرزی در۵ مه ۲۰۰۸ قرارداد با شرکت ام‌سی‌سی را تصویب کرد.

در ماده ۳۰ قرارداد آمده است که ام‌سی‌سی به حکومت افغانستان تعهد می‌دهد که «تنها با هزینه خود راه‌آهن مرتبط با پروژه را می‌سازد.» در ادامه این ماده آمده که عدم انجام آن به فسخ قرارداد منجر می‌شود.

در قرارداد تصریح شده است که همزمان با آغاز عملیات استخراج مس، شرکت ام‌سی‌سی متعهد به احداث یک خط راه‌آهن از گذرگاه مرزی تورخم در شرق افغانستان تا تاجیکستان در شمال خواهد بود؛ مسیری که از معدن عینک عبور کرده و از کابل، بامیان و دره‌صوف سمنگان می‌گذرد.

اما شرکت ام‌سی‌سی تاکنون هیچ برنامه‌ای برای احداث راه آهن اعلام نکرده است.

تنها اقدام عملی انجام‌شده در چارچوب پروژه مس عینک، ساخت ۲۵ کیلومتر جاده دسترسی به این معدن است که شرکت ام‌سی‌سی در تابستان ۲۰۲۴ از پایان یافتن آن خبر داد.

بنا به قرارداد، ام‌ام‌سی همچنین متعهد شده که به ساکنان محلی متضررشده بنا به معیار بانک جهانی غرامت بپردازد، و در محل برای کارکنان معدن، اقامتگاه و تسهیلات درمانی بسازد.

بنا به قرارداد همچنین شرکت ام‌‌سی‌‌سی متعهد شده که برای تولید ۴۰۰ مگاوات برق از زغال سنگ معدن کهمرد بامیان استفاده کند.

بعدا مشخص شد که ام‌سی‌سی ذخایر این معدن را برای تولید برق درازمدت کافی نمی‌داند. همایون افغان، سخنگوی وزارت معادن می‌گوید آنها زمینه‌های تولید برق آبی را به عنوان گزینه بدیل زغال سنگ به ام‌سی‌سی پیشنهاد کرده‌اند.

باستان شناس در حال کار با پاهای مجسمه بودا

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،باستان شناسی در حال کار روی پاهای تندیس بودا که در محل مس عینک پیدا شده است، سال ۲۰۱۰

حکومت طالبان: بقایای آثار باستانی مانع استخراج نیست

در بالای بخش مرکزی معدن مس عینک، که بیشترین ذخایر معدنی در آن قرار دارد، آثار باستانی بودایی با قدمتی تا دو هزار سال کشف شده است.

گفته شده که کار جمع‌آوری آثار باستانی «حدود ۱۵۰ میلیون دلار» هزینه در بر دارد. بیش از ۲۰ منطقه متعلق به راهبان بودایی در این منطقه مدفون است. یکی از دلایل به تعویق افتادن کار استخراج، انتقال آثار باستانی از محوطه‌های باستانی اطراف معدن بوده است.

حکومت طالبان می‌گوید که بقایای این آثار مانع ادامه کار مس عینک نیست.

شهاب‌الدین دلاور، وزیر پیشین معدن حکومت طالبان، در ماه آوریل ۲۰۲۴ در حضور سفیر چین در هنگام بازدید از محل مس عینک گفت: «هزاران اثر تاریخی از محل معدن به موزه‌های منطقه‌ای منتقل شده و بقیه در جریان استخراج جابه‌جا خواهند شد.»

شرکت ام‌سی‌سی کار حفاری و حفاظت آثار باستانی در منطقه را مسئولیت خود نمی‌داند.

همایون افغان، سخنگوی وزارت معادن، می‌گوید انتقال کامل این آثار «بسیار دشوار و پرهزینه» است؛ بنابراین «توافق کردیم که به‌جای جابه‌جایی آثار تاریخی به محل دیگر، عملیات استخراج از طریق حفر تونل در زیر آن منطقه انجام شود.»

نیروی طالبان در بالای تپه آثار باستانی در معدن مس عینک

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،برآورد شده که آثار باستانی یافت شده قدمت هزار تا دو هزار ساله دارند

استخدام کارکنان افغان در مس عینک

شرکت ام‌سی‌سی تاکنون نتوانسته کارکنان کافی افغان به‌ويژه تکنسین‌ و مهندس استخدام کند.

بر اساس قرارداد، شرکت موظف است تنها برخی مهندسان و فناوری‌های مورد نیاز را از چین وارد کند و ارتقای مهارت کارگران ساده و مهندسان افغان نیز بخشی از تعهدات آن در قالب این قرارداد است.

در ماده ۳۹ قرارداد تصریح شده که شرکت چینی در ابتدا باید نیمی از کارگران، تکنسین‌ها و مدیران را از میان نیروهای افغان استخدام کند. سهم کارکنان افغان باید طی هشت سال به «۸۵ تا ۱۰۰ درصد» برسد و عدم تحقق این هدف، تخلف از مفاد قرارداد محسوب خواهد شد.

یک منبع مطلع از روند اجرای پروژه مس عینک می‌گوید شرکت ام‌سی‌سی تاکنون موفق نشده شمار کافی از کارکنان محلی را به خدمت بگیرد.

جدول درصدی کارکنان افغان که شرکت ام‌سی‌سی باید استخدام کند

افغانستان می‌تواند قرارداد مس عینک را فسخ کند؟

خدیجه جوادی، معاون مسلکی وزارت معادن در حکومت اشرف‌غنی، می‌گوید شرکت چینی برای بردن قرارداد، وعده‌های «غیرواقعی» می‌داد و این قرارداد «باید مدت‌ها پیش فسخ می‌شد». به گفته او، دولت غنی در آستانه فسخ آن قرار داشت، اما از تأثیرات احتمالی آن بر روابط افغانستان و چین نگران بود.

او معتقد است که قرارداد مس عینک «باید به سمت فسخ برود. برای اینکه معادن جزو فرصت‌های خاص هستند. هرچه زمان بگذرد به ضرر کشور است و بنا به قانون بدون فسخ هم می‌توانیم دوباره معدن را به مزایده بگذاریم.»

در ماده ۴۸ قرارداد مس عینک آمده است که در صورت نقض قرارداد، هر دو جانب «طی یک سال» می‌توانند موضوع را به «مرکز بین‌المللی داوری و حل منازعه سرمایه‌گذاری» (ICSID) در لندن ارجاع دهند.

منابع سفارت دولت پیشین افغانستان در لندن به بی‌بی‌سی گفتند از طرف حکومت وقت شکایتی در این زمینه برای ارجاع به این دادگاه بین‌المللی دریافت نکردند. در سایت این مرکز نیز شکایتی از جانب افغانستان برای داوری درج نشده است.

«انستیتوت صلح ایالات متحده» که مرکز آن در واشنگتن است، در گزارشی که حدود یک دهه پس از قرارداد مس عینک در سال ۲۰۱۷ در این مورد منتشر کرده بود، پیشنهاد مذاکره مجدد در مورد قرارداد یا توافق برای فسخ آن و اعلان مجدد مزایده مس عینک را داده بود.

در این گزارش آمده است که «مشکل اصلی این است که کنسرسیوم چینی که این قرارداد به آن اعطا شده، وعده‌های غیرواقعی داده که عملی‌ ساختن آنها غیرممکن یا بسیار غیراقتصادی است.»

خانم جوادی با توجه به موجودیت انواع معادن در افغانستان می‌گوید این کشور مشهور به «جدول مندلیف» است و بیشتر عناصر کمیاب را دارد و «هدف چین در انحصار گرفتن معادن بزرگ افغانستان است.»

در واقع، سال‌هاست که چین سهم عمده‌ای از تولید و فرآوری عناصر کمیاب زمین را در اختیار دارد و نقش مسلطی در زنجیره تأمین جهانی این مواد ایفا می‌کند.

«چین آماده است در این خلا گام بگذارد»

وانگ یی و امیرخان متقی در پکن

منبع تصویر،CHINA FM

توضیح تصویر،وانگ یی و امیرخان متقی در پکن

تنها پنج روز پس از ورود افراد طالبان به کابل، در ۲۰ اوت ۲۰۲۱ ژو بو، استراتژیست چینی در ستون دیدگاه روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «چین آماده است در این خلاء گام بگذارد».

او نوشت: «با خروج ایالات متحده، پکن می‌تواند آنچه را که کابل بیش از همه نیاز دارد تامین کند؛ بی‌طرفی سیاسی و سرمایه‌گذاری اقتصادی… در عوض افغانستان نیز بیشترین امتیازات را برای چین دارد ... دسترسی به یک تریلیون دلار ذخایر معدنی دست‌نخورده.»

از آن زمان، شی‌ جین‌ پینگ، رهبر چین، سفیر حکومت طالبان را پذیرفته و متقابلاً سفیر خود را به کابل اعزام کرده است. به‌ نظر می‌رسد تنها بخشی از پیش‌بینی آقای بو محقق شده است: چین موفق شده بزرگ‌ترین قراردادهای استخراج معادن و منابع نفت و گاز افغانستان را به دست آورد.

اما وانگ یی، وزیر خارجه چین در دیدار با امیرخان متقی، وزیرخارجه طالبان در می ۲۰۲۵ تاکید کرد که چین «هرگز به‌دنبال ایجاد حوزه نفوذ در افغانستان نبوده است.»

ناظران غربی سرمایه‌گذاری چین در معادن و نفت و گاز افغانستان را دروازه نفوذ چین در افغانستان می‌دانند. متقابلا افغانستان همواره در این رویا بوده که همسایگی و اتصال جغرافیایی با چین زمینه توسعه این کشور را فراهم کند.

دونالد ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود علاقمندی به ذخایر زیرزمینی افغانستان نشان می‌داد و بارها در مورد افتادن افغانستان به دست چین هشدار داده است.

نفت و گاز شمال افغانستان

منبع تصویر،@MOMPAFGHANISTAN

توضیح تصویر،حکومت طالبان در سال ۲۰۲۳ قرارداد ۲۵ ساله با شرکت چینی «نفت و گاز سین‌کیانگ و آسیای میانه» برای استخراج نفت از منطقه آمو دریا با سرمایه‌گذاری ۵۴۰ میلیون دلار امضا کرد که ۲۰ درصد سود آن سهم افغانستان است

گروهی خبر هفته نامه ای ندای غزنه

منبع :‌ بی بی سی

آزارگران در اینترنت و با کمک موبایل «کودکان زیر ۶ سال را به انجام اعمال جنسی مجبور می‌کنند»

کودکی در حال کار با تلفن

منبع تصویر،GETTY IMAGES

کریس والانس، بی‌بی‌سی

یک موسسه خیریه هشدار داده است بهره‌کشان جنسی در فضای مجازی و با کمک تلفن‌ها و وب کم، کودکان زیر ۶ سال را به انجام اعمال جنسی آزاردهنده مجبور می‌کنند.

بنیاد دیده‌بان اینترنت (ای دبلیو اف) می‌گوید در سال ۲۰۲۳ بیش از دو هزار تصویر سوءاستفاده جنسی از کودکان ۳ تا ۶ ساله کشف کرده است که در آن کودکان با دوربین‌هایی متصل به اینترنت فیلم‌برداری شده‌اند.

این هشدار به دنبال گزارش آفکام، سازمان تنظیم‌کننده مقررات رسانه‌ای بریتانیا منتشر می‌شود. طبق گزارش آفکام، یک‌چهارم کودکان بین ۵ تا ۷ سال، گوشی‌های هوشمند خودشان را دارند.

تام توگنهات، معاون امنیتی وزیر کشور بریتانیا در واکنش به این گزارش از شرکت‌های فن آوری خواست برای جلوگیری از سوء استفاده‌های بیشتر، تلاش کنند.

او همچنین از والدین خواست: «با فرزندان خود درباره استفاده از شبکه‌های مجازی صحبت کنید چون پلتفرم‌هایی که شما امن فرض می‌کنید، کودکان شمارا در معرض خطر قرار می‌دهند.»

دیده‌بان اینترنت خیریه‌ای است که تلاش می‌کند تصاویر سو استفاده جنسی از کودکان را در فضای اینترنت شناسایی و آن‌ها را پاک کند.

آخرین تحلیل این خیریه که در گزارش سالانه آن منتشرشده است نشان می‌دهد آن‌ها در سال ۲۰۲۳، ۲۴۰۱ تصویر از کودکان بین ۳ تا ۶ سال در اینترنت کشف کرده‌اند که این تصاویر در دسته «خود تولید کرده» قرار می‌گیرند.

تصویر «خود تولید کرده» تصویری است که در آن‌یک کودک توسط یک سوء استفاده گر جنسی ترغیب یا به نحوی فریب داده‌شده و یا مجبور شده با کمک وب کم یا گوشی هوشمند حرکت‌های جنسی انجام دهد.

نزدیک به یک تصویر از هر هفت تصویر در گروه آ قرار داشتند. درجه‌بندی تصاویر بر اساس شدت و جدی بودن سو استفاده جنسی است. شش تصویر از هر ۱۰ تصویر، کودکی را نشان می‌دهد که به‌صورت برهنه در وضعیتی خاص قرار دارد.

متخصصانی که بعضی از این تصاویر را بررسی کرده‌اند میگویند: «این تصاویر در خانه و اتاق خود کودکان یا در حمام منزلشان وقتی آن‌ها تنها و یا فقط با خواهر، برادر یا دوست خود بوده‌اند، گرفته‌شده‌اند.»

گاهی کودکان کاملاً از اینکه تصویر آن‌ها در حال ضبط شدن است بی‌خبر بوده‌اند.

تحلیلگران دیده‌بان اینترنت میگویند می‌توانند با اطمینان تأیید کنند که حتماً افراد دیگری در حال هدایت و ترغیب این کودکان سه تا شش‌ساله بوده‌اند زیرا: «کودکان در این سن نسبت به مسائل جنسی بی‌اطلاع هستند و معمولاً از احتمال اینکه این رفتارها ممکن است برداشت جنسی داشته باشند، آگاهی ندارند.»

این گزارش همچنین تأکید می‌کند که تصاویر سو استفاده از کودکان از جهت شدت حرکت جنسی شدیدتر شده‌اند به‌طوری‌که ۲۲ درصد تصاویر گزارش‌شده در گروه آ قرار دارند.

هوش مصنوعی

تحقیقات آفکام نشان می‌دهد یک‌سوم والدین کودکان ۵ تا ۷ ساله‌ای که در شبکه‌های مجازی می‌روند، اجازه دارند این کار را در تنهایی انجام دهند.

ایان کریچلی، که مدیریت بخش حفاظت از کودکان در کمیته روسای ملی پلیس بریتانیا را به عهده دارد می‌گوید، راهنمایی و محافظت از کودکان کم‌سن‌وسال تنها مسئولیت والدین و کسانی که مراقب آن‌ها هستند، نیست. او می‌گوید: «بزرگ‌ترین تغییر باید از سوی شرکت‌های تکنولوژی و سازنده‌های پلت فرم‌های آنلاین ایجاد شود.»

سازمان دیده‌بان ارتباطات در راستای اجرای قانون محافظت در فضای مجازی گفته است آن‌ها در مورداستفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص محتوی غیرقانونی در اینترنت ازجمله محتوی سو استفاده جنسی از کودکان در حال انجام مشاوره و رایزنی هستند.

اما دیده‌بان اینترنت خواستار واکنش سریع‌تر شرکت‌های تکنولوژی در این مورد است و می‌گوید این شرکت‌ها نباید بیش از این منتظر بمانند.

سوزی هارگریوز، مدیر دیده‌بان اینترنت می‌گوید: «کودکان در همین لحظه در حال آزار و صدمه دیدن هستند و واکنش ما باید فوری باشد.»

بعضی از شرکت‌های بزرگ تکنولوژی همین حالا هم از هوش مصنوعی برای تشخیص محتوایی که مقررات آن‌ها را نقض می‌کند، استفاده می‌کنند.

هوش مصنوعی برای تشخیص اولیه این نوع محتوی استفاده می‌شود و بعد ناظران انسانی آن‌ها را بررسی نهایی می‌کنند.

اما کارشناسان می‌گویند هوش مصنوعی دوای همه این مشکلات نیست. پرفسور آلن وودوادر از دانشگاه ساری به بی‌بی‌سی گفت: «هوش مصنوعی ممکن است در کمک کردن به بررسی حجم بالای داده‌ها مفید باشد اما در حال حاضر و در شرایطی که هنوز درحال‌توسعه و پیشرفت است، نمی‌تواند به‌عنوان راه‌حل قاطع و کامل در نظر گرفته شود.»

گروهی گزارشگرانِ‌ هفته نامه ی ندای غزنه

منبع :‌ بی بی سی

چطور فرزندان خود را در اینترنت ایمن نگه داریم

دختر بچه روی تخت همراه با سگش به تلفن موبایل نگاه می‌کند

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،سازمان ملل متحد می‌گوید در جهان، در هر نیم ثانیه، یک کودک به جمع کاربران فضای مجازی اضافه می‌شود

این روزها دسترسی کودکان در سنین پایین به اینترنت از هر زمان دیگری آسان‌تر شده و در جهان، در هر نیم ثانیه، یک کودک به جمع کاربران فضای مجازی اضافه می‌شود. در عین حال به گفته کارشناسان، این مساله موجب شده تا احتمال قرار گرفتن کودکان در معرض خطراتی جدی نیز افزایش یابد.

بر اساس تحقیقی که توسط «مرکز تحقیقاتی جوان و مقاوم» در دانشگاه سیدنی غربی و سازمان غیردولتی «کودکان را نجات دهید» انجام شده، احتمال این‌که کودکی از اقشار کم درآمد، درخواست‌های نامناسب یا ناخواسته یک غریبه را در فضای مجازی رد کند، ۳۵ درصد از دیگران کمتر است.

در این گزارش تاکید شده وقتی کودکی چنین درخواست‌هایی را گزارش ندهد یا فرستنده آن‌ها را مسدود (بلاک) نکند، در آینده بیش از دیگران در معرض خطر تماس‌های ناخواسته خواهد بود.

در بریتانیا، بر اساس قانون جدیدی که به نام «قانون امنیت فضای مجازی» تصویب شده، شرکت‌های فناوری موظف خواهند بود که برای تامین امنیت کودکان به اقدامات بیشتری دست بزنند. اما اجرای این قانون از سال ۲۰۲۵ آغاز خواهد شد و منتقدان می‌گویند که محدودیت‌های وضع شده در آن، برای تامین امنیت کودکان در فضای مجازی کافی نیست.

اقدمات مشابهی توسط دولت‌های کشورهای مختلف در سطح جهان انجام شده است.

با این وصف، شما چگونه می‌توانید امنیت کودکان خود را تضمین کنید و دولت‌ها و شرکت‌های خصوصی به چه اقداماتی دست زده‌اند تا از کودکان حفاظت کنند؟

کودکان در جهان چقدر از وقت خود را در فضای مجازی سپری می‌کنند و با چه خطراتی روبه‌رو هستند؟

به گفته سازمان ملل متحد، کودکان بیشتر از هر زمان دیگری وقت خود را در فضای مجازی سپری می‌کنند و در هر نیم ثانیه یک کودک برای نخستین بار در عمرش به اینترنت دسترسی پیدا می‌کند.

داده‌ها درباره سطح دسترسی مردم جهان به اینترنت نشان می‌دهند که در سال ۲۰۲۳، ۷۹ درصد از جمعیت ۱۵ تا ۲۴ ساله جهان آنلاین بوده‌اند. این میزان برای باقی جمعیت جهان در همین سال، ۶۵ درصد بوده است.

آماندا ثرد، یکی از مدیران مرکز تحقیقاتی «جوان و مقاوم» در سیدنی می‌گوید: «کودکان با دسترسی به اینترنت بزرگ می‌شوند و برای این‌که بتوانند با امنیت از پس زندگی دیجیتال‌شان که دائما در حال تغییر است، بربیایند، نیاز به حمایت دارند.»

بر اساس نتایج مطالعه‌ای که توسط یونیسف (آژانس کودکان سازمان ملل) انجام شده، در ۳۰ کشور جهان بیش از یک سوم کودکان با آزارهای اینترنتی یا قلدری در فضای مجازی روبه‌رو شده‌اند. این مطالعه همچنین می‌افزاید از هر پنج کودکی که با آزارهایی از این دست روبه‌رو می‌شود، یک کودک به دلیل همین آزارها بر سر کلاس درس حاضر نمی‌شود و غیبت می‌کند.

کودکان همچنین در اینترنت در معرض نفرت‌پراکنی، محتوای خشونت‌بار و عضوگیری گروه‌های تندرو قرار می‌گیرند. علاوه بر این‌ها، کودکان در معرض اطلاعات دروغین و نظریه‌های توطئه که در پلتفرم‌های دیجیتال منتشر می‌شوند نیز قرار می‌گیرند.

به گفته یونیسف، به رغم همه این خطرات، «هشداردهنده‌ترین خطری که کودکان را تهدید می‌کند، سوءاستفاده و آزارهای جنسی» است.

یونیسف می‌گوید برای آزارگران جنسی کودکان، «وضعیت هرگز تا این حد آسان نبوده که بتوانند با قربانیان احتمالی‌شان تماس بگیرند، تصاویر (کودکان) را به اشتراک بگذارند و دیگران را به ارتکاب جرایم مشابه، ترغیب کنند».

به گفته آژانس کودکان سازمان ملل، حدود ۸۰ درصد از کودکان در ۲۵ کشور جهان، «گزارش داده‌اند که احساس می‌کنند در معرض آزار جنسی و سوءاستفاده در فضای مجازی قرار دارند».

چه ابزارهای اینترنتی برای والدین وجود دارد؟

دستی موبایلی را که دارای پلترفرمهای واتس اپ، فیس‌بوک، تیک‌تاک و غیره گرفته است

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،علیرغم در دسترس بودن کنترل‌های والدین، مطالعات نشان می‌دهد که آنها عمدتا از این کنترل‌گرها استفاده نمی‌کنند

به رغم این‌که ابزارهایی برای والدین وجود دارد تا بتوانند محتوای نامناسب و آزاردهنده در فضای مجازی را فیلتر یا مسدود کنند، تحقیقات نشان می‌دهد که پدر و مادرها به شکل فراگیری از این ابزارها استفاده نمی‌کنند.

نظرسنجی پروژه مطالعاتی «کودکان آنلاین در جهان» در سال ۲۰۱۹ نشان می‌داد که پدر و مادرهایی که کودکان ۹ تا ۱۷ ساله دارند، ترجیح می‌دهند که به جای ابزارهای کنترل‌کننده، از استراتژی‌های دیگر مانند نصیحت یا تعیین مقررات محدودکننده استفاده کنند.

ضمن‌ اینکه نتایج این مطالعه نشان می‌دهد والدین در کشورهای مختلف از نظر فرهنگی با هم تفاوت دارند و استراتژی‌های متفاوتی را انتخاب می‌کنند. بر اساس نتایج این نظرسنجی، پدر و مادرها در کشورهای ثروتمندتر اروپایی و آمریکای جنوبی، نصحیت را ترجیح می‌دهند، اما در غنا، فیلیپین و آفریقای جنوبی، نظارت محدودکننده طرفداران بیشتری دارد.

در نهایت استفاده از ابزارهای محدودکننده‌ای که در گوشی‌های موبایل برای پدر و مادرها پیش‌بینی شده، بسیار پایین است و در کشورهایی که این نظرسنجی در آن‌ها انجام شد، کمتر از سه درصد والدین از این ابزارهای استفاده می‌کردند.

سازمان «اینترنت اهمیت دارد» که توسط گروهی از بزرگترین شرکت‌های اینترنتی مستقر در بریتانیا راه‌اندازی شده، فهرستی از ابزارهای موجود برای والدین را به همراه راهنمای گام به گام استفاده از آن‌ها منتشر کرده است.

به عنوان مثال، اگر پدر و مادری بخواهند محتوای نامناسب در یوتیوب را برای فرزندشان محدود کنند، می‌توانند از گزینه «نسخه کودکان» استفاده کنند. یوتیوب به همراه تیک‌تاک، یکی از محبوب‌ترین پلتفرم‌های کودکان در جهان است.

همچنین برای کودکانی که سن‌شان کمی بالاتر است و می‌خواهند به وب‌سایت‌های مختلف در اینترنت دسترسی داشته باشند، پدر و مادرها می‌توانند حساب کاربری ویژه درست کنند و بر تمامی وب‌سایت‌هایی که فرزندشان از آن‌ها بازدید می‌کنند، نظارت داشته باشند.

گزینه نظارت بر فعالیت‌های کودکان، از جمله امکانات حال حاضر پیام‌رسان فیس‌بوک نیز هست که از طریق «مرکز خانواده» این شبکه اجتماعی در اختیار والدین قرار می‌گیرد.

تیک‌تاک نیز می‌گوید ابزارهایی در اختیار والدین قرار داده تا آن‌ها بتوانند برای عمومی یا خصوصی بودن حساب کاربری فرزندشان تصمیم بگیرند.

در اینستاگرام والدین می‌توانند از طریق ابزارهای ویژه، میزان ساعات استفاده روزانه از این شبکه اجتماعی را برای فرزندشان تعیین کنند، برای فرزندشان زنگ تفریح بگذارند و همچنین فهرستی از حساب‌های کاربری که فرزندشان آن‌ها را گزارش کرده، درست کنند.

چه ابزارهایی برای کنترل روی موبایل‌ها و کنسول‌های بازی وجود دارند؟

موبایل‌ها و تبلت‌های اپل و اندروید، نرم‌افزارها و سیستم‌ عامل‌هایی دارند که والدین می‌توانند از آن‌ها برای کنترل کودکانشان استفاده کنند.

این ابزارها می‌توانند دسترسی به اپلیکیشن خاصی را مسدود یا محدود کنند، جلوی خرید اینترنتی را بگیرند و همچنین بر روی وب‌گردی کودکان نظارت کنند.

اپل در حال حاضر ابزاری روی گوشی‌های آیفون دارد که میزان حضور کاربران در فضای مجازی و ساعات استفاده از اپلیکیشن‌های مختلف را نشان می‌دهد.

همچنین ابزار «ارتباط خانوادگی» (family link) که از سوی گوگل ارائه شده، قابلیت‌های مشابهی دارد.

علاوه بر این، پلتفرم‌های پخش آنلاین فیلم و سریال مانند نتفلیکس نیز ابزارهایی برای کنترل محتوا توسط والدین ارائه می‌کنند.

کنسول‌های بازی‌ هم گزینه‌های مخصوصی برای والدین دارند که اگر فعال شوند، دسترسی کودکان به بازی‌هایی با محتوای نامناسب مسدود می‌شود و خرید بازی توسط کودکان نیز می‌تواند محدود شود.

در برخی کشورها چنین ابزارهایی روی خدمات آبونمان تلویزیون و اینترنت پرسرعت نیز وجود دارد.

چگونه باید با کودکتان درباره امنیت آنلاین صحبت کنید؟

به گفته یک سازمان خیریه حمایت از کودکان به نام «ان‌اس‌پی‌سی‌سی» در بریتانیا، صحبت با کودکان درباره امنیت‌شان در فضای مجازی و علاقه‌ نشان دادن به فعالیت‌های آنلاین آن‌ها، بسیار مهم است.

این انجمن توصیه می‌کند که والدین، گفت‌وگو درباره این مسایل را به بخشی از موضوعات مورد بحث روزانه خود تبدیل کنند و همان‌گونه که مثلا درباره فعالیت‌های کودک‌شان در مدرسه با آن‌ها صحبت می‌کنند، درباره این موضوعات هم حرف بزنند تا کودکان بتوانند راحت‌تر نگرانی‌هایشان را در این زمینه مطرح کنند.

آلن وودوارد، استاد دانشگاه ساری و کارشناس امنیت کامپیوتر به بی‌بی‌سی گفت:‌ «بدترین چیزی که می‌توان به یک نوجوان گفت این است که تو اجازه نداری به فلان چیز نگاه کنی. آن‌ها راهش را پیدا می‌کنند. یا از وی‌پی‌ان‌ها استفاده می‌کنند یا از اطلاعات یک نفر دیگر استفاده می‌کنند تا آنلاین شوند.»

مادر و دختری به صفحه موبایل نگاه می‌کنند و لبخند می‌زنند

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،در سال‌های اخیرقوانین حفظ حریم خصوصی برای خردسالان در اینترنت افزایش یافته‌اند

دولت‌ها در کشورهای مختلف چه اقداماتی انجام می‌دهند؟

در سال‌های اخیر، نهادهای مجری مقررات در کشورهای مختلف، بر تلاش‌هایشان برای اجرای قوانین مرتبط با حریم خصوصی افزوده‌اند تا بتوانند از این طریق از کودکان در فضای مجازی حفاظت کنند. همچنین فعالیت قانون‌گذاران در این حوزه نیز کماکان ادامه دارد.

به گفته «انجمن بین‌المللی متخصصان حریم خصوصی» (IAPP)، بسیاری از دولت‌ها قبول دارند که کماکان قوانین بیشتری برای حفاظت از کودکان نیاز دارند. با این حال این انجمن تاکید می‌کند که «حوزه‌های قضایی» گوناگون، رویکردهایی کاملا متفاوت برای رسیدن به این هدف مشترک دارند.

به عنوان مثال در بریتانیا یا کالیفرنیا، شرکت‌ها وظیفه دارند خدماتشان را به شکلی طراحی کنند که پیشاپیش حریم خصوصی و امنیت کودکان را تضمین کند.

مایکل دانلان، وزیر فناوری بریتانیا خطاب به شرکت‌های بزرگ فناوری گفت: «با ما تعامل کنید و آماده باشید. منتظر مجری قانون و جریمه‌های سنگین نمانید. به مسئولیت خود عمل کنید و همین حالا دست به کار شوید.»

در برخی از قوانین ایالات متحده آمریکا بر نقش والدین تاکید شده و آمده که آن‌ها باید دسترسی فرزندشان را به اینترنت کنترل کنند.

در قانون «حفاظت از حریم کودکان در فضای مجازی» که در سال ۱۹۹۸ در ایالات متحده تصویب شده آمده که شرکت‌های خدمات آنلاین اجازه ندارند از اطلاعات ارائه شده توسط کودکان بدون اجازه والدینشان استفاده کنند.

اخیرا در ایالت‌های آرکانزاس، لوئیزیانا، تگزاس و یوتا قوانینی تصویب شده که بر اساس آن‌ها، شبکه‌های اجتماعی نمی‌توانند بدون اجازه والدین به کودکان اجازه حضور در این شبکه‌ها را بدهند.

در برزیل در سال ۲۰۲۰ قانونی برای جمع‌آوری اطلاعات خصوصی تصویب شد، اما قانون‌گذاران این کشور همچنان در حال بحث درباره سازوکاری هستند تا بتوانند کودکان و نوجوانان را در فضای مجازی حفاظت کنند. آن‌ها از جمله در حال بررسی این گزینه هستند که شرکت‌های اینترنتی و خدماتی ملزم شوند که یک سیستم گزارش آزار جنسی درست کنند.

در سال ۲۰۲۲ در فرانسه، وجود ابزارهای کنترل والدین روی همه دستگاه‌هایی که به اینترنت وصل می‌شوند، اجباری شد.

در ماه اوت سال ۲۰۲۳، لایحه جنجالی حریم خصوصی در هند تصویب شد که بر اساس آن، شرکت‌ها برای جمع‌آوری اطلاعات کودکان به اجازه قابل صحت‌سنجی والدین نیاز خواهند داشت. در این قانون همچنین تبلیغات هدفمند برای کودکان ممنوع شد.

شرکت‌های فناوری چگونه با این مساله برخورد می‌کنند؟

غول‌های فناوری با اعتراض‌هایی فزاینده‌ای در سطح جهانی در ارتباط با حفاظت از حریم خصوصی و امنیت کاربران فضای مجازی روبه‌رو هستند.

والدین و فعالان فضای مجازی در سطح جهانی به دنبال این هستند که شرکت‌های فناوری، مسئولیت‌پذیر باشند و پلتفرم‌هایی درست کنند که اصولا به عنوان محیطی امن برای کودکان و کاربران جوان‌تر طراحی شده باشند.

در ژانویه امسال، مارک زاکربرگ مدیرعامل شرکت متا، در جریان جلسه پرسش و پاسخ کنگره آمریکا، به شکل علنی از والدینی که فرزندانشان قربانی آزارگرهای آنلاین قرار گرفته‌اند، عذرخواهی کرد.

تحقیق و تفحص کنگره آمریکا با عنوان «غول‌های فناوری و بحران سوء‌استفاده جنسی از کودکان در فضای مجازی» با این هدف انجام شد تا «شیوع سوء‌استفاده جنسی از کودکان در فضای مجازی» را بررسی کند.

در جریان این تحقیقات، مدیران ارشد شرکت‌های متا، اسنپ، دیسکورد، ایکس و تیک‌تاک به کنگره احضار شدند تا درباره فعالیت‌های‌شان به سوالات نمایندگان کنگره پاسخ بدهند. در میان این افراد، شهادت مارک زاکربرگ در کنار اظهارات شو چو مدیرعامل اجرایی تیک‌تاک بیش از دیگران مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت.

آقای زاکربرگ در این جلسه گفت: «من برای همه آن‌چه بر شما رفته، عذرخواهی می‌کنم. هیچ‌کس نباید این‌چنین که خانواده‌های شما رنج کشید، آسیب ببیند.»

این جلسات پرسش و پاسخ پس از آن برگزار شد که یکی از مدیران سابق شرکت متا به کنگره آمریکا گفت که اینستاگرام برای جلوگیری از سوءاستفاده جنسی از نوجوانان به اقدامات کافی دست نمی‌زند.

شرکت‌های متا و اسنپ‌چت گفتند که آن‌ها، همین حالا مقررات حفاظتی ویژه‌ای برای کاربران زیر ۱۸ سال دارند و به ابزارهای موجود برای والدین اشاره کردند.

یکی از نمایندگان اسنپ‌چت گفت: «ما به عنوان پلتفرم محبوب جوان‌ترها می‌دانیم که مسئولیتی مضاعف برای درست کردن یک تجربه امن و مثبت داریم.»

یکی از نمایندگان متا نیز گفت که این شرکت، به دنبال ایجاد فضایی است تا «کاربران جوان بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و احساس امنیت بکنند».

به گفته او «محتوایی که تشویق به خشونت، خودکشی، آسیب به خود یا اختلال غذایی بکند، برخلاف قوانین ماست و ما وقتی آن‌ محتوا را پیدا کنیم، حذفش می‌کنیم».

اما چندین گروه و سازمان‌های نظارتی و رسانه‌ای – از جمله بی‌بی‌سی – تاکنون بارها گزارش داده‌اند که چنین محتوایی حتی بعد از گزارش کردن و چندین تماس با شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات، کماکان حذف نشده‌اند.

گروهی گزارشگرانِ هفته نامه ی ندای غزنه

منبع :‌ بی بی سی

دختر پناهجوی افغان که مرگش الهام‌بخش یک کتاب مصور در کرواسی شد

دختر افغان

منبع تصویر،ENA JUROV/SANDORF

مارینا و مدینه

اولی یک شخصیت تخیلی است که به‌تازگی به شهر زاگرب پایتخت کرواسی نقل مکان کرده و «از آن‌جا می‌تواند به هرکجای دنیا که دلش خواست سفر کند.»

دومی، «نمادی از مرگ‌و‌میر در مرزها و مسیرهای مهاجرت به کرواسی» است؛ و کسی که دور از خانه‌ «در طولانی‌ترین خیابان دنیا» و در اردوگاه‌های پناهجویان بزرگ شده است.

این‌ها دو شخصیت اصلی کتاب مصوری به نام «کودکان زمین‌بازی مدینه حسینی» اند؛ کتابی که عنوان آن از نام دختر شش ساله افغان گرفته شده که در ۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۷ پس از آن‌که خانواده‌اش به دستور پلیس کرواسی مجبور به بازگشت به سمت مرز صربستان شدند، بر اثر برخورد با قطار جانش را از دست داد.

اینا یوروف، تصویرگر و یکی از نویسندگان این کتاب به بخش صربستانی بی‌بی‌سی گفت: «لازم است این کتاب با صدای بلند و همراه با والدین خوانده شده و درباره‌اش حرف زده شود.»

اولیا ساویچویچ ایوانچویچ، نویسنده متن کتاب می‌گوید که هدف از نشر آن، بازگو کردن روایت مدینه و سایر پناهجویان در فضای عمومی و تلاش برای نام‌گذاری مکانی در زاگرب به نام مدینه است.

دختر افغان

منبع تصویر،ENA JUROV/SANDORF

او به بی‌بی‌سی گفت: «امیدوارم بتوانیم به بخشی از این اهداف برسیم. از همین حالا صحبت‌های زیادی در این باره شده است.»

«بالاخره، او (مدینه) خود نمادی از آن زندگی متاسفانه کوتاه بود.»

در سال ۲۰۲۲ روند ثبت‌نام مدینه حسینی در فهرست نام‌گذاری مکان‌های عمومی شهر زاگرب آغاز شد، اما تصمیم نهایی در این باره را شورای شهر پایتخت کرواسی خواهد گرفت.

یک سال پیش از آن، دادگاه حقوق بشر اروپا حکم داد که کرواسی باید ۴۰ ‌هزار یورو به خانواده این دختر پرداخت کند، چرا که به آن‌ها اجازه نداده بود پس از عبور از مرز صربستان، درخواست پناهندگی بدهند.

«همه از روی خط آهن کنار پریدند؛ به جز مدینه»

داستان مدینه از زادگاهش - افغانستان - آغاز می‌شود؛ جایی که مادرش، همراه با پنج فرزند، سفری چندساله به سمت اروپا را از مسیر ایران، ترکیه، بلغارستان، صربستان و اتحادیه اروپا شروع کرده بود.

آن‌ها چند ماهی را در اردوگاه پناهجویان در صربستان گذراندند تا این‌که در یک شب سرد نوامبر، خانواده حسینی همراه با دو قاچاق‌بر وارد کرواسی شدند و در آن‌جا توسط پلیس متوقف شدند.

درخواست پناهندگی‌شان رد شد و پلیس دستور داد به صربستان باز گردند.

این خانواده، سوار بر وانت پلیس تا مرز منتقل شده و در آن‌جا به آن‌ها گفته شد که «مسیر خط آهن را دنبال کنند»؛ خط آهنی که از شهر تووارنیک در کرواسی تا شهر مرزی شید در صربستان امتداد دارد.

رشید، برادر مدینه در نوامبر ۲۰۱۷ در بلگراد پایتخت صربستان، ماجرای آن شب را چنین تعریف کرد: «در حال راه رفتن بودیم که ناگهان صدای قطار را شنیدیم. همه به کناری پریدند، جز مدینه.»

براساس گفته شاهدان، دخترک ده‌ها متر دورتر از جایی که مأموران پلیس کرواسی ایستاده بودند، با قطار برخورد کرد.

رشید می‌افزاید: «قطار ایستاد و من در نور چراغ دیدم که (مدینه) با صورت روی زمین افتاده. نزدیکش رفتم، سرش را بلند کردم و خون دیدم.»

دختر افغان

منبع تصویر،BBC/LAZARA MARINKOVIĆ

توضیح تصویر،عنوان کتاب از نام مدینه حسینی دختر شش ساله افغان گرفته شده که در ۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۷ پس از آن‌که خانواده‌اش به دستور پلیس کرواسی مجبور به بازگشت به سمت مرز صربستان شدند، بر اثر برخورد با قطار جانش را از دست داد

جسد او با آمبولانس به بیمارستانی در کرواسی منتقل شد.

خانواده‌اش اجازه نیافتند همراه او بروند و به بلگراد بازگردانده شدند.

مقامات کرواسی نمی‌پذیرند که رفتار خشنی با این خانواده داشته اند و در بیانیه‌ای ادعا کردند که مرزبانان فقط پس از وقوع حادثه خانواده را دیده‌اند.

چند روز بعد، خانواده مدینه پیکر او را تحویل گرفتند.

نیلاب حسینی، خواهر مدینه می‌گوید: «دفعه بعد که او را دیدیم، داخل تابوت بود... هنوز خون‌آلود بود، کسی صورتش را هم نشسته بود.»‌

او در انتهای قبرستان ارتدکس صربستانی در شهر مرزی شید دفن شد، هرچند خانواده‌اش خواستار تدفین اسلامی بودند.

پیکرش در تپه‌ای بی‌نام و نشان دفن شده، و تنها چند چوب را در اطراف مقبره‌اش در زمین فرو کرده‌اند.

از کتاب‌ کمیک، تا کارزار عمومی و کتاب مصور

دختر افغان

منبع تصویر،ENA JUROV/SANDORF

اینا یوروف، ایده ساخت کتاب مصور درباره این دختر افغان را با هدف حمایت از کارزاری که خواهان نام‌گذاری یک مکان عمومی در زاگرب به نام مدینه حسینی بود، مطرح کرد.

او پیش‌تر کتاب کمیکی درباره مرگ این دختر افغان کشیده بود، اما این‌بار می‌خواست درباره کودکی او و زندگی‌اش در مسیر چندهزار کیلومتری به سوی زندگی بهتر حرف بزند.

یوروف می‌گوید: «می‌خواهم این داستان‌های ناعادلانه را همه بدانند، می‌خواهم بچه‌ها بفهمند که مرز چیست و چقدر خوش‌شانس‌اند که می‌توانند در اروپای نسبتاً ایمن زندگی کنند، در حالی‌که کودکان دیگری که هیچ تفاوتی با آن‌ها ندارند، نه پاسپورت دارند و نه حقی برای این زندگی.»

اولیا ساویچویچ ایوانچویچ، نویسنده و شاعر نیز به این پروژه پیوست.

او با وجود نوشتن چندین رمان، مجموعه شعر و اقتباس‌های نمایشی برای کودکان، می‌گوید که کار روی این کتاب مصور تجربه‌ای متفاوت و چالش‌برانگیز بوده است.

او می‌گوید: «نمی‌دانم آیا چیزی تکان‌دهنده‌تر از مرگ کودکی به‌دست نهادهایی که اصولا باید از کودکان محافظت کنند وجود دارد یا نه.»‌

مارینا و مدینه

دختر افغان

منبع تصویر،ENA JUROV/SANDORF

در سراسر این کتاب مصور، دو داستان موازی، یکی از مارینا و دیگری از مدینه روایت می‌شود.

مارینا از مسیر شهر اسپلیت و برلین به مرکز پایتخت کرواسی نقل مکان کرده و بزودی با دوستان جدیدی در پارک ریبنیاک آشنا می‌شود و با آن‌ها به بازی می‌پردازد، در حالی‌که مدینه «سرگرم راه رفتن در جاده‌ای است که عبور انسان‌ها و کودکان از آن ممنوع‌ است.»

اولیا ساویچویچ ایوانچویچ می‌گوید: «مدینه به سمت همین پارک روان است، به عنوان محلی برای آزادی، بازی و زیستن کودکی شاد؛ اما هرگز به آن نمی‌رسد.»

چند شخصیت دیگر نیز در این کتاب مصور حضور دارند - کودکانی از ملیت‌های مختلف، با اعضای خانواده و والدین‌شان.

داستان سوال‌های مهمی را طرح می‌کند، از جمله اینکه «چرا برخی کودکان اجازه سفر ندارند، چگونه است که این‌همه آدم بی‌خانه اند و این‌همه خانه بی آدم، و اینکه دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، براستی متعلق به کیست».

این پرسش‌ها را کودکان مطرح می‌کنند و بزرگ‌ترها پاسخی برای‌شان ندارند.

جزئیات زندگی مدینه حسینی را ماریانا هامرشاک، پژوهشگر ارشد در مؤسسه مردم‌شناسی و فولکلور زاگرب تهیه کرده و متن پایانی کتاب کمیک را نوشته است.

دختر افغان

منبع تصویر،ENA JUROV/SANDORF

زندگی عمومی، کتابخانه‌ها و فضای چاپ‌و‌نشر صربستان

این کتاب مصور به‌تازگی منتشر شده و اینا یوروف، نویسنده آن می‌گوید از اینکه کتابش «وارد فضای عمومی و کتابخانه‌ها می‌شود» خرسند است.

او می‌گوید: «برایم مهم بود که این کتاب از شماره استاندارد بین‌المللی کتاب (ISBN) برخوردار باشد تا به کتابخانه ملی و دانشگاه کرواسی راه یافته و برای همیشه آن‌جا باقی بماند.»

اولیا ساویچویچ ایوانچویچ می‌گوید، اگر این کتاب مصور سبب شود که یک‌بار دیگر درباره مدینه و سایر کودکانی که در معرض خطرهای مشابهی هستند حرف بزنیم، «ما کار مان را کرده‌ایم».

او می‌گوید کارزاری در همکاری با ناشر برای توزیع کتاب در مهدکودک‌های زاگرب آغاز شده «تا به‌دست کودکان و والدینی که خواهانش هستند» برسد.

اولیا ساویچویچ ایوانچویچ همچنین ابراز امیدواری می‌کند که این کتاب در صربستان نیز منتشر شود.

او می‌گوید:‌ «چاپ کتاب در صربستان کاری ایده‌آل خواهد بود، چرا که این اتفاق در مرز آن کشور رخ داد و چاپش در آنجا می‌تواند اهمیت نمادین داشته باشد.»

گروهی گزارشگران هفته نامه ی ندای غزنه

منبع : بی بی سی

پپه، «فقیرترین رئیس‌جمهور» دنیا درگذشت

با سلام و درود خدمت مخاطبان گرامی!‌ من این خبر را بدون هیچ تغییر خدمت شما ارسال می کنم،‌چون یگانه شخصی که در جهان به سبک بی الایش زندگی می کرد و نیاز های دیگری را از ملت خویش به اشکال مختلف بر طرف می نمود تا سبک زندگی مردم کشورش تغییر کند، همین مرد خوزه "پپه" موخیکا، رئیس جمهور اروگوئه بوده است که به علت سبک زندگی ساده خود به «فقیرترین رئیس‌جمهور دنیا» شهرت یافته بود در سن ۸۹ سالگی درگذشت. علت فوت او سرطان مری عنوان شده است.

خوزه موخیکا مشهور به پپه

خوزه "پپه" موخیکا، رئیس جمهور اروگوئه که به علت سبک زندگی ساده خود به «فقیرترین رئیس‌جمهور دنیا» شهرت یافته بود در سن ۸۹ سالگی درگذشت. علت فوت او سرطان مری عنوان شده است.

او در میان سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ رئیس جمهور اروگوئه بود و برای فروتنی و ساده زیستی خود شهرت جهانی داشت.

پپه که به جای زندگی در کاخ ریاست‌جمهوری، زندگی در خانه شخصی و ساده خود را انتخاب کرده بود به علت بی‌اعتنایی به مادیات از محبوبیت زیادی برخوردار بود و به او لقب «فیلسوف رئیس‌جمهور» داده بودند.

رئیس جمهور کنونی اروگوئه، یاماندو اورسی، روز سه شنبه - ۱۳ مه، ۲۳ اردیبهشت - ضمن اعلام خبر درگذشت آقای موخیکا از او «برای همه خدمات و عشق عمیقش به مردم» تشکر کرد.

وایر دیویس، گزارشگر بی‌بی‌سی، در سال ۲۰۱۵ در گزارشی که درباره سبک زندگی پپه تهیه کرد او را چنین توصیف کرده بود: «فارغ از اینکه "سلیقه شخصی" شما در سیاست چه باشد، به سختی می‌توانید تحت تأثیر خوزه "پپه" موخیکا قرار نگیرید یا شیفته شخصیتش نشوید.»

دیویس که حدود ۱۰ سال پیش با رئیس‌جمهور اروگوئه دیدار و گفتگو کرده بود افزوده: «سیاستمداران آرمانگرا، صادق و سخت‌کوش در همه جای دنیا وجود دارند – هر چند شاید افراد بدبین ادعا کنند که آن‌ها اقلیتی کوچک هستند – ولی هیچ یک از آن‌ها، وقتی پای وفاداری به اصول در زندگی شخصی‌شان به میان بیاید، به گرد پای رئیس‌جمهور خوش مشرب اروگوئه نمی‌رسند. کارهای او تنها جنبه نمایشی ندارد. فولکس قورباغه ای قدیمی و قراضه او احتمالا یکی از معروف ترین اتومبیل ها در دنیا است.»

در سال ۲۰۱۰ کل ثروت شخصی او که طبق قانون اروگوئه باید اعلام می‌کرد، ۱۸۰۰ دلار بود که همان هم قیمت خودرو او بود؛ یک فولکس قورباغه‌ای ساخت ۱۹۸۷.

لولا در کنار پپه و در حالی که عکس او در فولکس قورباغه ای رئیس جمهور اروگويه را بالای سر برده است

توضیح تصویر،لولا، رئیس جمهور برزیل، در این عکس که مربوط به سال ۲۰۲۳ است در کنار پپه، پوستری از رئیس‌جمهور اروگوئه را بالای سر برده که او را در فولکس قورباغه‌ای محقرش نشان می‌دهد

'پیشنهاد یک میلیون دلاری' برای فولکس کهنه رهبر اروگوئه

زندگی ساده خوزه موخیکا با زندگی اغلب رهبران دیگر کشورهای جهان فرق می‌کند

منبع تصویر،AP

توضیح تصویر،زندگی ساده خوزه موخیکا با زندگی اغلب رهبران دیگر کشورهای جهان فرق می‌کند

۱۶ آبان ۱۳۹۳ - ۷ نوامبر ۲۰۱۴

رئیس‌جمهور اروگوئه که به 'ساده‌زیستی و مردمی‌بودن' معروف است، می‌گوید یک شیخ عرب پیشنهاد داده فولکس قورباغه‌ای کهنه او را یک میلیون دلار بخرد.

خوزه موخیکا به هفته‌نامه محلی بوسکدا گفته است که اگر این پیشنهاد را قبول کند و فولکس ۲۷ساله‌اش را بفروشد، یک میلیون دلار را خرج خانه‌سازی برای مستمندان می‌کند.

آقای موخیکا که ۷۹ سال دارد و در آمریکای لاتین به "پپه" معروف است، در یک مزرعه نه چندان مرتب زندگی می‌کند و تقریبا همه دستمزدش را برای دیگران خرج می‌کند.

در سال ۲۰۱۰ کل ثروت شخصی او که طبق قانون اروگوئه باید اعلام کند، ۱۸۰۰ دلار بود که همان هم قیمت خودرو او بود؛ یک فولکس قورباغه‌ای ساخت ۱۹۸۷.

مجله بوسکدا گزارش داده است که پیشنهاد مورد اشاره رئیس‌جمهور اروگوئه، اوایل سال جاری میلادی در یک نشست بین‌المللی در بولیوی مطرح شده است.

خوزه موخیکا گفته است که وقتی این پیشنهاد را گرفت، "کمی غافل‌گیر شدم. اولش محل نگذاشتم. ولی بعد که یک نفر دیگر هم پیشنهاد داد، یک مقدار بیشتر جدی‌اش گرفتم."

این رئیس‌جمهوری اروگوئه می‌گوید به این خودرو وابستگی ندارد و با کمال میل آن را به حراج می‌گذارد.

او به‌شوخی گفته است که اگر تا کنون این فولکس را نفروخته، به این خاطر بوده که برای سگش مانوئلا لازم است. سگ او یک پا ندارد.

این چپ‌گرای شورشی سابق که ۱۴ سال را در زندان حکومت نظامی قبلی اروگوئه بوده، چهار سال پیش به ریاست جمهوری رسید.

یک نظرسنجی اخیر نشان می‌دهد که حدود ۶۰ درصد از مردم اروگوئه، آقای موخیکا را موفق ارزیابی می‌کنند.

قانون اساسی اجازه نمی‌دهد او برای بار دوم به ریاست جمهوری برسد. انتخابات ریاست‌جمهوری اروگوئه ماه گذشته میلادی برگزار شد و به دور دوم کشید.

خوزه موخیکا به جای کاخ ریاست‌جمهوری، در این خانه باغی زندگی می‌کند که به همسرش تعلق دارد

توضیح تصویر،خوزه موخیکا به جای کاخ ریاست‌جمهوری، در این خانه باغی زندگی می‌کند که به همسرش تعلق دارد

اروگوئه با رئیس جمهور 'فقیرش' وداع کرد

فارغ از اینکه "سلیقه شخصی" شما در سیاست چه باشد، به سختی می‌توانید تحت تأثیر خوزه "پپه" موخیکا قرار نگیرید یا شیفته شخصیتش نشوید.

سیاستمداران آرمانگرا، صادق و سخت کوش در همه جای دنیا وجود دارند – هر چند شاید افراد بدبین ادعا کنند که آن‌ها اقلیتی کوچک هستند– ولی هیچ یک از آن‌ها، وقتی پای وفاداری به اصول در زندگی شخصی شان به میان بیاید، به گرد پای رئیس جمهور خوش مشرب اروگوئه نمی‌رسند.

کارهای او تنها جنبه نمایشی ندارد. فولکس قورباغه ای قدیمی و قراضه او احتمالا یکی از معروف ترین اتومبیل ها در دنیا است. تصمیم او برای چشم‌پوشی از زندگی در کاخ مجلل ریاست جمهوری بی‌همتا نیست – جانشین او، تاباره وازکز، هم احتمالا ترجیح خواهد داد که در خانه خود زندگی کند.

ولی وقتی برای ملاقات با "پپه" به خانه کوچک یک طبقه اش در حومه مونته ویدئو می‌روید، متوجه می‌شوید که او واقعا به حرف‌هایی که می‌زند اعتقاد دارد.

آقای موخیکا در حالی مسند خود را ترک می‌کند که اقتصاد اروگوئه وضعیت بهتری از همسایگانش دارد

توضیح تصویر،آقای موخیکا در حالی مسند خود را ترک می‌کند که اقتصاد اروگوئه وضعیت بهتری از همسایگانش دارد

آقای موخیکا با لباسی که شاید بتوان "لباس راحتی" نامید – فکر نمی‌کنم تا به حال کسی او را با کراوات دیده باشد – روی یک چهارپایه چوبی ساده می‌نشیند. در پشت او قفسه کتابی قرار دارد که به نظر می‌رسد هر آن ممکن است، زیر فشار انبوه زندگینامه ها و کتاب‌های خاطرات رقبا و متحدان سیاسی او، فرو بریزد.

کتاب برای این چریک سابق، که مجموعا ۱۳ سال را در زندان گذرانده است، چیز مهمی است. او ۲ سال از ۱۳ سال زندانش را در کف یک آخور قدیمی گذرانده است – تجربه‌ای که تا سرحد شکستن شخصیت او پیش رفت و عامل اصلی تبدیل او از یک چریک به یک سیاستمدار بود.

"قدرت درونی"

آقای موخیکا به شوخی می‌گوید: "من در سلول انفرادی زندانی بودم، برای همین روزی که من را روی مبل نشاندند، خیلی احساس راحتی کردم."

او می‌گوید: "شک ندارم که بدون از سر گذراندن آن تجربه، امروز انسان دیگری می‌بودم. زندان و سلول انفرادی تأثیر عمیقی روی من داشت. باید به یک قدرت درونی می‌رسیدم. برای هفت-هشت سال حتی کتاب هم نمی‌توانستم بخوانم – فکرش را بکنید!"

احتمالا با توجه به گذشته آقای موخیکا می‌توان درک کرد که او چرا حدود ۹۰ درصد از درآمد خود را، چون "احتیاجی به آن نیست"، صرف امور خیریه می‌کند.

آقای موخیکا در ابتدا کمی بدخلق است، ولی رفته‌رفته رویش باز می‌شود و توضیح می‌دهد که درک نمی‌کند چرا سبک زندگی‌اش برای عده‌ای پرسش برانگیز است.

او در سال ۲۰۰۵ با هم رزم سابق و شریک طولانی مدت زندگی‌اش، لوسیا توپولانسکی، ازدواج کرد

توضیح تصویر،او در سال ۲۰۰۵ با هم رزم سابق و شریک طولانی مدت زندگی‌اش، لوسیا توپولانسکی، ازدواج کرد

او می‌گوید: "این دنیا حسابی دیوانه است! مردم از چیزهای عادی شگفت زده می‌شوند و این من را نگران می‌کند."

او که از حمله به دیگر رهبران همتای خود ابایی ندارد می‌گوید: "تنها کاری که من می‌کنم این است که مثل اکثریت مردم کشورم زندگی می‌کنم، نه اقلیت. زندگی من معمولی است و رهبران ایتالیا و اسپانیا هم باید مثل مردمشان زندگی کنند. آن‌ها نباید از یک اقلیت ثروتمند تقلید کنند."

خوزه موخیکا حرفش را با راحتی می‌زند و گاهی بیش از اندازه روراست است، ولی این رفتار برای او هزینه ای ندارد.

اروگوئه به عقیده بسیاری، آزادترین کشور آمریکای جنوبی است. در حالی که شبح تنش سیاسی و اقتصادی بر دو همسایه بزرگ این کشور، برزیل و آرژانتین، سایه افکنده است، این کشور سه میلیون نفری مانند یک پناهگاه امن است.

سیاست‌های جنجالی

آقای موخیکا پست خود را در حالی ترک می‌کند که همسایه های بزرگ اروگوئه، اقتصاد نسبتاً سالم و ثبات اجتماعی مانند این کشور را تنها در خواب می‌توانند ببینند.

اصول بنیادی آقای موخیکا همچنان سوسیالیستی است، ولی او با پا به سن گذاشتن نرم تر و جا افتاده تر شده است. برخی از جنجالی ترین سیاست‌های او در دوره پنج ساله ریاستش – مانند قوانین سقط جنین و ماریجوانا – در کنار دلایل ایدئولوژیک، دارای توجیه عملگرایانه نیز بوده است.

او که در سال ۲۰۰۵ بالاخره با هم رزم سابق و شریک طولانی مدت زندگی‌اش، لوسیا توپولانسکی، ازدواج کرد می‌گوید: "ماریجوانا هم یک معضل دیگر است، یک اعتیاد. بعضی‌ها می‌گویند چیز خوبی است، ولی چرند می‌گویند. ماریجوانا، تنباکو و الکل به درد نمی‌خورد – تنها اعتیاد خوب عشق است."

او می‌گوید: "ولی ۱۵۰ هزار نفر در اینجا ماریجوانا می‌کشند و من نمی‌توانم آن‌ها را به دست قاچاقچی های مواد مخدر بسپارم. اگر چیزی قانونی باشد کنترل کردن آن آسان‌تر می‌شود و ما به همین دلیل این کار را کردیم."

با اینکه آقای موخیکا در حال ترک ریاست جمهوری است، می‌گوید خیال ندارد در سکوت بازنشسته شود

توضیح تصویر،با اینکه آقای موخیکا در حال ترک ریاست جمهوری است، می‌گوید خیال ندارد در سکوت بازنشسته شود

آقای موخیکا که گاهی در توصیفش می‌گویند "رئیس جمهوری که همه کشورهای دیگر می‌خواهند داشته باشند"، این تعریف و تمجید ها را با تکان دادن دستش رد می‌کند، ولی حرف‌هایش هنوز تمام نشده.

او با پوزخند به من می‌گوید: "قصد ندارم به یک پیرمرد بازنشسته تبدیل شوم که در گوشه‌ای نشسته و خاطراتش را می‌نویسد – اصلا راه ندارد!"

"البته که خسته شده‌ام، ولی هنوز آماده توقف کردن نیستم. سفر من دارد به پایان می‌رسد و هر روز به لب گور نزدیک‌تر می‌شوم."

شاید این‌طور باشد، ولی این رهبر معماگونه همچنان الهام بخش عده بسیاری خواهد بود و به ما یادآوری می‌کند که قرار بود سیاست، حرفه‌ای شرافتمندانه و فروتنانه باشد.

گروهی سیاسی هفته نامه ای ندای غزنه

منبع :‌ بی بی سی

مخترع و فیزیکدان افغان از ولایت دایکندی برنده جایزه «مبتکر سال ۲۰۲۴» بریتانیا شد

شکردخت

توضیح تصویر،شکردخت جعفری از ولایت دایکندی در مرکز افغانستان توانست که جایزه «مبتکر سال ۲۰۲۴» (دینامک اوارد) بریتانیا را بدست آورد

او در گفتگو با بی‌بی‌سی هدف از برگزاری این جشنواره را تشویق زنان در بخش فناوری، بازرگانی و علوم عنوان کرد، و گفت هدف تقدیر از کسانی است که کار قابل توجه در این زمینه‌ها کرده باشند.

او گفت که گروه رسانه‌ای «پلاتنیوم» امسال در بخش مرکزی و جنوب غربی بریتانیا این برنامه را برگزار کرده بود که از طرف مرکز فناوری دانشگاه ساری در بریتانیا او نامزد جایزه مبتکر سال و در نهایت برنده آن شد.

خانم جعفری گفت که امیدوار است برنده شدن او، تشویقی باشد برای زنان و دختران افغان که تحت حاکمیت طالبان شرایط سختی را سپری می‌کنند و همچنین امیدوار است که شرکتش به نام تروانویو(TRUEinvivo) بتواند برای تولید انبوه دستگاه پرتو درمانی اختراع شده‌اش، سرمایه گذاری پیدا کند.

خانم جعفری در سال ۱۳۹۸ توانست که دستگاه «دوزسنج» ثبت تششعات پرتو درمانی سرطان را در بریتانیا ثبت کند. او که خودش تجربه مبارزه با سرطان دارد و پدرش در اثر این بیماری جان داده است،‌ امیدوار است که اختراعش روزی به صورت گسترده برای درمان بیماران سرطانی در سراسر جهان استفاده شود.

گروهی خبر هفته نامه ای ندای غزنه

منبع: بی بی سی

ادامه نوشته

گزارش نهاد جهانی آزادی مذهبی آمریکا؛ «آزار و اذیت شدید» شیعه‌ها در افغانستان و «سرکوب وحشیانه» معترض

مسجد شیعیان در افغانستان

کمیسیون جهانی آزادی مذهبی آمریکا در گزارش تازه خود گفته که شرایط آزادی مذهبی در افغانستان تحت کنترل طالبان به‌شدت روبه‌وخامت گذاشته و همچنین در مورد آزادی مذهبی در ایران تصویر تیره‌ای را ترسیم و «سرکوب و خشونت مداوم» علیه مخالفان را برجسته می‌کند.

در این گزارش آمده است که شیعه‌ها در افغانستان تحت سلطه طالبان با «آزار و اذیت و محدودیت‌های شدید» روبرو هستند.

براساس این گزارش طالبان «تفسیر سختگیرانه» از شریعت اسلامی را اعمال می کنند و آزادی مذهب را برای افرادی که دارای عقاید متفاوت هستند، از جمله مسلمانان شیعه و اقلیت‌های دینی دیگر نقض می‌کنند.

گزارش کمیسیون جهانی آزادی مذهبی آمریکا می‌افزاید که طالبان تدریس فقه شیعه جعفری را ممنوع کرده و حتی به پلیس خود دستور داده‌اند که در رفتار مذهبی شیعیان مانند روزه گرفتن یا نگرفتن در روز اول عید فطر دخالت کند.

در ماه ژوئیه/جولای، شورای علمای شیعه افغانستان به عزاداران توصیه کرد که مراسم عزاداری خود را در ماه محرم به دلیل نگرانی‌های امنیتی محدود کنند.

گروهی خبر هفته نامه ای ندای غزنه

گزارش نهاد جهانی آزادی مذهبی آمریکا؛ «آزار و اذیت شدید» شیعه‌ها در افغانستان و «سرکوب وحشیانه» معترض

مسجد شیعیان در افغانستان

کمیسیون جهانی آزادی مذهبی آمریکا در گزارش تازه خود گفته که شرایط آزادی مذهبی در افغانستان تحت کنترل طالبان به‌شدت روبه‌وخامت گذاشته و همچنین در مورد آزادی مذهبی در ایران تصویر تیره‌ای را ترسیم و «سرکوب و خشونت مداوم» علیه مخالفان را برجسته می‌کند.

در این گزارش آمده است که شیعه‌ها در افغانستان تحت سلطه طالبان با «آزار و اذیت و محدودیت‌های شدید» روبرو هستند.

براساس این گزارش طالبان «تفسیر سختگیرانه» از شریعت اسلامی را اعمال می کنند و آزادی مذهب را برای افرادی که دارای عقاید متفاوت هستند، از جمله مسلمانان شیعه و اقلیت‌های دینی دیگر نقض می‌کنند.

گزارش کمیسیون جهانی آزادی مذهبی آمریکا می‌افزاید که طالبان تدریس فقه شیعه جعفری را ممنوع کرده و حتی به پلیس خود دستور داده‌اند که در رفتار مذهبی شیعیان مانند روزه گرفتن یا نگرفتن در روز اول عید فطر دخالت کند.

در ماه ژوئیه/جولای، شورای علمای شیعه افغانستان به عزاداران توصیه کرد که مراسم عزاداری خود را در ماه محرم به دلیل نگرانی‌های امنیتی محدود کنند.

گروهی خبر هفته نامه ای ندای غزنه

فعالان زن افغانستان در پاکستان؛ «اعتراض به زمینه‌سازی سازمان ملل برای به رسمیت‌ شناختن طالبان»

شماری از مهاجرین افغانستان مقیم پاکستان با برپایی تجمع و صدور قطعنامه‌ای در مورد آنچه آنها «زمینه‌سازی سازمان ملل برای به رسمیت شناختن طالبان» می‌خوانند، اعتراض کرده‌اند.

در قطعنامه آنها آمده است که «جهانیان به این باور بودند که این گروه تغییر کرده و اصلاح شده ولی چنانچه همه شاهد هستیم، نه تنها که طالبان اصلاح نشده بلکه هولناک‌ترین جنایات بشری را پس از به قدرت رسیدن دوباره در افغانستان مرتکب شده‌اند و ارتکاب جنایات بشری از جانب این گروه تروریستی منطقه‌ای و جهانی ادامه دارد.»

فعالان زن در پاکستان

فعالان زن در پاکستان

آنها می‌گویند: «سازمان‌های جهانی حقوق بشری به ویژه سازمان ملل متحد مسئولیت اخلاقی داشتند که به صراحت این جنایات را محکوم کنند؛ اما متاسفانه تمامی نهادهای بین الملی از جمله سازمان ملل متحد خاموشی اختیار کردند.

«اینک برخی از کشور های جهان در تلاش‌اند تا از این گروه سفاک سپیدنمایی کند و راه را برای به رسمیت شناسی این گروه خون‌خوار هموار بسازند.»

در قطعنامه آنها آمده است: «ما از سازمان ملل متحد قاطعانه و جدی می خواهیم تا از هرنوع بحث در خصوص به رسمیت شناختن گروه تروریستی طالبان به خاطر ارزش‌های انسانی مردم افغانستان جدا خودداری کند.»

این در حالی است که سخنگوی سازمان ملل چندین بار تاکید کرده است که موضوع رسمیت طالبان روی میز گفتگوها در نشست روزهای دوشنبه و سه‌شنبه در دوحه قطر نیست.

زنان افغانستان در فضای بسته

زنان افغانستان در فضای بسته تجمع کرده و می‌گویند: سازمان ملل به خواست مردم افغانستان گوش کنید

اعتراضات و واکنش‌ها از زمانی آغاز شد که امینه محمد، معاون دبیرکل در دانشگاه پرینستون درباره احتمال به رسمیت‌شناختن طالبان صحبت کرده و گفته بود نشست دوحه «می‌تواند گام‌های کوچکی را بیابد تا ما را به مسیر به رسمیت‌شناختن برگرداند.»

شورای چهره‌های سیاسی دولت پیشین در اعلامیه‌ای گفته است نشست نمایندگان ويژه کشورها در دوحه قطر «در جستجوی مسیر رسمیت» حکومت طالبان نباشد.

«شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان» متشکل از شماری از چهره‌های سیاسی دولت پیشین در تبعید از قطعنامه ۲۶۸۱ شورای امنیت سازمان ملل «استقبال» کرده و گفته است: «انتظار می‌رود نشست قطر، مسیر دستیابی به صلح افغانستان را بدون جستجوی مسیر رسمیت شناسی طالبان طی کند و در این راستا جانب منافع مردم افغانستان و دیدگاه احزاب و جریان‌های سیاسی مخالف طالبان را بگیرند».

در اعلامیه آمده است که اظهارات اخیر امینه محمد، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد «مبنی بر دستیابی به راه‌های به رسمیت شناسی گروه طالبان، نه‌ تنها روحیة مردم افغانستان را به شدت خدشه‌دار کرد که نشان داد، ایشان از وضعیت جاری در افغانستان هیچ اطلاع دقیقی ندارد.»

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه

منبع:‌ بی بی سی

تظاهرات فعالان در چندین شهر اروپا؛ گوترش: بازگشت زنان افغان به کار کلیدی است

گوترش

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در آستانه برگزاری نشست نمایندگان ویژه کشورها در دوحه برای بررسی تعامل با حکومت طالبان گفته است برگرداندن تمام اقداماتی که حقوق زنان افغانستان در کار را محدود می‌کند، موضوع «کلیدی» است.

دبیرکل سازمان ملل در توییتی تاکید کرده است: «برای دسترسی به میلیون‌ها نفر در افغانستان که به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند، کار زنان کلیدی است. افغان‌ها به کمک‌های فوری نیاز دارند. برای اطمینان از ارائه آن حضور زنان اساسی است.»

طالبان بیشتر از یک ماه پیش کار کارمندان زن افغان در سازمان ملل متحد در افغانستان را منع اعلام کرد. سازمان ملل می‌گوید کار زنان افغان برای رساندن کمک‌های بشردوستانه‌ای که شدیدا مورد نیاز مردم است، ضروری است.

گفته می‌شود در نشست پیش‌رو در دوحه خواست روشن سازمان ملل برگشت کارمندان زن این سازمان به کارهایشان است. این در حالی است که دختران بالاتر از سن یازده، برای دومین سال از رفتن به مکتب محروم اند. طالبان در حدود دوسال گذشته حقوق زنان را به طور تدریجی از آنها سلب کرده است.

گروهی خبری هفته نامه ی ندای غزنه

منبع: بی بی سی

رینا امیری: افغانستان با زنان و مردان بااستعداد خود می‌تواند در مسیر صلح و رفاه باشد

۸صبح، کابل: نماینده ویژه امریکا برای زنان افغانستان گفته است که افغانستان با زنان و مردان فوق‌العاده بااستعداد خود می‌تواند در مسیر صلح و رفاه باشد.

رینا امیری، نماینده ویژه امریکا برای زنان افغانستان، جمعه‌شب، ۷ دلو، با نشر توییتی این موضوع را بیان کرده است.

او با یادآوری از قطر گفته است که زنان در این کشور به‌طور مساوی به تحصیل دسترسی دارند که به آن‌ها فرصت موفقیت می‌دهد.

خانم امیری نگاشته است: «اگر طالبان با احکام سرکوب‌گرانه این پتانسیل را از بین نبرند، افغانستان با زنان و مردان فوق‌العاده بااستعداد خود نیز می‌تواند در مسیر صلح و رفاه باشد.»

این در حالی است که هدر بار، مسوول بخش زنان دیده‌بان حقوق بشر، نیز گفته است که «سیاست آپارتاید جنسیتی» این گروه در افغانستان در حال حاضر مردم را می‌کشد.

بیش از یک ماه از فرمان ممنوعیت کار زنان در موسسه‌های داخلی و خارجی از سوی طالبان می‌گذرد.

این اقدام طالبان واکنش‌های داخلی و خارجی را خلق کرده است.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه

منبع : ۸ صبح

طالبان در بغلان دو نظامی حکومت پیشین را کشتند

۸صبح، بغلان: منابع محلی در ولایت بغلان می‌گویند که طالبان دو نظامی حکومت پیشین را در این ولایت کشته و‌ یک نظامی دیگر را زخمی کرده‌اند.

منابع روز جمعه، ۷ دلو، به روزنامه ۸صبح می‌گویند که نظامیان کشته‌شده سیف‌الله و امید نام داشتند و زمانی از سوی دو طالب موترسایکل‌سوار در ساحه حسین‌خیل ناحیه هشتم شهر پل‌خمری به ضرب گلوله کشته شدند که در کوچه‌ خود گشت می‌زدند.

به گفته منابع، یک نظامی پیشین دیگر به نام دولت‌خان که پسر کاکای سیف‌الله است، در این حمله زخمی شده است.

منابع معلومات می‌دهند که در پیوند به این رویداد دو جنگ‌جوی طالب از سوی این گروه بازداشت شده‌اند.

گفتنی است که پیش از این نیز طالبان همواره دست به بازداشت، شکنجه و در بسا موارد قتل نظامیان حکومت پیشین زده‌اند.

این در حالی است که چندی قبل یک نظامی پیشین به‌ نام مجاهد بارک در ولایت قندهار کشته شده بود.

نزدیکان مجاهد گفته بودند که او از سوی طالبان کشته شده است.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه

منبع : ۸ صبح

نگاهی به فعالیت مخفی یک آموزشگاه در بلخ

طالبان با تسلط بر کشور درب مکاتب متوسطه و لیسه‌ را به روی دختران بسته‌اند. مقام‌های این گروه به‌تدریج رفتن دختران به دانشگاه‌ها و سپس آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌ها را منع کرده‌اند. شماری از جوانان در بلخ اما با درک اهمیت آموزش، آموزشگاهی را به راه انداخته‌اند و مضامین مختلف مکتب را به‌گونه مخفی به دانش‌آموزان تدریس می‌کنند.

هرچند حضور دختران و زنان در دانشگاه‌های افغانستان در دو دهه‌ گذشته نسب به سال‌های گذشته تقریباً ۲۰ برابر افزایش یافته بود، اما امروزه اجازه‌ ادامه‌ تحصیل را ندارند. روی همین علت مرکزهای آموزشی مخفی در کشور در حال تأسیس و رشد است. این مرکزها که خلاف دستور طالبان به‌صورت پنهانی فعالیت می‌کنند، زمینه آموزش را برای دختران مساعد ساخته‌اند.

احمد (نام مستعار) یکی از مسوولان یک آموزشگاه مخفی در بلخ است. او در شهر مزار شریف به‌طور مخفی زمینه آموزش را برای دختران فراهم ساخته است. احمد به روزنامه ۸ صبح می‌گوید که ادامه محدودیت‌ها بر آموزش دختران سبب‌ شده که با وجود خطرات جانی تلاش کند آموزش برای دختران در حد یک رویا باقی نماند. او به‌طور رایگان روزانه ده‌ها دانش‌آموز دختر را آموزش می‌دهد. وی می‌افزاید: «زمینه آموزش برای دختران را از یک ماه به این‌سو در یک مکان به دور از چشم طالبان به‌گونه‌ پنهانی آغاز کرده‌ایم.»

این آموزگار در پی آماده کردن دانش‌آموزان دختر برای امتحان کانکور است. او آماده‌گی کانکور را در نصاب آموزشی مخفی‌اش درج کرده است. این آموزگار مضامین مختلف از جمله حساب، ریاضیات عالی، کیمیا، هندسه، فزیک و زبان انگلیسی را برای دانش‌آموزان دختر تدریس می‌کند. احمد علاوه می‌کند: «هرچند با تدریس این مضامین دشوار است که دانش‌آموزان را آماده امتحان کانکور بسازم، اما تلاش دارم با پیدا کردن یک همکار، مضامین دیگر را نیز در نصاب اضافه کنم تا باشد که دانش‌آموزان را آماده امتحان کانکور بسازم.»

دانش‌آموزانی که در این آموزشگاه مخفی مشغول فراگیری آموزش‌اند، با ابراز خرسندی از ایجاد این آموزشگاه می‌گویند، در شرایطی که با آینده ناروشن مواجه بودند، این آموزشگاه روزنه‌ امید را به روی آنان گشوده است.

مریم (نام مستعار) یکی از دانش‌آموزان صنف یازدهم در این آموزشگاه، می‌گوید: «اول طالبان دروازه‌های مکاتب را به‌ روی ما بستند. یگانه امید‌ ما مراکز آموزشی بود که شب و روز برای ارتقای ظرفیت خود تلاش می‌کردیم و درس می‌خواندیم، ولی طالبان همه را به ‌روی ما مسدود کردند.» این دانش‌آموز فراگیری آموزش را یک حق انسانی و مسوولیت عمومی عنوان می‌کند و تأکید می‌ورزد که در این آموزشگاه به دروس خود ادامه می‌دهد.

فریحه (مستعار)، دانش‌آموز دیگر این آموزشگاه، می‌گوید: «آموزش حق ما است و این حق را طالبان نباید از ما بگیرند.» او می‌افزاید که طالبان بگذارند که دختران و پسران به‌گونه مساوی از آموزش مستفید شوند تا در آینده در بازسازی افغانستان نقش داشته باشند. به باور فریحه، ممانعت از آموزش جوانان سبب می‌شود که کشور به سوی تاریکی سوق داده شود و در تاریکی نه‌تنها مسوولان آسیب می‌ببیند، بلکه سرنوشت خانواده‌ها نیز دگرگون خواهد شد.

محدودیت‌های طالبان بر آموزش دختران

بیش از یک‌ونیم سال می شود که طالبان دروازه مکاتب را به روی دانش‌آموزان دختر بالاتر از صنف ششم بسته‌اند. در حالی که قرار بود مسوولان وزارت معارف طالبان با آوردن تغییراتی در نصاب آموزشی، امکان آموزش دختران را در مکتب‌ها فراهم کنند، اما افزون بر ممنوعیت آن بیش از یک ماه می‌شود که دانشگاه‌ها و مرکزهای آموزشی را نیز به روی دختران بسته‌اند.

در اواخر ماه قوس سال روان خورشیدی ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، به دانشگاه‌های دولتی و خصوصی دستور داد تا از ورود دختران تا «امر ثانی» جلوگیری کنند. در دستور سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان آمده است: «بر‌بنیاد مصوبه‌ ۲۸ کابینه به همه شما خبر داده می‌شود که حکم بسته شدن دانشگاه‌ها تا امر ثانی به روی دختران را عملی کنید و درباره‌ اقدامات‌تان به وزارت تحصیلات عالی اطمینان دهید.» سپس وزارت معارف زیر اداره طالبان نیز دستور مسدود شدن درب مرکزهای آموزشی به روی دختران را صادر کرد.

واکنش‌ها به منع دختران از آموزش

در روز «جهانی آموزش» که امسال به حمایت از حق آموزش دختران و زنان افغانستان اختصاص داده شده، دبیر کل سازمان ملل خواهان لغو «ممنوعیت‌های ظالمانه» طالبان بر دختران و زنان افغانستان شده و وزارت خارجه امریکا نیز می‌گوید که‌ روابط امریکا و متحدانش با طالبان، بر‌اساس موارد نقض حقوق بشر و «اقدامات ظالمانه و نفرت‌انگیزی» خواهد بود که اخیراً از این گروه دیده‌اند.

از این پیش نیز مسوولان سازمان‌های بین‌المللی، نماینده‌گان کشورهای همسایه و اروپایی و سایر کشورها از طالبان خواسته‌اند تا بگذارند دختران افغانستان به آموزش و تحصیل خود ادامه دهند. طالبان اما به هیچ‌یک از این خواست‌ها وقع نگذاشته و به محرومیت بیشتر دختران و زنان از فضای عمومی اقدام کرده‌اند.

این‌همه در حالی است که روز گذشته (سه‌شنبه، ۴ دلو) روز جهانی آموزش بود که از سوی یونسکو یا سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل به حمایت از حق تحصیل زنان و دختران افغانستان اختصاص داده شده است. انتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، به مناسبت این روز در یک پیام تصویری، ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران و زنان افغانستان از سوی طالبان را «ظالمانه» خوانده و خواهان لغو آن شده است.

وزارت خارجه امریکا نیز با فرارسیدن روز جهانی آموزش گفته است که واشنگتن و متحدانش بر‌اساس «اقدامات ظالمانه و نفرت‌انگیزی» که اخیراً از گروه طالبان دیده‌اند، عمل‌کرد خود را در برخورد با این گروه تعریف خواهند کرد. ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه امریکا، در جریان نشست خبری در این مورد گفته است: «ما در حال بازنگری عمل‌کرد و تعامل‌مان با طالبان در چارچوب موارد نقض حقوق بشر، اقدامات ظالمانه و نفرت‌انگیزی که در هفته‌ها و ماه‌های پسین از طالبان دیده‌ایم، هستیم.» وزارت خارجه امریکا همچنان هشدار داده که این اقدامات برای طالبان، هزینه خواهد داشت و تاکید کرده که همه گزینه‌ها روی میز است.

در کنار این، ریچارد بنت، گزارشگر سازمان ملل در امور حقوق بشری افغانستان، که شخصاً وضعیت زنان در زیر حاکمیت طالبان را از نزدیک بررسی کرده، با شریک کردن گزارش اخیر سازمان «خانه آزادی» گفته است که در افغانستان کنونی، به‌ویژه زنان با «چالش‌های منحصر به فردی» روبه‌رویند و در برابر «اتهام‌های غیراخلاقی» که سزای آن شلاق زدن و سنگ‌سار است، آسیب‌پذیر شده‌اند.

از سوی دیگر، دختران و زنان در افغانستان زیر حاکمیت طالبان، با محدودیت‌های گوناگونی که از سوی طالبان وضع شده است، روبه‌رویند. زنان در کنار نداشتن حق آموزش و تحصیل، از سفر بدون محرم، کار در ادارات دولتی و غیردولتی و رفتن به حمام‌ها و پارک‌های شهر نیز محروم گشته‌اند.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه

منبع

علمای مسلمان علیه طالبان

علمای مسلمان علیه طالبان

مساله ممنوعیت تحصیل دختران با استناد به «شریعت» بدعتی خطرناک و دستبردی ویرانگر به منظومه تفکر اسلامی است و این وظیفه علمای جهان اسلام است که در برابر این تصمیم بایستند و با قدرت، وحدت و شجاعت از اسلام و احکام اسلامی در برابر دستبردهای وقیحانه افراطیون، کژاندیشان، مقدس مآب ها، مزدوران استعمار و عوامل و ایادی اسلام امریکایی مبارزه کنند.

علمای مسلمان علیه طالبان

حسین ابراهیم طاها؛ دبیرکل سازمان همکاری اسلامی خواستار اتحاد علمای اسلام علیه طالبان شده‌است.
آقای طاها از آکادمی بین‌المللی فقه اسلامی خواسته تا به سرعت یک کارزار جهانی را برای اتحاد علما و مراجع دینی جهان اسلام علیه تصمیم طالبان مبنی بر ممانعت دختران از آموزش، آغاز کند.
او یادآور شده که این آکادمی باید به تبیین «آموزه‌های واقعی اسلام» که خواهان آموزش دختران است، بپردازد. حسین ابراهیم طاها این فراخوان را در آغاز دومین نشست سال 2023 اداره آکادمی فقه که از طریق ویدیوکنفرانس برگزار شده بود، ارائه کرده و افزوده: "تصمیم حکومت طالبان برای جلوگیری از آموزش دختران از جمله تحصیلات دانشگاهی و برکناری اعضای هیات علمی زن از سمت‌های‌شان به بهانه این‌که این امر مغایر با شریعت اسلامی است، آخرین موردی بود که توسط آکادمی فقه بررسی شد."
آقای طاها بر اولویت پرونده افغانستان در دستور کار سازمان همکاری اسلامی و آکادمی فقه تاکید کرده است. او همچنین خاطرنشان کرده که تصمیم طالبان براساس نصوص شریعت اسلامی نیست.
این یک نقطه عطف در مبارزه با طالبان است؛ گروهی که ادعای «جهاد» می کند، «شریعت اسلامی» را قانون اساسی دولت خود می داند و در تلاش است تا قرائت خود از اسلام را تنها خوانش درست از این دین حنیف نشان دهد و آن را بر عموم مسلمانان، تحمیل کند.
با این حال، محرومیت دختران از تحصیل، یکی از بارزترین نمونه ها درباره خوانش انحرافی و بسیار خطرناک طالبان از دین است؛ خوانشی که تنها به بازداشتن بی رحمانه صدها هزار دختر مسلمان از درس و تحصیل، منجر نمی شود؛ بلکه چالشی ویرانگر و بنیان برانداز علیه اسلام است و چه بسا زمینه بدنامی اسلام در میان ادیان دیگر را فراهم می کند؛ زیرا آن را دینی تمدن ستیز، ضد علم، ضد زن، عمیقا مردسالار و کاملا بی تعهد نسبت به حقوق انسانی زنان نشان می دهد.
از جانب دیگر، طالبان با نسبت دادن این تصمیم بحث برانگیز و غیرقابل توجیه خود به «شریعت» عملا به بدیهی ترین اصول شریعت درباره حقوق زنان و دختران، از جمله حق تحصیل و کسب علم، دستبرد زده اند و این چیزی نیست که سکوت علما و مجامع علمی و فقهی جهان اسلام در برابر آن، جایز و موجه باشد.
بر این اساس،‌ علمای مسلمان، اکنون خود را در برابر طالبان می بینند؛ زیرا این گروه به دستور پاکستان، امریکا و سازمان های استخباراتی خارجی، یکی از افتخارات بزرگ تاریخ دیانت اسلامی یعنی ارزش انسانی بخشیدن به زن و بازگرداندن آن به جامعه را هدف گرفته و در برابر آن واقع شده است.
با توجه به این واقعیت ها، فراخوان دبیر کل سازمان همکاری اسلامی از علمای مسلمان برای موضع گیری صریح علیه تصمیم اخیر طالبان درباره ممنوعیت تحصیل دختران، صرفا یک اقدام سیاسی برای نشان دادن چهره ای قابل قبول از اسلام در نزد پیروان ادیان و تمدن های دیگر نیست؛ بلکه در عین حال، فراخواندن به چالشی تاریخی برای دفاع از کیان شریعت و اصول احکام و ایمان اسلامی است.
علمای مسلمان، وظیفه دارند که در برابر بدعت ها، انحراف ها و دستبردهای وقیحانه و عمدی به اصول و ارکان شریعت بایستند، حتی اگر این امر، از سوی یک گروه افراطی به ظاهر مذهبی صورت گرفته باشد. چه بسا تیشه زدن به ریشه دین و بدنام کردن اسلام به نام اسلام و از سوی یک جریان افراط گرای اسلامی، بسیار خطرناک تر از حملات و هجمه های دشمنان نام و نشان دار اسلام است.
بنابراین، مساله ممنوعیت تحصیل دختران با استناد به «شریعت» بدعتی خطرناک و دستبردی ویرانگر به منظومه تفکر اسلامی است و این وظیفه علمای جهان اسلام است که در برابر این تصمیم بایستند و با قدرت، وحدت و شجاعت از اسلام و احکام اسلامی در برابر دستبردهای وقیحانه افراطیون، کژاندیشان، مقدس مآب ها، مزدوران استعمار و عوامل و ایادی اسلام امریکایی مبارزه کنند.
انتظار می رود که این فراخوان تاریخی، تنها به همین امر محدود نماند و علمای مسلمان با طالبان که با ادعای برپایی «نظام خالص اسلامی» به کمک امریکا به قدرت بازگشته اند، در سایر زمینه های مرتبط با دین و شریعت نیز مبارزه کنند و اجازه ندهند که اسلام، دست ابزار بازی های جریان های مزدور و استعماری شده و بدنام و مطرود و منزوی گردد.

سفارت‌های افغانستان در خارج، بازداشت کودکان افغان در پاکستان را محکوم کردند

​​​​​​​سفارت‌ها افغانستان در کشورهای خارجی و نمایندگی دایمی کشور در سازمان ملل، بازداشت کودکان افغان در پاکستان را محکوم کرده و آن‌را نقض آشکار حقوق کودکان از سوی اسلام‌آباد خوانده‌اند.

سفارت‌های افغانستان در خارج، بازداشت کودکان افغان در پاکستان را محکوم کردند

سفارت‌ها افغانستان در کشورهای خارجی و نمایندگی دایمی کشور در سازمان ملل، بازداشت کودکان افغان در پاکستان را محکوم کرده و آن‌را نقض آشکار حقوق کودکان از سوی اسلام‌آباد خوانده‌اند.
سفارت‌ها و نمایندگی دایمی افغانستان در سازمان ملل امروز شنبه 10 جدی، با نشر اعلامیه‌ای گفته که بازداشت کودکان مهاجر افغان در پاکستان، نقض صریح کنوانسیون پناهندگان سازمان ملل متحد است.
اعلامیه افزوده که بربنیاد کنوانسیون 1951 پناهندگان سازمان ملل متحد، دولت‌های عضو نمی‌توانند مهاجرانی را که به علت به خطر افتادن جان‌شان به‌گونه غیرقانونی وارد کشور دیگری می‌شوند، مجازات کنند.
در اعلامیه آمده، "براساس دستورالعمل‌های کمیسیون عالی پناهنده‌گان سازمان ملل، کودکان صرف نظر از مهاجرت قانونی والدین‌شان، نباید به‌خاطر اهداف مرتبط با مهاجرت بازداشت شوند، این گونه بازداشت‌ها نقض آشکار حقوق کودکان است."
در این اعلامیه، از کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان خواسته شده است تا به وضعیت مهاجران و کودکان زندانی افغانستان در پاکستان توجه ویژه کند.
پولیس پاکستان اخیراً اعلام کرده که به شمول کودکان و زنان، بیش از 1400 مهاجر افغان را بازداشت و زندانی کرده‌است.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه

منبع :‌خبرگزاری جمهور

تحریم غرب سیستم صحی افغانستان را با سقوط مواجه کرده است

مدیر مرکز صحی دانشگاه جان هاپکینز:

تحریم غرب سیستم صحی افغانستان را با سقوط مواجه کرده است

پل اشپیگل مدیر مرکز صحی بشردوستانه دانشگاه جان هاپکینز هشدار داده‌اند که بخش‌های بزرگی از سیستم صحی افغانستان به دلیل تحریم‌های غرب علیه طالبان، با سقوط مواجه اند

پل اشپیگل مدیر مرکز صحی بشردوستانه دانشگاه جان هاپکینز هشدار داده‌اند که بخش‌های بزرگی از سیستم صحی افغانستان به دلیل تحریم‌های غرب علیه طالبان، با سقوط مواجه اند.
به گزارش خبرگزاری جمهور؛ این کارشناس که به تازه‌گی از افغانستان بازدید کرده می‌گوید که اگر این تحریم ها برداشته نشود، افغانستان با فاجعه انواع امراض و تشدید بحران سوء تغذی مواجه خواهد شد.
او به روزنامه گاردین گفته اند که افغانستان در جریان افزایش فقر و سقوط اقتصادی، بحران انسانی عمیق‌تری را تجربه می‌کند.
پل اشپیگل گفته که در سفر اخیرش به افغانستان، شفاخانه‌های بزرگ دولتی را در شرایطی دیده که مواد سوخت، دارو و وسایل مورد نیاز صحی نداشته است.
او یاد آور شده: "وضعیت واقعاً بد است و قرار است خیلی بدتر شود."
به گفته او، افغانستان در حال حاضر همزمان با شش نوع بیماری "سرخکان، فلج اطفال، ملاریا، تب دنگی و کوویدـ19 دست و پنجه نرم می‌کند.
او افزود که بخش‌های زیاد از سیستم مراقبت‌های اولیه صحی بدون حمایت باقی مانده است.
به گفته این مقام دانشگاه جان هاپکینز، با وجود این‌که مقامات بهداشتی، سازمان‌های بین المللی و سازمان‌های غیردولتی ملزم شده‌اند که پس از تسلط دوباره طالبان، برنامه‌های متوقف شده را از سر بگیرند، اما تاکنون به معضل صحی این کشور رسیده‌گی لازم صورت نگرفته است.
این مسوول بشردوستانه گفته، سازمان‌های ملل متحد و سازمان‌های غیردولتی حامی مراقبت‌های صحی در افغانستان تنها با شرایط اضطراری و حاد سروکار ندارند، بلکه باید به اجرای اصول اولیه نیز پاسخ دهند.
به گفته داکتر اشپیگل، قرار بود که 39 شفاخانه در افغانستان برای مبارزه با کووید-19 اختصاص داشتند؛ اما اکنون از این میان، 7.7 درصد آن فعال اند.
پیش از این، سازمان بهداشت جهانی از وضعیت صحی درافغانستان ابراز نگرانی کرده بود.
این سازمان از جامعه جهانی خواسته بود که معاشات کارمندان صحی را اجرا و تجهیزات صحی را برای بیمارستان‌های فراهم کند تا از خطر فاجعه صحی درجهان جلوگیری شود.
دیو میچالسکی، رییس برنامه پزشکان بدون مرز در افغانستان نیز هفته گذشته در مصاحبه‌ای با NPR، از عدم دست‌رسی به مراقبت‌های صحی در افغانستان هشدار داده بود.
همچنین، صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد نیز هشدار داده که بحران فزاینده در سیستم صحی  افغانستان، مشکلات سوء تغذیه در افغانستان را تشدید می‌کند.
این نهاد گفته است که وضعیت کنونی در افغانستان، به ویژه برای کودکان وخیم است.

گروهی خبر 

منبع :خبذگزاذی جمهوریت

نادر عالمی، روانپزشک سرشناس افغان 

 

نادر عالمی، روانپزشک مشهور و سرشناس افغان در شهر مزارشریف مرکز ولایت بلخ در شمال افغانستان، کشته شد. او دو ماه پیش توسط گروهی از افراد مسلح ربوده شده بود.

منابع خبری، جمعه ۱۹ نوامبر/۲۸ آبان، به نقل از خانواده نادر عالمی، پزشک سرشناس افغان گزارش دادند وی  توسط آدم‌ربایان کشته شده و پیکرش امروز در شهر مزارشریف به خاک سپرده شده است.

شبکه خبری «طلوع نیوز» نوشت که احمد رویین، پسر نادر عالمی، گفته است صبح امروز جمعه مسئولان حوزه اول امنیتی شهر مزارشریف زنگ زدند که پیکر نادر عالمی دریافت شده و خواستار تحویل آن هستند.

احمد رویین تصریح کرد آدم‌ربایان در قبال رهایی پدرش هشت‌صدهزار دلار آمریکایی خواسته بودند، اما در نهایت به سه‌ صد و پنجاه هزار دلار رضایت دادند.

به گفته او، مبلغ ذکر شده به آدم‌ربایان پرداخت شده، اما آنان پیکر بی جان پدرش را تسلیم کردند. وی در بارۀ پدر خود تصریح کرد که «سن‌ شان هم بلند بود، در پهلوی آن برخی بیماری‌های دیگر هم داشت و آثار و علایم ضرب» هم در او دیده می‌شد.

کشته شدن این روانپزشک افغان باعث نگرانی شدید برای پزشکان دیگر در ولایت بلخ شده است. خانواده این روانپزشک سرشناس افغان از دولت طالبان می‌خواهند که قاتلان او را شناسایی و دستگیر کند.

در همین حال، میرصدام، رئیس صحت عامه ولایت بلخ افغانستان گفته است که نیروهای امنیتی برای دستگیری قاتلان نادر عالمی تلاش دارند و تحقیقات در این مورد ادامه دارد.

از سوی دیگر، بیشتر کاربران افغان در مورد کشته شدن این روانپزشک سرشناس افغانستان واکنش‌های شدید نشان داده و از عدم توانایی دولت طالبان به تأمین امنیت شهروندان این کشور انتقاد کرده‌اند.

احمد مبارک، یکی از کاربران افغان نوشت: «امارات اسلامی اگر مثل دولت سابق خود را به فساد و قوم پرستی آغشته کند همین طور که مثل آب حکومت را گرفتن، همین طور از دست خواهند داد.»

شهیره راسخ، کاربر دیگر به این باور است که «افغانستان جايي شده كه باسواد و عاقل‌ها را سر می‌برند و هر چه جاهل و بیسواد است بالای مردم حكومت می‌كند و به ديگران ياد می‌دهد.»

کسرا کیان، کاربری دیگر اظهار کرد: «خيلی متاسف هستم و دولت به اصطلاح امارات اسلامی در تامين امنيت ناكام است.»

این پزشک مشهور افغان دو ماه پیش توسط یک گروه هفت نفری از ساحه «نوآباد» ناحیه نهم شهر مزارشریف مرکز ولایت بلخ افغانستان ربوده شده بود.

گروهی خبر 

منبع: IRF

 

دختران نوجوان فوتبالیست افغانستان با کمک یک خاخام نیویورکی و کیم کارداشیان به بریتانیا رسیدند

 

گروهی از دختران نوجوان فوتبالیست افغانستان که پس از به قدرت رسیدن دوباره گروه طالبان به پاکستان انتقال یافته بودند، بامداد روز پنج‌شنبه ۱۸ نوامبر/۲۷ آبان، با کمک موشه مارگارتن، خاخام نیویورکی و کیم کردشیان، سلبریتی و چهره تلویزیونی آمریکا به بریتانیا رسیدند.   

هواپیماهی حامل ۳۰ دختران نوجوان فوتبالیست افغانستان همراه با خانواده‌های شان در نخستین ساعات بامداد روز پنج‌شنبه ۱۸ نوامبر/۲۷ آبان، در فرودگاهی در نزدیکی لندن به زمین نشست. 

این گروه از اعضای تیم فوتبال بانوان نوجوان افغانستان و خانواده‌های شان که ۱۳۰ نفر هستند، پس از روی کار آمدن مجدد گروه طالبان به پاکستان انتقال داده شده بودند. 

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس این ۱۳۰ نفر با کمک موشه مارگارتن، خاخام نیویورکی، کیم کردشیان، چهره تلویزیونی اهل آمریکا و یک باشگاه فوتبال بریتانیایی توانستد راهی لندن شوند. 

طبق این گزارش، هواپیمای حامل بانوان فوتبالیست افغانستان توسط نهاد یهودی «تزدک» (Tzedek) چارتر شده و هزینه آن را کیم کارداشیان پرداخت کرده بود.

پس از فرود آمدن این هواپیما در بریتانیا، موشه مارگارتن، بنیان‌گذار نهاد آمریکایی «تزدک» با انتشار یک پست توییتری از رسیدن بانوان فوتبالیست افغانستان به بریتانیا ابراز خرسندی کرد.  

این خاخام نیویورکی پیش از این نیز با جمع‌آوری نزدیک به ۷۰ هزار یورو به ده‌ها شهروند غیرنظامی افغانستان کمک کرده بود تا این کشور را ترک کنند. 

در گزارش اخیر خبرگزاری آسوشیتدپرس همچنین آمده است که به دلیل محدویت‌های کرونایی در بریتانیا، اعضای تیم فوتبال بانوان افغانستان و خانواده‌های شان ۱۰ روز را در قرنطینه سپری خواهند کرد. 

در همین حال، این خبرگزاری می‌نویسد که باشگاه فوتبال حرفه‌ای «لیدز یونایتد» بریتانیا وعده داده است که از ۳۰ بانوی فوتبالیست افغانستان در آینده حمایت خواهد کرد. 

خالده پوپل، کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال زنان افغانستان که در عملیات خروج این ۳۰ بانو سهم داشت نیز در توییتی از رسیدن آنان به بریتانیا ابراز خرسندی کرده است.

با سقوط دولت پیشین کابل و روی کار آمدن امارت اسلامی شبه‌نظامیان طالبان در پانزهم اوت ۲۰۲۱، شماری از شهروندان افغانستانی بویژه بانوان ورزشکار، هنرمندان، روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی...کشور خود را به مقصد غرب و کشورهای همسایه ترک کردند.

گروهی خبر 

منبع:IRF

یادداشت معنوی از فرار غنی تا مقاومت پنجشیر

 

فضل‌احمد معنوی وزیر عدلیه پیشین طی یاد داشتی از فرار غنی و مقاومت پنجشیر گفته است.

فضل‌احمد معنوی وزیر عدلیه پیشین طی یاد داشتی از فرار غنی و مقاومت پنجشیر گفته است.
به گزارش خبرگزاری جمهور؛ معنوی گفته که عبدالله عبدالله خبر فرار اشرف غنی را از تماس تلفنی حامد کرزی شنید که گفت "نفر گریخت". او در پاسخ به تماس تلفنی زلمی خلیلزاد گفت "وطن را تباه کردید؛ خدا جزای‌تان دهد".


متن کامل نوشته فضل‌احمد معنوی:
"هدف این یادداشت تبیین وقایعی‌ است که از سقوط کابل به دست طالبان تا درگیری‌های این گروه با جبهه مقاومت ملی در پنجشیر اتفاق افتاده است.
در این یادداشت به ‌گونۀ اجمالی به گوشه‌ای از جریان جنگ پنجشیر پرداخته شده‌است تا سرآغازی برای پرداختن به گوشه‌های تاریک و مبهم حوادث باشد و خوانندگان واقعیت‌ها را درک کرده منصفانه قضاوت کنند.
این یادداشت استوار بر مستنداتی است که من از سقوط کابل الی درگیری‌های پنجشیر شخصا شاهد بوده‌ام.
فروپاشی نظام دلایل و عوامل بی‌شماری دارد که در رابطه به آن در یادداشت دیگری به تفصیل خواهم نوشت. آنچه برای همه به‌ شمول آمریکاییان، حتا طالبان و حامیان این گروه شگفتی‌آور و غیرقابل پیش‌بینی بود، سرعت سقوط بود.
به باور من، یکی از دلایل فروپاشی در کنار عوامل دیگر، بحران مشروعیت و تنش‌های ناشی از آن در دو انتخابات اخیر بود.
بی‌باوری‌ها در حدی دامن‌زده شد که مردم نسبت به کلیت نظام بی باور شدند و خود را مجبور به دفاع از حاکمیت چند فرد نمی‌دانستند.
بی‌خبر از اینکه نظام مال شخصی کسی نه، بل سرمایه بیست ساله یک ملت بود که با هزینهٔ ملیاردها دالر ساخته شده بود. با این وصف، پس از جدول‌بندی خروج نظامیان آمریکایی، درست در ظرف سه ماه اخیر، ارتش افغانستان دست از جنگ کشید.
جنگ پراکنده، کمندوها را که تنها در میدان نبرد بودند زمین‌گیر کرد و ولایات هم‌جوار پایتخت به شدت نا امن شد. نفوذ دشمن حلقه کابل را تهدید می کرد و شهر کابل خطوط یا حلقه‌های دفاعی نداشت.
طالبان از همان سال‌های آغازین شورش دوباره‌‌شان خواب پیروزی می‌دیدند و باورمند به ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی افغانستان و شکست ناتو/آمریکا بودند.
این اعتماد به نفس از کجا سرچشمه می‌گرفت بحث دیگری‌‌ست، اما از همان آغاز تنها نگرانی این گروه رویارویی دوباره‌شان با سایر اقوام به خصوص در شمال کشور بود.
در سال ۲۰۰۷ میلادی یکی از نماینده‌های طالبان با من دیداری داشت. در آن دیدار با اشاره به قطعیت پیروزی‌شان گفت: می‌خواهیم این‌بار در پیروزی ما شمال، جنوب و همه شریک باشند؛ می‌خواهیم علمای دینی شمال را قانع سازیم تا مشترک مبارزه کنیم و این پیروزی همه باشد، نه از یک سمت و یک قوم.
او از من خواهان همکاری شد. گفتم اگر به سه پرسش آتی پاسخ قناعت ‌بخش ارائه کنید، همکاری خواهم کرد: اول - مشروعیت جنگ را شرعا چگونه تعریف می‌کنید؟ دوم - امکانات اعم از سلاح، مهمات و دیگر نیازهای جبهۀ ‌تان از کجا تامین می‌شود؟ و سوم اینکه پس از پیروزی ساختار نظام شما چگونه خواهد بود؟ آیا همانند حکومت گذشتۀ‌‌تان می‌باشد یا مدل دیگری در نظر دارید؟
گفت: "به هرسه پرسش پاسخ ندارم، من پیام را رساندم حالا تصمیم از آن شماست".
به هرحال، با گذشت زمان طالبان موفق به نفوذ در شمال کشور شدند و با خروج نظامیان خارجی خود را آمادهٔ گرفتن امور می‌دیدند. آن‌چه طالب نداشت و ندارد، برنامهٔ مدون برای حکومت کردن است.

از روز سقوط کابل تا رسیدن به پنجشیر
در روزها پایانی که زنگ فروپاشی کامل نواخته شده بود و تعداد زیادی از مقامات حکومتی خانواده‌های‌شان را به بیرون از کشور انتقال داده بودند، من با خانواده‌ام تصمیم گرفتیم تا مردم را تنها نگذاشته و در هر شرایطی کشور را ترک نکنیم.
روز یک‌شنبه، پانزدهم آگست، با لباس رسمی حسب عادت بعد از ادای نماز صبح به دفتر رفتم. حضور مامورین نسبت به روزهای پیش بسیار کمرنگ بود. آشفته‌گی و حیرت‌زدگی در سیمای کارمندان، مردم و شهر هویدا بود. کارهای روزمره اداری را انجام دادم، اما حوالی ساعت ده متوجه شدم که وضیعت به سرعت درحال تغییر است. آرام از دفتر بیرون شدم و دستیارم را هدایت دادم تا وسایل شخصی‌ام را از دفتر به خانه انتقال دهد.
صبح همین‌روز، خانه کرایی‌ام در کابل را ترک کرده تصمیم گرفتم خانواده و اموال منزل را به پنجشیر بفرستم، اما به‌ دلیل ازدحام قبل از این‌که آنها‌ شهر را ترک کنند خبر سقوط ولایات پروان و کاپیسا رسید. از آن‌جا که راه‌ها قطع گردیده بود ناگزیر خانواده به منزل دوستان جایگزین شدند.
پیش از یازده قبل از ظهر به قصر سپیدار به دیدن داکتر عبدالله رفتم تا جویای احوال شوم. گفتند، به خانه تشریف برده‌اند. تا ساعت ۱۲ در صحن سپیدار قدم زدم، سپس با حاجی عبدالقهار، رییس دفتر شورای عالی مصالحه به خانه داکتر عبدالله رفتیم.
پس از احوال‌پرسی، داکتر عبدالله گفت: «آمریکایی‌ها اطمینان داده اند که طالبان تا دو هفته دیگر وارد شهر نمی‌شوند، اما خواسته‌اند تا نظم شهر را حکومت بگیرد».
او افزود که شام همان روز آن‌ها به دوحه سفر دارند تا در مورد صلح به نتیجه برسند، اما آمریکایی‌ها خواسته‌اند تا این‌بار با اجندای متفاوت و منعطف‌تر بروند.
داکتر عبدالله آمادگی رفتن به قطر را می‌گرفت که حوالی یک‌و‌نیم بعدازظهر تیلفون جناب کرزی آمد.
آقای کرزی گفت:" نفر خو گریخت". داکترعبدالله با تعجب پرسید: «کی گفت؟». پاسخ داد: « فردی از پی‌پی‌اس». خبری‌ که لحظات بعد توسط منبع دیگری نیز تایید شد.
از داکتر صاحب پرسیدم که حالا چه ‌کنیم؟ گفت: "من از خانه خود بیرون نمی‌شوم، هر اتفاقی که پیش می‌آید در خانه‌ام بیاید، نمی‌خواهم بی‌عزت شوم".
به او گفتم پنجشیر برویم. پرسید که چگونه؟ گفتم ابتدا کوشش می‌کنم تا هلیکوپتری تنظیم کنم، اگر موفق نشدم با یک کاروان زرهی حرکت می‌کنیم و هرجا با مانعی رو به رو شدیم می‌جنگیم و می‌گذریم.
موافقت نکرد و گفت: «مقاومت نمی‌شود، طوس قره (♠️) را هم استفاده کردیم نتیجه نداد».
اشاره او به گزینش بسم‌الله محمدی به سمت وزارت دفاع بود. به محافظان خود هدایت داد تا در حال آماده‌باش قرار گیرند. 
من لباس رسمی خود را با پوشیدن لباس‌های وطنی که از داکتر صاحب به عاریت گرفتم تعویض کردم و حین برآمدن مجددا به او گفتم که شما رهبر بودید و حالا وقت مدیریت بحران است، تصمیم بگیرید و باید از اینجا بیرون شوید. این‌بار نیز رد کرد.
در همین لحظه تیلفون آقای خلیل‌زاد آمد و او نیز از فرار رییس‌‌جمهور خبر ‌داد. داکتر عبدالله در پاسخ به خلیل‌زاد گفت:‌«وطن را تباه کردید خدا جزای‌تان را بدهد».
با این پاسخ تیلفون را قطع کرد. من ناگزیر گاردها و وسایطم را آن جا گذاشتم و با یک نفر محافظ غیرمسلح در یک تاکسی به منزل یکی از دوستانم رفتم. فردای آن روز با یک موتر تاکسی به پنجشیر رسیدم.

آمادگی برای دفاع و مذاکرات با جانب طالبان
با رسیدنم به پنجشیر شروع کردیم به آمادگی‌های دفاعی. تمام اسلحه و تجهیزات نظامی‌ شخصی‌ام در کابل مانده بود که پس از چند روز با پرداخت هزینه به پنجشیر انتقال یافت.
اضافه براین، دو روز قبل از سقوط، دوستی چند میل سلاح ام‌شانزده آمریکایی برایم فرستاده بود که همه را به پنجشیر منتقل کرده بودم.
متاسفانه، به دلیل نبود مرمی آن سلاح در پنجشیر، تا آخرین دم نتوانستیم از آن‌ها استفاده کنیم.
باید یادآور شد که همۀ امکانات موجود نزد من از هزینه شخصی‌ام بود و از کسی امکانات پولی و تسلیحاتی در پنجشیر دریافت نکرده‌ بودم.
جلسات را با امیرجوان، احمد مسعود و معاون صاحب امرالله صالح و سایر برادران آغاز کردیم. متاسفانه، تعداد اندکی از شخصیت‌های مطرح پنجشیر توانسته بودند خود را به آن جا برسانند. عده‌ای هم نخواسته بودند به مقاومت بپردازند. رفت و آمد هیئت‌ها جهت مذاکره با طالبان آغاز شد اما خواست طالبان کمتر از تسلیمی پنچشیر نبود.
با آن‌که امیرجوان روحیه انعطاف‌پذیرانه از خود نشان داد اما طالبان تهدید به جنگ کردند.
عده‌ای از وطنداران اعم از علمای دینی و مجاهدان سابقه‌دار پنجشیر، پروان و کاپیسا در نقش میانجی مشوق کنار آمدن با طالبان بودند.
یک‌عده‌ که نگران ثروت و جایداد‌های خویش بودند این نقش را سپَری در برابر حفظ جان، مال و گذشته سیاه خود می‌پنداشتند و در صدد دستاوردی به نفع طالبان بودند. طالبان نیز تا اندازه‌ای از آنها استقبال کردند. ما به زمان نیاز داشتیم و از این‌رو، مذاکره با هیچ گروه و جناحی را رد نکردیم.
همه می‌دانستیم در پنجشیر آماده‌گی لازم به جنگ وجود نداشت و در فرصتی که ما در اختیار داشتیم امکان آماده شدن به جنگ تمام عیار نبود.
ولایت پنجشیر با آرامش بیست ‌ساله به یک منطقه توریستی مبدل شده بود. در فرصت اندک نمی‌توانست در برابر هیولای طالب که همهٔ افغانستان را تسخیر کرده بود، در اوج غرور قرار داشت و به قول خودشان ناتو و امریکا را شکست داده و نظام بیست ساله را با همه ساز و برگ نظامی آن سرنگون کرده بود،‌ بایستد. اما ناگزیر به انتخاب یکی از دو راه بودیم، راه سومی وجود نداشت.
راه جنگ که سقوط آن حتمی بود، اما به دوام مقاومت می‌انجامید، یا تسلیمی که شرم‌ساری تاریخی را به ارمغان می‌آورد و هیچ‌گاه مردم ما را نمی‌بخشید.
همه با یک‌صدا تعهد کردیم که اگر جنگ تحمیل شد دفاع می‌کنیم و این حق مشروع ماست. در این راه شهادت افتخار ماست و اگر زنده ماندیم در کنار مردم‌ خویش باقی می‌مانیم.
نا گفته نباید گذاشت سلاح و مهماتی که از مقاومت اول باقی مانده بود اکثراً قابل استفاده نبود، زیرا در شرایط مناسب نگه‌داری نشده بود و زمان کاربرد آن پایان یافته محسوب می‌شد (نظامیان مسلکی این موضوع را خوب می دانند).
نگرانی شدید ما از ناحیهٔ محاصره اقتصادی بود. بدین منظور تصمیم برآن شد که تا مسدود شدن راه‌های اکمالاتی برای ذخیره مواد غذایی و سوختی تلاش صورت گیرد. به‌رغم این تلاش‌ها فرصت از دست رفته بود و زمان اندک در اختیار داشتیم.
در مقاومت اول یک مسیر ورودی به پنجشیر وجود داشت که دفاع را سهل‌تر ساخته بود. اما این‌بار باید شش راه ورودی وسایط و چندین معبر پیاده را دفاع می‌کردیم. راه‌های وسایط اعم از جاده عمومی، دربند، ولسوالی شتل مشهور به راه چیلانک، کوتل خاواک، کوتل انجمن و‌ قسماً کوتل آریب باید سنگربندی می‌شد.
همچنین، پنج معبر پیاده‌رو شامل کوتل عبدالله خیل، کوتل الله اکبر، کوتل دره آب‌شار، کوتل زرد از طرف تخار و کوتل پارنده باید زیر پوشش قرار می‌گرفت که در آن فرصت اندک پوشش کامل آن بس دشوار بود.
برخلاف مقاومت اول که بدخشان و تخار عقبهٔ مطمئن جبهه بودند، این‌بار تهدید اصلی به شمار می‌آمدند. به دلیل جریان جنگ در اندراب، راه کوتل خاواک را مسدود نکردیم که بعدها مشکل‌ساز شد و اولین خط دفاعی از آن مسیر شکست.
هیئت‌هایی به سران طالبان بدخشان فرستادیم تا از جانب «کوتل انجمن» حمله نکنند اما آنها نپذیرفتند. گفتند: ما چاره‌ای جز اطاعت از امارت نداریم و هرگاه نجنگیم سلب اعتماد می‌شویم.
اضافه برآنچه گفته شد، عده‌ای از قطعات ارتش نیز که داخل دره پنجشیر شده بودند تصور متفاوتی از این دره داشتند. آن‌ها پنجشیر را به مثابهٔ مدینهٔ فاضله می‌دیدند که همه چیز در آن مساعد است. تصورشان این بود که مهمان‌خانه‌ها به روی‌شان باز و بهتر از سیستم نظام حکومتی پذیرایی خواهند شد. اما متآسفانه خلاف تصور آنها به دلیل شرایط دشوار جنگی با مشکلاتی رو به رو شدند که انتظار نداشتند.
هرچند آقای صالح امکانات خوب پولی در اختیار آنها قرارداد اما نتوانستند با وضعیت جدید سازگار شوند و اکثرا وظیفه را ترک گفته به خانه های خویش برگشتند. آنهایی که باقی ماندند بیشتر ساکنین پنجشیر بودند که نقش زیادی ایفا نتوانستند؛ البته به استثناء عده‌ای که تا حال در سنگر عزت می‌رزمند.

مقاومت سرسختانه مقاومت‌گران
با آغاز درگیری‌ها و حملات گسترده و شدید طالبان، مجاهدین سابقه‌دار بیشتر از همه سنگرداری کردند. در جریان جنگ چند روزه، لشکر عظیم طالبان که مجهز با دوربین (بزبزک، دوربین نشان‌زن شبانه) در اختیار داشتند، شب می‌جنگیدند و روز آمادگی برای حمله بعدی می‌گرفتند.
از آنجایی‌که مقاومت‌گران اکثرا دوربین شب و بزبزک در دست نداشتند، عده‌ای از مجاهدین نخبه ما شهید شدند.
در چند شب متوالی، طالبان با دادن تلفات سنگین شکست خوردند؛ نیروهای شان از جبهه فرار می‌کردند و اجساد کشته‌های خود را توسط مردم محل انتقال می‌دادند. اما از آن‌جهت که این‌گروه از ۳۳ ولایت افغانستان نیرو جمع‌آوری کرده بودند، هرگز به تلفات نیروهای خود التفات نکرده جوخه جوخه نیروی تازه نفس وارد میدان جنگ می‌کردند.
از جانب دیگر، قطع ارتباطات تیلفونی توسط دشمن ضربهٔ محکمی برای نظم دفاعی جبهه وارد کرد و به دلیل اینکه سیستم مخابره جبهه هنوز زیرکار بود ما را با مشکلات جدی ارتباطی مواجه ساخت. با این همه، مقاومت‌گران ما با وجود خسته‌گی از جنگ مداوم در یک سنگر، دلیرانه دفاع کردند.
متاسفانه اولین خط دفاعی از طرف اندراب (کوتل خاواک) شکست. همه آنجا درگیر بودیم که خط دربند نیز با از دست رفتن یک تانک غول‌پیکر دفاعی شکست و خطوط دفاعی ما در کوه شتل شدیدا زیر ضربات کوبنده دشمن قرار گرفت.
نیروهای مقاومت پس از یک‌درگیری فرسایشی طولانی ناگزیر به عقب نشینی شدند. بزرگان جبهه مقاومت پس از مشورت میان هم، فیصله کردند تا خط دفاعی در مسیر جاده عمومی افراز نگردد؛ با یک جنگ فرسایشی مسیر عمومی به دشمن واگذار شود و در دره‌های جانبی سنگربندی صورت گیرد.
دشمن بدون مبالات به تلفات ملکی از سلاح‌های ثقیل به شمول توپ‌های DC استفاده نمود و با سپر قرار دادن مردم ملکی و خانه‌های آنها آهسته آهسته به دره پیش‌روی کرد. دو طرف جاده عمومی را به محدوده نیم کیلومتر زیر پوشش گرفته به پیشروی ادامه می‌دادند تا آنکه با دادن تلفات سنگین از دو طرف، بالای پنجشیر و جاده ورودی عمومی به مرکز ولایت وصل شدند.
قوت‌های مقاومت به دره‌های جانبی عقب نشینی کردند اما حجم سنگین خانواده‌های گیرمانده در جنگ و فرارشان به دره‌های جانبی، جنگ را در دره‌ها سخت و حتا ناممکن ساخت. در بسیاری از دره‌ها اهالی قریه‌ها از ترس کشته شدن زنان و کودکان مانع جنگ شدند.
باوجود این همه، به دشمن تلفات وارد شد و مقاومت‌گران با استفاده از تکتیک جنگ و گریز موفق به عقب نشینی به مناطق کوهستانی شدند. هریک از بزرگان که با یکدیگر بی‌ارتباط بودند نیز ناگزیر به عقب‌نشینی به دره‌های جانبی و سرانجام به کوه‌ها شدند.
نبود آذوقه کافی و سردی دامنه‌های مرتفع در شب و گرمای سوزان در روز، خانواده‌ها را ناگزیر به پیمودن راه‌های صعب‌العبور کوهی از مسیر سالنگ‌ها کرد تا از پنجشیر بیرون شوند. این مسیر برای همه به خصوص کهن‌سالان و کسانی که تجربه پیاده روی در کوه‌ها را نداشته‌اند در حد وصف‌ناپذیری طاقت فرسا بود.
وحشت و کشتار بی‌رحمانه طالبان آنها را وادار به تحمل این دشواری کرد. عدهٔ از تفنگ‌داران نیز نتوانستند خانواده‌های خود را تنها بگذارند و عجالتا دست از جنگ کشیده آنها را همراهی کردند.
طالبان با استفاده از قطع سیستم مخابراتی و عدم دسترسی مردم به معلومات، در دره‌ها دست به قتل‌های بی‌رحمانهٔ و بدون موجب زدند.
زندگی در سنگرهای مرتفع
من نیز با تعدادی از مقاومت‌گران که چند روز غذای کافی نخورده بودند، بی‌خواب و خسته به ارتفاعات کوه‌ها رفتیم. هرچند، مقاومت‌گران سرسختانه با همه مشکلات موجود در کوه‌ها به مبارزه ادامه می‌دادند، اما کمبود مواد خوراکی و وسایل بهداشتی برای کسانی که به چنین وضعی عادت نداشتند طاقت فرسا بود.
در صورتی که موفق می‌شدیم تا بز یا گوسفندی را از رمه‌داران برای رفع گرسنگی خریداری کنیم، مواد اولیه و لوازم پخت و پز مانند روغن و پیاز موجود نبود. صابون و کریم حتا برس دندان از وسایل اشتراکی شمرده می‌شد.
من از منزل خویش جز لباسی که در تن داشتم چیزی بیرون نکرده بودم. (طالبان در اولین ورود به منطقه منزل شخصی ام را تصاحب کرده قرارگاه گزیدند).
به هرحال، با گذشت زمان و سردی هوا زندگی در کوه‌ها برای ما دشوارتر شد زیرا ظلم و وحشت طالبان ایلاق‌نشین‌ها را که به ما پناه می‌دادند، به رعب انداخته بود. بسا اوقات از پخت و پز غذا و فروش لبنیات برای ما خودداری می‌کردند و اکثرا می‌خواستند تا محل را هرچه زودتر ترک کنیم تا آسیب نبینند.
آنها حق داشتند زیرا در صورت شعله‌ور شدن آتش جنگ در آن بلندی ها، طالبان با بی‌رحمی تمام خیمه‌های آنها را زیر رگبار توپ‌ها قرار می‌دادند و در صورت دسترسی به آنها خانواده‌ها را اذیت می‌کردند. از همین‌رو، ما همواره تلاش می‌کردیم تا بیشتر از یک شب در یک منطقه نباشیم.
یکی از روزها دو شب پی‌ در پی را در یکی از ییلاق‌ها سپری کردیم. یلاق‌نشین از ترس اینکه ما زیر تعقیب طالبان بودیم، خانواده خود را از آنجا بیرون کرد. با بیرون شدن آن خانواده، در بلندای ۳۵۰۰ متر از سطح آب آذوقه موجود نزد ما نیز تمام شد و مقاومت‌گران شب پیش‌رو را گرسنه سپری کردند.
شب‌ بعد، دو تن از همراهان را برای دریافت نان‌خشک به قریه‌ها فرستادیم و با آنها قرار گذاشتیم تا قبل از پایان شب و روشن شدن باید برگردند تا به دام طالبان نیفتند.
ما در پناهی کمر ( زیر پارچهٔ از سنگ بزرگ) در سردی جانکاه آن شب پناه‌گاهی تدارک کردیم. خستگی کوه‌گردی در روز خواب را باوجود سردی ممکن می‌ساخت، اما وضو با آب سردِ سرکوهی برای نمازهای شب و صبح از موضوعات بحث‌برانگیز میان مقاومت‌گران بود. عدهٔ از همراهان زمزمه می‌کردند که اگر امام اعظم (رح) حیات می‌بود حتما فتوای تیمم را در چنین حالتی تجویز می‌کرد.
شب پایان یافت و نان‌آوران ما برنگشتند. با طلوع صبح و وزش بادهای سرد صبح‌گاهی، نگرانی ما از اینکه آن دو تن از همراهان گرفتار شده باشند هر لحظه افزایش می‌یافت.
همین‌که آفتاب بلند شد و اندکی هوا گرم‌‌تر، چشم به راه آن دو همراه نان‌آور در جایی نزدیک به آب و سبزه جایگزین شدیم و به ‌تعبیر خواب‌های پریشان یکدیگر پرداختیم.

گیرماندن در کمین
در حالی که منتظر نان‌آوران بودیم، یکی از همراهان ما که دوربین کم‌ارزشی با خود داشت و با آن به هرسو نگاه می‌کرد گفت: من شخصی را در قله پایانی کوه می‌بینم که لباس سیاه بر تن دارد و چیزی مشابه به آنتن مخابره هم در دستش دیده می‌شود. همه به او خندیدند. ما گمان حضور طالبان را در آن بلندا (نزدیک به ۴۰۰۰ متر) نمی‌کردیم. 
تصور این بود که اهل قریه به دنبال دریافت سلاح‌های پنهان کرده شده توسط قطعات شکست‌خورده باشند. ترصدگر اما اصرار می‌کرد که هر لحظه به تعدادشان افزوده می‌شود و لباس‌های شان به اهل قریه مشابه نیست.
در میان این گفتگو نان‌آوران به سرعت اما سراسیمه با بسته‌ای از نان خشک از راه رسیدند. آنها بدون اعتنا به سلام‌‌های ما با فریاد بلند گفتند: عاجل از اینجا حرکت کنید که جای‌تان تثبیت شده و طالبان از سه جناح در حال آمدن‌اند. ظاهرا موقعیت را کسی گزارش داده بود.
به روایت اهل قریه حدود ۳۰۰ تن از نیروی تعرضی دشمن دوازده شب قرارگاه خود را به سوی ما ترک گفته بودند. تعداد مقاومت‌گران ما در آن سنگر حدود ۲۵ تا ۳۰ نفر بود. ترصدگر که هرلحظه موقعیت و تعداد رو به افزایش دشمن را به ما گزارش می‌داد آنها را به کوه‌گردهای حرفه‌ای تشبیه می‌کرد. بعدها آشکار شد که طالبان اقوام گجر را در بدل انعام پیش‌قراولان تعرض انتخاب کرده بودند.
با مشورت همراهان به سوی قلهٔ بالای کوه رفتیم تا در درگیری به ایلاق‌ صدمه نرسد و همچنین نقطه حاکم در دست ما باشد. از وضعیت و چگونگی اسلحه دشمن اطمینان حاصل نمودیم که خوش‌بختانه موفق به انتقال اسلحه ثقیل و نیمه ثقیل تا آن بلندا نشده بودند.
از آنجایی‌که ما مهمات کافی در اختیار نداشتیم، هدایت دادم تا با آغاز درگیری، همراهان منفرد شلیک کنند و شلیک مسلسل (ضربه) صورت نگیرد تا از ضیاع مهمات جلوگیری شود.
در میان ما یکی از بزرگان فرهنگی بود که با یک محافظ جوان از خانواده‌اش ما را همراهی می‌کرد. عمرش حداقل هفت تا هشت سال بزرگ‌تر از من است. با وجود اینکه با روحیه عالی و بدون ترس و با شهامت کامل دیگران را به تحمل سختی‌ها و امید به آینده تشویق می‌کرد، اما جسما توان و تمرین کوه پیمایی نداشت. درحالی که دشمن نزدیک می‌شد، من جداً نگران او بودم. مطمین بودم توانایی رفتن به بلندا را ندارد و باید به هرنحوی از ساحه جنگی بیرون شود. برایش گفتم تا همراه با محافظش به سمت چپ آن کوه‌پایه که به دره تاواخ منتهی می‌شد حرکت کند و ما به سمت «قلهٔ آرزو» رو به بلندی‌ها در حرکت شدیم. دیری نگذشته بود که درگیری شروع شد و دشمن شدیدا ما را زیر رکبار گرفت. هرچند فشار جنگ به سوی جمع ما بود، اما از آنجایی‌که دوست فرهنگی‌ام به تیر رس دشمن نزدیکتربود، در این فکر افتادم که دوست دیرینه‌ام یکی از دانشمندان و فرهنگانیان کشور را از دست دادم. به همراهان گفتم در تلاش باشند دشمن متوجه ما گردد تا اگر دوست ما زنده باشد خود را به جای امنی برساند. سرانجام، پس از حدود نیم ساعت درگیری توانستیم قله را بپیماییم و آنجا سنگر بگیریم اما همه شدیدا نگران دوست فرهنگی ما و محافظش که خواهرزاده‌اش می‌شد، بودیم.
دیری نگذشته بود که درگیری شروع شد و دشمن شدیدا ما را زیر رگبار گرفت. هرچند فشار جنگ به سوی جمع ما بود، اما از آنجایی‌که دوست فرهنگی‌ام به تیر رس دشمن نزدیکتر بود، در این فکر افتادم که دوست دیرینه‌ام یکی از دانشمندان و فرهنگانیان کشور را از دست دادم.
به همراهان گفتم در تلاش باشند دشمن متوجه ما گردد تا اگر دوست ما زنده باشد خود را به جای امنی برساند. سرانجام، پس از حدود نیم ساعت درگیری توانستیم قله را بپیماییم و آنجا سنگر بگیریم اما همه شدیدا نگران دوست فرهنگی ما و محافظش که خواهرزاده‌ او می‌شد، بودیم.
دشمن در محل قبلی ما اطراق کرد و با بهتر شدن موقعیت جنگی ما از شلیک و تحرک باز ماند. معلوم بود که انتظار همراهان خویش را از دو جناح دیگر داشتند تا به تعرض خود ادامه دهند. در حدود ۴۰ دقیقه آنجا منتظر ماندیم تا از سرنوشت دو همراه ما خبری برسد که نرسید.
دو تن از قومندانان که ما را همراهی می‌کردند به دلیل کمبود مهمات اصرار به ترک ساحه قبل از رسیدن افراد دشمن داشتند. من اما از بابت نجات آن دو همرای ما و یاهم انتقام شهادت آنها، به جنگیدن إصرار داشتم. درآن لحظات به افتخار شهادت می‌اندیشیدم اما حاضر به واگذاری سنگر به دشمن نبودم.
سرانجام، در حد خشونت از جانب همراهان مجبور به ترک قله شدم و کنار تپه مجاور که نیم ساعت فاصله داشت دوباره سنگر گرفتیم. در این فرصت دو نفر راه‌رو با دو الاغ از طرف سالنگ نزدیک ما شدند. از آنها خواهش کردم تا آن دو همراه ما را جستجو کنند و در بدل هر مقدار پولی که می‌خواهند آن ها را (زنده و یا شهید) انتقال دهند. آن دو مرکب‌سوار پذیرفتند.
در همین لحظات دو جوان از ییلاق‌نشین‌ها در حالی‌که برما خشم گرفته بودند و با زشتی حرف می‌زدند، با پیامی از جانب طالبان رسیدند.
گفتند: آنها ما را لت و کوب کرده نزد شما فرستاده‌اند تا تسلیم شوید. خندیدیم و به قاصدان گفتیم بروند و ‌بکوشند در دست دشمن نیفتند.
ما همه حرکت کردیم تا به روی آب «قله آرزو» فرود آییم و در یکی از قرارگاه‌های دیگر اُطراق کنیم. در آن‌هنگام، اشتباهی مرتکب شدیم و آن این‌بود که هیچ یکی از همراهان را موظف به ترصد نکردیم.
بیشتر از نیم ساعت در شیب کوه به سوی پایان نرفته بودیم که از پشت سر مورد حمله گروه تهاجمی دیگر دشمن قرار گرفتیم و در واقع در کمین دشمن گیر افتادیم.
در لحظات اول ده‌ها مرمی بر سر ما فرود آمد که با زفت و پروت توانستیم عقب سنگ‌لاخ‌ها موقعیت بگیریم و به دشمن آتش کنیم، اما موقعیت دشمن به لحاظ جنگی بهتر بود. در میان آتش شدید و بی‌وقفه دشمن، ناگزیر به عقب‌نشینی به سوی پایان کوه شدیم.
من بار دیگر مصرانه به جنگ تاکید کردم اما همراهان دیگر حاضر نبودند تا در موجودیت من به جنگ ادامه بدهند. آنها تاکید می‌کردند که هدف اصلی دشمن شما هستید و اگر آسیبی به شما برسد امتیازی به آنها است
ناگزیر بودم بپذیرم. دو نفر ترصدگر دشمن را تحت نظر گرفت و ما ساحه را به سمت سالنگ‌ها ترک کردیم. کسانی که ساحات را بلدند می‌دانند که مسیر بسیار طولانی و دشوارگذر دارد.
با همه خستگی و ماندگی ناگزیر باید این مسیر را می‌پیمودیم. یک‌جوان از میان ما مجروح شد که خوش‌بختانه با خود منتقل کردیم؛ اما دو فرمانده ورزیده ما ناپدید شدند که تا حالا از آنها خبری ندارم. آمار دقیق تلفات دشمن نیز در دست نیست.
نزدیک‌های شام‌ به منطقه‌ای که چند خانه محلی بود رسیدیم. از آنها تقاضای کمک برای سپری کردن شب کردیم که با کراهت پذیرفتند. شرط‌‌شان اما این بود که تا تاریکی کامل شب باید در نزدیکی محله خود را پنهان کنیم و بعد وارد خانه آنها شویم.
آن‌شب پس از مشورت، به همه همراهان اجازه دادم تا خود را در جایی که خود لازم می‌دانند پنهان کنند. دو نفر موظف به انتقال زخمی و یک‌تن با من همراه شد.
فردای آن روز به طرف کوه‌های سالنگ به راه افتادیم. پس از هفت ساعت پیاده روی بدون وقفه به منطقهٔ امنی رسیدیم و چند شب را آنجا سپری کردم.
یک پایم در جریان جنگ در میان سنگ‌ها آسیب دیده بود که آن را با استفاده از روش‌های محلی مداوا کردم.
در آن منطقه، فرصتی شد تا با استفاده از شماره یک‌تن از مردم محل پس از چندین روز با خانواده و جبهه تماس بگیرم و از زنده‌بودن خویش اطمینان دهم.
با امیرجوان، رهبر مقاومت که تا آن دم از سرنوشت ما کاملا بی‌اطلاع بود نیز به وسیله آن گوشی وصل شدم. امیرجوان لازم می‌دید تا به جای امن‌تری انتقال یابم و با تدابیر ‌و امکاناتی که در اختیار داشتند با دشواری‌هایی که به دلایل امنیتی قابل تحریر نیست به جای امنی منتقل شدم.
من اکنون با همه بزرگان و دوستان در تماس هستم و برای آزادی و آرامش مردم أفغانستان از هر تلاشی دریغ نخواهم کرد.
بدون شک، سربلندی از آن کسانی است که بامتانت و صداقت در راه خدا و عزت مردم و کشورش گام بردارد.
با اراده کامل و ایمان راسخ در سنگر آزادی برای دفاع از سرزمین و رهایی مردم از ظلم به مبارزه خود ادامه خواهیم داد.
زندگی ودیعهٔ الهی‌ است که تنها با سپری شدن در راه آزادی، استقلال، حمایت از مظلومین و کوتاه ساختن دست ظالم ارزش می‌یابد.
از آوان جوانی برای مبارزه در راه خدا و خدمت به خلق‌الله کمر بسته‌ام و تا پایان انشاءالله در اراده‌ام خللی راه نخواهد یافت. استیصال ظالم حتمی است.

گروهی خبر 

منبع: خبر گزاری جمهوریت

هکرهای پاکستانی ۲۰۰۰ نفر از مرتبطان دولت و ارتش افغانستان را هدف قرار داده اند 

'

فیس‌بوک می‌گوید هکرها با استفاده از پیوندهای موسوم به SideCopy کنترل دستگاه‌های کامپیوتری افراد را به دست می‌گیرند.

فیس‌بوک می‌گوید هکرها با استفاده از پیوندهای موسوم به SideCopy کنترل دستگاه‌های کامپیوتری افراد را به دست می‌گیرند.

بخش تحقیقات شبکه اجتماعی فیس بوک می‌گوید در ماه‌های منتهی به سقوط دولت اشرف غنی در افغانستان، هکرها در پاکستان، از طریق این شبکه، افغان‌هایی را هدف گرفته‌اند که با دولت وقت افغانستان در ارتباط بودند.

مایک دویلیانسکی، رئیس تحقیقات جاسوسی سایبری فیس‌بوک، در گفتگویی با آژانس خبری رویترز گفته است که این گروه از پیوندهایی استفاده کردند که در صنعت امنیتی به عنوان SideCopy شناخته می‌شود. پیوندهایی که به گفته اومی‌توانند دستگاه‌های افراد را کنترل کنند.

آقای دویلیانسکی گفته است افراد مرتبط با دولت، ارتش و نیروهای مجری قانون در کابل، از اهداف این حملات بوده‌اند و این شبکه در ماه اوت پیوندهای SideCopy را از این پلتفرم حذف کرده است.

در این حملات هکرها از با خلق شخصیت‌های جعلی از زنان جوان، تلاش کرده‌اند در میان اهداف مورد نظر خود ابتدا اعتمادسازی کنند و بعد آنها را به کلیک کردن لینک‌های حاوی ویروس و بدافزار یا دانلود کردن اپلیکشین‌های آلوده متقاعد می‌کردند.

فیس بوک به رویترز گفته است نمی داند که دقیقا کامپیوتر یا تلفن‌های هوشمند چه کسانی از این طریق با موفقیت هک شده اند و آیا هکرها به هدف نهایی خود رسیده‌اند یا نه.

آیا فیس‌بوک اشرف غنی از پاکستان هک شد؟

روز ۲۷ سپتامبر در حساب فسبوک اشرف غنی رییس جمهوری سابق افغانستان پستی حاوی دعوت از همکاری مردم با طالبان منتشر شد که ظرف چند دقیقه جنجال بسیاری در میان کاربران ایجاد کرد.

در این بیانیه آمده بود که جامعه جهانی به جای فاصله گرفتن از مردم افغانستان باید دولت طالبان را به رسمیت بشناسد و با آن همکاری و تعامل کند و پول‌های مسدودشده را نیز آزاد کند

ظرف نیم ساعت از انتشار این بیانیه اشرف غنی در حساب توییتری خود خبر داد که حساب فیس بوک او هک شده و هر آنچه که در آن منتشر شود تا به دست گرفتن دوباره این حساب فاقد اعتبار است.

هنوز مشخص نیست که این دو موضوع به هم مرتبط باشند اما اگر هک فیس‌بوک رییس جمهوری سابق افغانستان نیز از طریق همین کارزار در پاکستان انجام شده باشد به این معنا خواهد بود که هکر‌ها برای مدت زمانی نامعلوم دست کم به یکی از دستگاه‌های دیجیتال رییس‌جمهوری وقت افغانستان و چه بسا اطلاعات بسیار دیگری دسترسی داشته‌اند.

رئیس تحقیقات جاسوسی سایبری فیس‌بوک، گفت: "همیشه برای ما حدس زدن در مورد هدف نهایی عامل تهدید، دشوار است." ما دقیقاً نمی دانیم که چه کسی در اثر این حملات به خطر افتاده و یا نتیجه نهایی آن چه بود؟"

فیس‌بوک می‌گوید هنگام وقوع این موج از حملات درباره آنها به وزارت خارجه آمریکا خبر داده شده و نزدیک به ۲۰۰۰ نفری که هدف این حملات در افغانستان بوده‌اند نیز از موضوع مطلع شده‌اند.

این شبکه به خبرگزاری رویترز گفته است که حملات هکرهای پاکستانی از ماه آوریل همزمان با پیشروی نیروهای طالبان اوج گرفته و تا ماه اوت شدت داشته ولی فیس‌بوک به دلیل نگرانی امنیتی برای کارکنان خود در این کشور و لزوم ادامه تحقیقاتُ زودتر از این موضوع را فاش نکرده است.

گروهی خبر 

منبع : بی بی سی

قطر حافظ منافع آمریکا در افغانستان

 

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجۀ آمریکا (سمت راست)، و همتای قطری او، محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، پس از امضای توافق «ایجاد دفتر حافظ منافع آمریکا در سفارت قطر در کابل» 

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجۀ آمریکا، روز جمعه اعلام کرد که به سبب بسته شدن سفارت این کشور در کابل در پی به قدرت رسیدن طالبان، از این پس قطر حافظ منافع آمریکا در افغانستان خواهد بود. آنتونی بلینکن و همتای قطری او در پی دیدار و گفتگو در واشینگتن، توافق «ایجاد دفتر حافظ منافع آمریکا در سفارت قطر در کابل» را امضاء کردند.

وزیر امور خارجۀ آمریکا در مراسم امضاء توافق با همتای قطری خود، محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، «ابتکار عمل و پیش گامی» قطر در امور افغانستان و «حمایت» از این کشور را مورد تمجید قرار داد و گفت آمریکا در این زمینه «قدردان» مقامات دوحه است.

قطر که «میزبان» یک پایگاه نظامی عظیم آمریکا در منطقه است، نقش پراهمیتی در تخلیۀ سربازان آمریکائی و غیرنظامیان از افغانستان ایفا کرد. نیمی از ١٢٤٠٠٠ شهروند خارجی و افغان که از هنگام تسلط طالبان بر کابل از سوی نیروهای آمریکائی از افغانستان خارج شدند، نخست به قطر انتقال یافته و از آنجا به مقصد هدایت شدند.

قطر که پیش از این محل اصلی دیدارهای نمایندگان واشینگتن با گروه طالبان به شمار می‌آمد، با امضای این توافق نقش خود را در امور افغانستان و بویژه برای آمریکا بیش از پیش تقویت می‌کند.

وزیر امور خارجۀ آمریکا در این مراسم تاکید کرد که کشور «قطر یک متحد بسیار پراهمیت برای گسترش ثبات در منطقه» است و در این زمینه، کمک‌های این کشور به فلسطینیان را نمونه چنین نقشی دانست.

آنتونی بلینکن همچنین گفت که وزارت امور خارجۀ آمریکا با کلیۀ آمریکائیانی که بشکل دائم در افغانستان سکونت دارند، تماس گرفته و ۵٨٠ تن از آنان را از هنگام پایان عملیات در افغانستان در ٣١ اوت، از این کشور خارج کرده است.

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

در این دیدار، محمد بن عبدالرحمان آل ثانی تاکید کرد که «رها کردن افغانستان اشتباه بزرگی خواهد بود» و یادآوری نمود که این کشور «بویژه با فرارسیدن زمستان نیازمند کمک‌های عاجل است». وزیر امور خارجۀ قطر گفت «به باور ما بسیار اهمیت دارد که با طالبان که اینک قدرت را در افغانستان در دست دارند گفتگو کنیم تا بتوانیم تسهیلاتی برای ارسال کمک‌های انسان دوستانه به این کشور بدست آوریم».

گشایش دفتر حافظ منافع آمریکا در سفارت قطر در کابل، از عدم علاقۀ واشینگتن به بازگشائی سفارت خود در افغانستان، دستکم در آیندۀ نزدیک، حکایت می‌کند. فرستادۀ ویژۀ این کشور برای افغانستان، توماس وست، دوشنبۀ پیش تاکید کرده بود که بازگشائی سفارت در کابل در دستور کار قرار ندارد.

آمریکا نیز، همانند دیگر کشورها، حکومت طالبان را که از نیمۀ ماه اوت حکومت را در افغانستان بدست گرفته‌اند، به رسمیت نشناخته است.

واشینگتن پیش از هر گونه «اقدام دیپلماتیک» در قبال طالبان، خواستار مبارزۀ آنان با «گروه های تروریستی»، احترام به حقوق بشر و از جمله حقوق زنان و نیز تضمین آزادی خروج بی دردسر شهروندان افغانِ همکار نهادهای بین‌المللی و یا کشورهای خارجی است.

گروهی خبر 

منبع : بی بی سی

انفجاری در غرب کابل جان یک روزنامه‌نگار را گرفت و شماری زخمی به جا گذاشت

 

.

به گزارش مرکز خبرنگاران افغانستان یک روزنامه‌نگار مشهور افغانستان روز شنبه در اثر انفجار یک مینی‌بوس در نزدیکی یک ایست بازرسی طالبان در کابل کشته و حداقل چهار نفر دیگر زخمی شدند.

این رویداد در دشت برچی، یکی از حومه‌های کابل رخ داد که اکثراً اعضای جامعه هزاره و شیعه، که سال‌ها هدف خشونت‌های گروه دولت اسلامی (داعش) بوده‌اند، در آن زندگی می‌کنند.

مرکز خبرنگاران افغانستان ساعاتی پس از این انفجار در توییتی نوشت: "متأسفانه یک خبرنگار دیگر را از دست دادیم و حمید سیغانی که برای شبکه تلویزیونی آریانا کار می‌کرد، در این انفجار جان خود را از دست داد.

شام امروز، انفجاری در "گولایی مهتاب قلعه" در منطقه "دشت برچی" در غرب کابل رخ داده و خودرویی در آتش سوخته است.

ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان در توییتی نوشته که شام امروز یک موتر/خودرو در غرب کابل آتش گرفته است که بر اثر آن "یک فرد ملکی (غیرنظامی) جان داده و دو تن دیگر زخمی" شده اند.

او نوشته است که "ناوقت امروز در منطقه دشت برچی حوزه هیجده شهر کابل در یک موتر نوع تونس ظاهرا از اثر آتش‌گیری انفجار رخ داده، که یک فرد ملکی جان داده و ۲ تن دیگر زخمی استند. در مورد نوعیت و علت رویداد تحقیقات جریان دارد."

اما، خبرگزاری رویترز گزارش داده که انفجار ناشی از بمب مغناطیسی چسپانده شده به یک مینی ون (خودروهای مسافرکشی در کابل) بوده است.

یک مقام طالبان که نخواست نامش فاش شود، به رویترز گفته است که "براثر این انفجار، شش نفر کشته و دستکم هفت نفر زخمی شده اند."

هیچ گروهی تاکنون مسئولیت آن را برعهده نگرفته است اما در گذشته، مساجد، مدارس و اماکن عمومی منطقه پرجمعیت دشت برچی کابل که ساکنان آن هزاره‌های شیعه هستند، هدف حملات گروه موسوم به دولت اسلامی یا داعش قرار گرفته اند.

گروه خبر 

منبع :بی بی سی

نشست اسلام‌آباد با حضور آمریکا، روسیه و چین؛ 'طالبان دولت فراگیر تشکیل دهد و حقوق زنان را تضمین کند

 

اعضای نشست

اعضای نشست "ترویکا پلاس" در اسلام آباد

کشورهای عضو نشستی موسوم به "ترویکا پلاس" در اسلام‌آباد، پایتخت پاکستان روز پنجشنبه (۲۰ عقرب/آبان) در بیانیه‌ای نسبت به وخامت شدید اوضاع اقتصادی و انسانی در افغانستان ابراز نگرانی و بر حمایت بی‌دریغ "از مردم افغانستان" تاکید کردند.

در این نشست که به میزبانی پاکستان درباره افغانستان برگزار شده، توماس وست، نماینده ویژه آمریکا برای افغانستان، ضمیر کابلوف، نماینده روسیه برای افغانستان و یاو یاو، نماینده چین نیز شرکت کرده‌اند.

هیأتی از طالبان نیز به اسلام آباد سفر کرده است اما در این نشست شرکت ندارد اما گفته شده که اعضای این هیات با امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان دیدار خواهند کرد.

بیانیه این نشست چه دارد؟

این نشست در بیانیه خود از طالبان خواسته که در همکاری با گروه‌های دیگر برای ساختن یک دولت همه‌شمول و فراگیر که در آن به حقوق همه افغان‌ها احترام گذاشته شود کار کنند و در زمینه دادن حقوق برابر به زنان و دختران به خاطر شرکت در همه بخش‌های جامعه گام بردارند و فرصت مساوی برای تحصیل و آموزش دختران را مهیا کنند.

اعضای این نشست نگرانی عمیق خود را در مورد مشکلات جدی نقدینگی که افغانستان با آن مواجه است ابراز کردند و گفتند که به دنبال راه‌هایی برای سهولت دسترسی به "خدمات بانکی قانونی" هستند.

در این بیانیه نمایندگان کشورها از متعهد بودن طالبان برای اجازه عبور مصون همه کسانی که مایل به خروج از افغانستان هستند، استقبال کردند و از پیشرفت در زمینه فعال‌سازی فرودگاه‌ها در سراسر کشور با شروع زمستان که باعث تسهیل کمک رسانی‌های جهانی می‌شود، نیز استقبال کرده‌اند.

این نشست از ارائه فوری کمک های بشردوستانه جامعه جهانی به افغانستان استقبال کرده اما از احتمال سقوط اقتصادی و بدتر شدن هرچه بیشتر بحران انسانی و به وجود آمدن موج جدید پناهجویان ابراز نگرانی شدید کرده است.

در بیانیه این نشست آمده که اعضای آن حملات تروریستی اخیر در افغانستان را با شدیدترین الفاظ محکوم می‌کند و از طالبان می‌خواهد تا روابط خود را با تمام "گروه‌های تروریستی بین‌المللی" قطع کند و به تعهد خود مبنی بر عدم استفاده از خاک افغانستان از سوی این گروه‌ها علیه کشورهای دیگر پایبند بمانند.

در این بیانیه آمده که استقلال و احترام به تمامیت ارضی افغانستان و همچنین عاری بودن این کشور از تروریسم و جنایات مربوط به مواد مخدر به ثبات و اتصال منطقه کمک می‌کند.

این نشست همچنین از طالبان خواسته تا رویکردی دوستانه در قبال کشورهای همسایه اتخاذ کنند و از تعهدات حقوقی بین‌المللی، از جمله اصول پذیرفته‌شده جهانی حقوق بین‌الملل و حقوق بشر و حمایت از امنیت و حقوق مشروع اتباع و نهادهای خارجی در افغانستان حمایت کند.

نشست ترویکا پلاس

پیش از این شاه محمود قریشی، وزیر امور خارجه پاکستان گفته بود طالبان خواهان تعامل با جامعه جهانی است و جامعه جهانی هم باید "اشتباهات گذشته" را تکرار نکند و با طالبان گفتگو کند.

آقای قریشی گفت وخامت بیشتر اوضاع در افغانستان توانایی طالبان برای اداره کشور را به شدت محدود می‌کند.

آقای قریشی به اعضای این نشست گفت به افغانستان باید کمک‌های فوری بشردوستانه باید انجام شود تا از فاجعه انسانی جلوگیری تشکیل دهند

او افزود:"ما همه نگرانی مشابه نسبت به افغانستان داریم و منافع مشترکی نیز داریم که رسیدگی به این وضعیت مسئولیت مشترک همه ماست."

در همین حال توماس وست، نماینده جدید آمریکا برای افغانستان که اخیراً جانشین زلمی خلیلزاد شده است برای نخستین بار است که در یک نشست منطقه‌ای به عنوان نماینده آمریکا شرکت می‌کند.

پیش از برگزار شدن این نشست، دولت پاکستان اظهار امیدواری کرده بود که این نشست به تلاش‌های جاری برای صلح و ثبات افغانستان کمک کند.

گروهی خبر 

منبع : بی بی سی

وزیر خارجه طالبان با مدیر کل سازمان بین المللی مهاجرت دیدار کرد

 

امیر خان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان با انتونیو ویتورینو مدیر کل سازمان بین المللی مهاجرت دیدار کرده و خواهان آزاد شدن سرمایه‌های افغانستان شده است.

امیر خان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان با انتونیو ویتورینو مدیر کل سازمان بین المللی مهاجرت دیدار کرده و خواهان آزاد شدن سرمایه‌های افغانستان شده است.
عبدالقهار بلخی سخنگوی وزارت خارجه طالبان امروز پنجشنبه(13عقرب) با نشر اعلامیه در صفحه تویترش نگاشت:" مولوی امیر خان متقی وزیر خارجه امارت اسلامی با انتونیو ویتورینو مدیر کل سازمان بین المللی مهاجرت در کابل دیدار کرده است".
مولوی متقی در این دیدار بر شناسایی افراد مستحق از غیر مستحق تاکید کرده و همچنان خواهان آزاد شدن سرمایه‌های مسدود شده افغانستان شدند تا مشکلات اقتصادی  افغانستان به طور اساسی حل شود.
دراعلامیه‌ی آمده است که مدیرکل سازمان بین المللی مهاجرت تعهد کرده که با رسیدن زمستان اولویت آنها کمک مانند سرپناه، البسه و دیگر مواد مورد نیاز به نیازمندان است و این سازمان همچنان به کار خویش در افغانستان ادامه می‌‍دهد.

گروهی خبر 

منبع : جمهور

دیدبان حقوق بشر: طالبان فعالیت زنان امدادگر را محدود کرده‌اند

 

زنان

سازمان دیده‌بان حقوق بشر در گزارشی می‌گوید قوانین طالبان اکثر زنان را از فعالیت به عنوان امدادگر منع می‌کند که باعث بدتر شدن بحران انسانی در افغانستان شده است.

در این گزارش دیده‌بان حقوق بشر همچنین آمده که محدودیت‌های سراسری باعث شده که کمک‌ها به شمار اندکی از خانواده‌های نیازمند، به‌ویژه به خانواده‌هایی که زنان سرپرست فامیل هستند، برسد.

این سازمان گفته است دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد (OCHA) جزئیات توافقنامه‌ها بین آژانس‌های کمک‌رسانی و طالبان را در هر یک از ۳۴ ولایت افغانستان ترتیب کرده است که نشان می‌دهد کارمندان زن در چه مناطقی اجازه فعالیت دارند.

این اسناد که توسط دیده‌بان حقوق بشر بررسی شده است، نشان می‌دهد که تا ۲۸ اکتبر ۲۰۲۱، مقامات طالبان تنها در سه ولایت یک توافقنامه کتبی ارائه کرده‌اند که بدون قید و شرط به امدادگران زن اجازه می‌دهد تا وظایف خود را انجام دهند

زنان

در بیش از نیمی از کشور، زنان مددکار با محدودیت‌های شدیدی مواجه هستند؛ از جمله لزوم همراه مرد از عضو خانواده در حین انجام کار که فعالیت شان را دشوار یا گاهی غیرممکن می‌کند.

هیتر بار، معاون بخش حقوق زنان در دیده‌بان حقوق بشر می‌گوید:"اجازه دادن به امدادگران زن برای انجام کارهای خود بدون محدودیت، موضوعی نیست که سازمان‌ها یا اهداکنندگان فقط به عنوان بخشی از شرایط برای کمک‌های بشردوستانه باید قرار دهند، بلکه یک ضرورت عملیاتی برای ارائه این کمک‌هاست."

دیده‌بان حقوق بشر نوشته است که امدادگران زن در افغانستان نقش مهمی در دستیابی و ارزیابی نیازهای زنان و دختران و زنان سرپرست خانواده ایفا می‌کنند، به ویژه به این دلیل که جامعه اغلب بر اساس جنسیت عمیقاً تفکیک شده است. فقدان امدادگر زن همچنین باعث دسترسی کمتر زنان دارای معلولیت به خدمات توانبخشی می‌شود.

محدودیت‌ها در ولایت‌ها چگونه است؟

این سازمان نوشته که به طور مثال در ولایت بادغیس، طالبان به هیچ وجه به امدادگران زن اجازه کار نمی‌دهند.

در ولایت‌های بامیان و دایکندی هم طالبان گفته‌اند که امدادگران زن فقط در حین ارزیابی‌ها، جمع‌آوری اطلاعات در مورد نیازهای مردم اجازه فعالیت دارند، نه در مراحل دیگر مثل رساندن کمک به افراد.

یک زن بامیانی

دیده‌بان حقوق بشر افزوده که در ۱۶ ولایت دیگر، طالبان گفته‌اند که زنان امدادگر در بیرون از اداره باید با یک محرم (همراه مرد از خانواده) فعالیت کنند. این سازمان گفته این کار مانع یا باعث محدودیت در مهم‌ترین فعالیت زنان که ملاقات با دختران و زنان نیازمند در بیرون از دفتر است، می‌شود.

طالبان همچنین انواع کارهایی که امدادگران زن می‌توانند انجام دهند، را محدود کرده‌اند. در ۱۱ ولایت، زنان امدادگر اجازه دارند فقط در پروژه‌ها بهداشتی و آموزشی کار کنند و آنها را از سایر حوزه‌های کمک‌های بشردوستانه، مانند توزیع مواد غذایی ممنوع می‌کند.

مقامات طالبان تنها در پنج ولایت موافقت‌نامه‌های مکتوب که قوانین خود را برای زنان امدادگر در آن توضیح داده‌اند، ارائه کرده‌اند. بقیه توافقنامه‌ها برای اجازه فعالیت زنان امدادگر شفاهی است.

این سازمان افزود که در نبود رهنمودهای مکتوب، اعضای گروه طالبان به احتمال زیاد باعث آزار و اذیت کارگران زن شده و محدودیت‌های فراتر از آنچه توافق شده را اعمال می‌کنند و مانع کار زنان می‌شوند.

دیده‌بان حقوق بشر خواستار توافق کتبی طالبان در این مورد شده است که زنان بتوانند در سراسر کشور افغانستان با امنیت در فعالیت‌های بشردوستانه مشارکت کنند و به این ترتیب، کمک‌های لازم به آسیب‌پذیر قشرهای این کشور برسد.

گروهی خبر هفته نامه ندای غزنه

منبع : بی بی سی

فرار از افغانستان: 'جنایتکاران آزاد ولی زنان زندانی هستن

 

دو ماه پیش زمانی که افغانستان به دست طالبان افتاد، صدها قاضی زن مخفی شدند. طالبان زندان‌ها را در سراسر کشور باز کردند و در نتیجه همان مردانی که قضات زمانی زندانی شان کرده‌بودند، آزاد شدند.

بیست و شش نفر از این زنان اکنون به یونان فرار کرده‌اند و تیمی از بیبیسی برای ملاقات با آن‌ها به آن‌جا سفر کرده است. ما بخاطر مصونیت و حفظ امنیت آن‌ها، نامهای‌شان را در این گزارش تغییر داده‌ایم.BBC

قاضی ثنا، در اقامتگاه موقتش در یونان. او گفت که هرگز از مبارزه برای حقوق زنان در افغانستان دست نخواهد کشید

توضیح تصویر،

قاضی ثنا، در اقامتگاه موقتش در یونان. او گفت که هرگز از مبارزه برای حقوق زنان در افغانستان دست نخواهد کشیدBBC

نزدیک نیمه‌شب تلفن زنگ خورد و محل سوار شدن به خودرو را تایید ‌کرد. زمان حرکت فرا رسیده بود.

قاضی ثنا با پوشیدن یک حجاب بلند سیاه رنگ که تمام بدنش را پوشیده بود، وارد خیابان شد. دو کودک خردسالش با او بودند. هر کدام از آن‌ها یک چمدان/بکس با خود حمل می‌کردند که داخل آن دو دست لباس، پاسپورت، تلفن، پول نقد و به اندازه‌ مورد نیاز غذا بود که برای سفر باخود می‌بردند.

ثنا، به یاد می‌آورد و می‌گوید: "وقتی آن محل را ترک کردیم، نمی‌دانستیم به کجا می‌رویم. به ما گفته شد که خطراتی در راه وجود خواهد داشت، اما، همه آن‌ها را پذیرفته بودیم زیرا می‌دانستیم این تنها راه نجات است."

خودروی برای سوار کردن او و فرزندانش فرا می‌رسد. ثنا، هنگامی که داخل خودرو می‌شد به شهری که در آن به دنیا آمده، بزرگ شده و خانواده تشکیل داده بود، نگاهی می‌اندازد. سرنوشت اینکه آیا او و فرزندانش نجات خواهند یافت، اکنون در دست غریبه‌هایی بود که تلاش فرار آن‌ها را فراهم کرده بودند. او نمی دانست کجا می‌روند، اما می دانست که نمی‌توانند، بمانند.

او می‌گوید: "این بدترین لحظه زندگی من بود، وقتی که در حال خروج به کودکانم نگاه کردم...من خیلی ناامید بودم. فکر می‌کردم که آیا می‌توانم آن‌ها را زنده از افغانستان بیرون کنم؟"

ثنا گفت که در سه ماه گذشته توسط همان مردانی که او آن‌ها را به جرم خشونت علیه زنان به زندان فرستاده بود، مورد تعیقیب بود.

طالبان در هنگام پیشروی در سراسر افغانستان زندان ها را باز کردند و هزاران جنایتکار را آزاد ساختند تا از کسانی‌که آن‌ها را زندانی کرده بودند، انتقام بگیرند.

ثنا می‌گوید:"من در دادگاهی کار می‌کردم که به بسیاری از جنایات مختلف، از جمله قتل، خودکشی، تجاوز جنسی، و جرایم پیچیده دیگر رسیدگی می‌کرد. "مجازاتی که من صادر می‌کردم طولانی‌مدت و جدی بود."

"اما، وقتی همه آن‌ها آزاد شدند، هر کدام از آن‌ها گفتند اگر شما را پیدا کنیم BBC

قاضی ثنا با دو فرزندش و تنها چهار بکس/چمدان ،از افغانستان گریخت

توضیح تصویر،

قاضی ثنا با دو فرزندش و تنها چهار بکس/چمدان ،از افغانستان گریخBBC

یک تحقیق اخیر بی‌بی‌سی دریافت که بیش از ۲۲۰ قاضی زن به دلیل ترس از مجازات از سوی حاکمیت طالبان، مخفی شده بودند. بسیاری از این زنان که از مکان‌های مخفی در داخل افغانستان صحبت می‌کردند، می‌گفتند که به طور روزانه، تهدید به مرگ می‌شوند.

بلال کریمی، از سخنگویان طالبان در پاسخ به این اتهامات به بی‌بی‌سی گفت: "قاضی‌های زن باید مانند هر خانواده دیگری بدون ترس زندگی کنند. هیچ‌کس نباید آن‌ها را تهدید کند. واحدهای ویژه نظامی ما موظفند چنین شکایاتی را بررسی کنند و در صورت وجود این نوع تخلفات اقدام کنند."

آقای کریمی همچنین وعده طالبان را مبنی بر "عفو عمومی| برای تمام کارمندان سابق دولت در سراسر افغانستان تکرار کرد.

اما ثنا، چند ماه گذشته را یک "زندگی در کابوس" توصیف می‌کند.

او می‌گوید: "ما هر دو تا سه روز یک‌بار محل اقامت ما را عوض می‌کردیم و از خیابان‌ها به خانه‌های امن و هتل‌ها می‌رفتیم."

"ما نمی‌توانستیم برگردیم. خانه خودمان قبلا مورد یورش قرار گرفته بود."

فرار موفقیت‌آمیز

ثنا و خانواده‌اش پس از ترک محل اقامت با یک خودرو، مرحله بعدی سفر خود را از طریق زمین ادامه دادند. او گفت که آنها بیش از ۱۰ ساعت در بیابان سفر کردند و هرگز نخوابیدند. هر نیم ساعت یا بیشتر، آنها به یک ایست بازرسی طالبان می‌رسیدند که در آن‌جا مردان مسلح مسافران را بازرسی می‌کردند.

او گفت که در تمام مسیر راه، کوچکترین فرزندش را در آغوش گرفته بود و فکر نمی‌کرد که زنده از آن‌جا زنده بیرون بیایند.

او در حالی‌که اشک می‌ریخت گفت: "گر می‌دانستند که من قاضی هستم، بلافاصله ما را می‌کشتند."

ثنا در برخی موارد به پرونده‌هایی از مردان که زنان شان به دلیل سوء استفاده و آزار از سوی آن‌ها، خودکشی کرده بودند، حکم داده بود.

"من همیشه فکر می‌کردم که یک زن در چه مرحله‌ای مرگ را انتخاب می‌کند، اما وقتی امیدم را از دست می‌دادم، آماده بودم خود را بکشم."

ثنا و فرزندانش پس از عبور ایمن از دشت‌ها، بیش از یک هفته را در یک خانه امن سپری کردند تا اینکه در نهایت آن‌ها را به یک فرودگاه منتقل کردند.

او گفت که وقتی هواپیما بلند می‌شد، تمام مسافران اشک می‌ریختند.

آن‌ها دیگر از افغانستان خارج شده بودند.BBC

آپارتمان‌های موقت در یونان ساده بودند، با تخت های دو طبقه و یک میز و صندلی/چوکی

توضیح تصویر،

آپارتمان‌های موقت در یونان ساده بودند، با تخت های دو طبقه و یک میز و صندلی/چوکی

پس از رسیدن به آتن، همه ۲۶ قاضی و اعضای خانواده‌شان آزمایش کرونا دادند و سپس در آپارتمان‌های مختلف در اطراف شهر مستقر شدند. طبق یک طرح ویزای موقت، مقامات یونانی در همکاری با موسسات خیریه مختلف، به مدت ۱۴روز برای آن‌ها غذا و سرپناه فراهم کردند.

این که بعد از پایان این دو هفته چه اتفاقی می‌افتاد، معلوم نبود. به قضات توصیه شده بود که کار درخواست‌های پناهندگی‌شان را به یک کشور ثالث آغاز کنند.

از جمله کسانی‌ که برای پناهندگی در بریتانیا درخواست کرده بود اسما بود. او با بیش از ۲۵ سال تجربه ‌کاری به عنوان قاضی در افغانستان، این اولین بار نبود که از دست طالبان فرار می‌کرد.

در سال ۱۹۹۶ هم، زمانی که این گروه قدرت را در کابل تصرف کرده بود، اسما و خانواده‌اش از طریق زمینی فرار کرده بودند.

اسما می‌گوید: "این دومین بار است که ما تسلط طالبان را تجربه می‌کنیم. زمانی که آن‌ها برای اولین بار هم به قدرت رسیدند، من قاضی بودم."

"حتی در آن زمان نیز، قضات زن اولین کسانی بودند که از جامعه کنار گذاشته شده بودند".

با ورود نیروهای آمریکایی و ناتو در سال ۲۰۰۱ به افغانستان، اسما به کشورش برگشته بود و کار خود را به عنوان قاضی از سر گرفته بود تا اینکه دو ماه پیش تاریخ تکرار شد.

توفان

توضیح تصویر،

توفان "بالوس" در اوایل این ماه رعد و برق را بر فراز آکروپولیس آتنBBC

ثنا نیز پیش از این شاهد ظهور طالبان بوده است. در دهه نود میلادی که طالبان به قدرت رسیدند، او تازه از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شده بود.

او گفت که به مدت پنج سال مجبور شده بود در خانه بماند و از کار صرف نظر کند.

او گفت: "قاضی شدن برای یک زن در افغانستان به خودی خود یک مبارزه بزرگ است...یک دختر اول باید خانواده خودش را متقاعد کند که به او اجازه تحصیل بدهند. سپس، حتی وقتی به دانشگاه می‌رود و کار پیدا می‌کند، باز هم باید در هر مرحله خود را ثابت کند."

"اما وجود قاضی‌های زن در افغانستان برای درک رنج و درد زنان لازم است. همانطور که برای شفای بیماران به یک پزشک نیاز است، یک قاضی زن نیز مشکلاتی را که زنان با آن روبرو هستند، بهتر درک می‌کند و می تواند به حل نابرابری‌ها کمک کند."

برای زنان در افغانستان حتی گزارش‌دهی در مورد یک جنایت با شرم همراه است. اما در صورت حضور یک قاضی زن، خانواده‌ها بیشتر از بستگان زن خود حمایت می‌کنند."

ثنا در حال قدم زدن در آپارتمان موقت کوچکش در یونان، صفحه موبایل خود را پایین و بالا می‌کند. او به تصویری از خانه قبلی خود خیره شده و با لحنی افتخارآمیز می‌گوید ملکیتی که طبق قانون از اوست، نه از شوهرش.

او گفت پس از آنکه این خانه را ترک کردند، حالا توسط یکی از اعضای بلندپایه طالبان تصرف شده است. او گفت خانه و خودرو و تمام وسایل خانه‌اش را حالا آن مقام طالبان در اختیار خود دارد.

قضاتی که اکنون به عنوان بخشی از دیاسپورا زندگی می‌کنند، به ندرت اخبار مثبت از داخل کشورشان می‌شنوند. در یکی از گروه‌های متعدد واتساپ، مونتاژی از ۲۸ عکس نمایه از قاضیان به اشتراک گذاشته شده بود. یکی از عکس ها مربوط یک قاضی مرد بود که گفته شده توسط جنایتکارانی که از زندان آزاد شده بودند، در ۴۸ ساعت گذشته کشته شده بودBBC

از میان تمام قضات زن که به یونان رسیده‌اند، قاضی‌های جوانتر، از آنچه که مجبور بودند پشت سر بگذارند، به نظر می‌رسید بیشتر مایوس هستند.

نرگس، یک قاضی تازه‌کار، قبل از تسلط طالبان برای حدود پنج سال در یک دادگاه خانواده ولایتی کار می‌کرد. تمام دوره دانشگاهی و کاری او در زمان دولت تحت حمایت آمریکا در افغانستان، سپری شد.

نرگس می‌گوید: "تا زمانی که طالبان در قدرت هستند، پیشرفت زنان و حفظ تمامی دستاوردهایی که در ۲۰ سال گذشته در افغانستان بدست آمده، غیرممکن خواهد بود".

اما در میان قضات مسن‌تر، کسانی که شاهد ظهور و سقوط طالبان در گذشته بودند، امید بیشتری وجود داشت.

اسما می‌گوید: "زنان افغانستان، زنان ۲۰ سال پیش نیستند، به آن زنانی نگاه کنید که در روزهای اول که طالبان آمدند، اعتراض کردند، حقوق خود را خواستند، خواستار حق تحصیل شدند."

"حتی رسیدن به این مرحله هم کار آسانی نبوده است. امروز هر دختر در کشورما روی پای خود ایستاده است."BBC

نرگس که به تازگی وارد یونان شده است، به شهر نگاه می کند

توضیح تصویر،

نرگس که به تازگی وارد یونان شده است، به شهر نگاه می کند

ثنا هم امیدی در دل دارد. او می‌گوید قوانینی که با تلاش او و دیگر قاضیان زن در افغانستان ایجاد شده را نمی توان به سادگی از تاریخ حذف کرد.

او می‌گوید این دستاوردها ممکن است توسط طالبان نادیده گرفته شوند، اما آن را نمی‌توان حذف کرد چرا که همه ثبت‌شده و قابل جستجو است.

ثنا از قانون اساسی افغانستان نیز نقل کرد که در ماده۲۲ آن آمده است که همه اتباع افغانستان اعم از زن و مرد دارای حقوق مساوی هستند. ماده ۴۳ که نوشته تحصیل حق همه شهروندان افغانستان است و ماده ۴۸ که کار را حق هر افغان گفته است.

ثنا در ایجاد پیش‌نویس قانون منع خشونت علیه زنان نیز کمک کرده بود که در سال ۲۰۰۹ به تصویب رسید و ۲۲ مورد سوء استفاده از زنان را جرایم جنایی تلقی کرده است که جرایمی از جمله تجاوز جنسی، بدعهدی، ازدواج اجباری، ممنوعیت زنان از داشتن حق ملکیت، جلوگیری از رفتن زنان و دختران به مکتب یا کار در آن درج شده است.

در حال حاضر، طالبان حکم داده است که تمام زنان شاغل و دانش‌آموزان دختر باید در خانه بمانند تا زمانی که همه محل‌های کار و محیط‌های آموزشی برای آن‌ها "امن" تلقی شوند. طالبان گفته‌اند که این یک اقدام موقت است، اما این گروه تا هنوز جدول زمانی مشخصی برای تغییر وضعیت تعیین نکرده‌اند.

سخنگوی طالبان در پاسخ به این سوال که آیا زنان در آینده نقش‌های برجسته‌ای مانند قاضی یا وزیر خواهند داشت، به بی‌بی‌سی گفت که نمی‌تواند در این مورد اظهار نظر کند، زیرا "شرایط و فرصت‌های کاری برای زنان" هنوز مورد بحث است.

ثنا از پناهگاه موقت جدید خود در یونان، بی‌عدالتی دردناکی را در کشور خود شاهد است.

او می‌گوید: "در حال حاضر، زنان در افغانستان در خانه‌های خود گیر مانده‌اند و جنایتکارانی که من به زندان فرستاده بودم شان، آزاد هستند".

او با خود عهد کرده که به مبارزه با این بی عدالتی، حتی از خارج، ادامه خواهد داد و "از هر زن افغان" حمایت خواهد کرد.

او گفت: "افغانستان متعلق به طالبان یا گروه خاصی نیست. این کشور متعلق به هر افغان است."

گروهی خبر 

منبع : بی‌‌ بی سی

پیروزی تیم کریکت افغانستان با 'پرچم جمهوری'؛ پیام واکنش‌برانگیز غنی، تبریک طالبان و اشک‌های محمد نبی

 

Afghanistan celebrate wicket

پیروزی تیم ملی کریکت افغانستان در برابر اسکاتلند در چارچوب بازی‌های جام جهانی ۲۰ آوره/دور روز گذشته (دوشنبه، ۳ عقرب/آبان) واکنش‌های زیادی در میان افغان‌ها داشت. تا جایی که محمد اشرف غنی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان پس از حدود یک ماه سکوتش را شکست و این پیروزی را تبریک گفت.

آقای غنی در پیام تبریکی‌اش اما اضافه کرده که این بازیکنان "به لبان یک ملت بسیار غمدیده لبخند آوردند و در دل‌های همه امیدهای جدیدی را ایجاد کردند که این ملت زنده است و هیچ کسی نمی‌تواند آن‌ها را گروگان نگهدارد."

برخی از او انتقاد کرده‌اند که چرا در رویدادهای مختلف و بزرگ‌تری که در چند هفته گذشته در افغانستان رخ داد، هیچ واکنشی از او ندیدند.

علی عادلی، کاربری در توییتر نوشته است: "غنی به گزارش‌های کوچ اجباری، انفجارهای مرگبار در مساجد، هدف قرار گرفتن اعضای نیروی امنیتی و فاجعه انسانی در حال وقوع در تمام کشور ساکت بود، اما پیروزی کریکت را تبریک گفت."

برخی دیگر هم تنها با نوشتن "خاموش باش" اکتفا کرده‌اند و شمار دیگر هم او را مسئول وضعیت کنونی افغانستان دانسته‌اند. آقای غنی در اولین بیانیه پس از فرارش از کابل در ۱۵ آگوست/اوت که منجر به تصرف کابل از سوی طالبان شد، گفته بود که اعضای طالبان به دنبال کشتن او بودند و به خاطر جلوگیری از خونریزی بیشتر، کشور را ترک کرده است.

تیم ملی کریکت افغانستان با پرچم سه‌رنگ رسمی این کشور در این مسابقات حضور پیدا کرده است و قبل از شروع بازی، سرود ملی دولت سابق افغانستان نیز پخش شد.

این در حالی است که طالبان نیز این پیروزی را تبریک گفتند و در پیام کوتاه ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان آمده است:"قهرمانی تیم مذکور را ستایش می‌نماییم و در آینده آروزی موفقیت های بیشتر آن را داریم."

تیم ملی کریکت افغانستان با پرچم سه‌رنگ رسمی این کشور در این مسابقات حضور پیدا کرده است

بسیاری از مقام‌های پیشین از جمله حامد کرزی، رئیس‌جمهور پیشین، عبدالله عبدالله، رئیس پیشین شورای عالی مصالحه ملی، حنیف اتمر، وزیر خارجه در دولت اشرف غنی، مسعود اندرابی، وزیر داخله سابق و رحمت‌الله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی با انتشار عکس‌هایی از بازیکنان کریکت در شبکه‌های اجتماعی، پیام‌های تبریکی پخش کرده‌اند.

اشک ریختن محمد نبی

در این میان اما واکنش عاطفی محمد نبی، کاپیتان تیم ملی افغانستان هنگام پخش شدن سرود ملی افغانستان توجه بسیاری را جلب کرد.

او با پایان یافتن سرود ملی اشک چشمش را پاک کرد. این حرکت او باعث شد بسیاری با او در شبکه‌های اجتماعی ابراز همدردی کنند

طالبان مدتی پس از به دست گرفتن قدرت، پرچم سه‌رنگ افغانستان را از ادارات رسمی کشور برچیدند و به جای آن پرچم سفید خود را نصب کرده‌اند. همچنین سرود ملی افغانستان که در بیست سال گذشته رسمیت داشت را هیچ گاهی پخش نکرده‌اند و قبول ندارند.

در روزهای نخست تسلط طالبان چندین تظاهرات در شهرهای مختلف افغانستان به خاطر پرچم رسمی این کشور نیز برگزار شد.

طالبان چند هفته قبل دولت و کابینه سرپرست خود را اعلام کردند که تاکنون هیچ کشور آن را به رسمیت نشناخته است و نمایندگی‌های دولت افغانستان در خارج از این کشور در "بی‌سرنوشتی" به سر می‌برند.

حبیب خان، یکی از فعالان شبکه‌های اجتماعی با انتشار عکسی از محمد نبی به او ادای احترام کرده و نوشته است:"این همه ملت را به گریه می‌اندازد... افغانستان پیروز خواهد شد.

حلیم فدایی، کاربری دیگری نوشته است:"نبی امروز قصه واقعی افغانستان را به جهان روایت کرد."

محمد نبی، کاپیتان تیم ملی کریکت افغانستان در حالی که بسیاری از توییت‌های مقام‌های پیشین افغانستان از جمله توییت اشرف غنی را را ریتوییت (بازنشر) کرده است.

صحنه‌ای از بازی افغانستان با اسکاتلند

روز گذشته نیز امرالله صالح، معاون پیشین رئیس جمهور افغانستان در توییتی نوشت: "من به شجاعت قهرمانان کریکت ما و تعهد آنها به ارزش‌های ملی ما تعظیم می‌کنم. آنها سرود ملی را خواندند و پرچم ملی ما را در اقدامی کاملا واضح و مشخص در رد استبداد طالبان تحت حمایت پاکستان به اهتزاز درآوردند. رژیم طالبان هیچ صدایی از خود ندارد و نخست وزیری دارد که بدون رزومه و صدا است."

افغانستان در این مسابقات در گروه دوم همراه با تیم‌های هند، پاکستان و نیوزلند، قهرمان پیشین هم گروه است. دو تیم برتر به مرحله نیمه نهایی صعود خواهند کرد.

روز جمعه (۲۹ اکتبر) نیز تیم کریکت افغانستان در برابر پاکستان بازی می‌کند که برای علاقمندان این ورزش در هر دو کشور هیجان‌انگیز است.

گروهی خبر 

منبع : بی‌‌ بیسی

 

تجلیل از مهاجمان انتحاری؛ نمک پاشیدن به زخم قربانیان

 

تصویر از آرشیف: صحنه انفجار انتحاری سال ۲۰۱۹ در شفاخانه‌ای در زابل

سرپرست وزارت داخله طالبان در محفلی با وارثان مهاجمان انتحاری از آن‌ها تقدیر کرده است. این در حالی است که خانواده‌های کسانی که در حملات انتحاری کشته شده اند، هنوز هم درد می‌کشند و هیچ گونه کمکی دریافت نکرده اند.

شریفه ۱۹ ساله که پدرش را در یک انفجار انتحاری از دست داده است، می گوید وقتی شنید که طالبان به وارثان انتحاری‌ها پاداش داده اند، گریه کرد: «هرکسی که باشد جگرخون می‌شود. وقتی شنیدم گریه کردم به خاطری که به جای کمک و دلجویی از ما، از کسانی قدردانی کردند که قصداً خود و دیگران را کشتند.»

سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان مهاجمان انتحاری این گروه را «قهرمانان وطن و اسلام» خواند. او در محفلی که در هوتل کانتیننتال برگزار شده بود، برای هر خانواده انتحاری ۱۰ هزار افغانی پول نقد و یک نمره زمین وعده داد.

خانواده هشت نفره شریفه پس از مرگ پدرش با دشواری بسیار زیاد مواجه شد. او می‌گوید پس از آن حادثه خانواده‌اش روز خوش ندیده است: «مادر و برادرم مریض شدند و تکلیف عصبی پیدا کردند. بعد از پدرم زندگی ما خراب شد.»

شریفه می‌گوید مادرش پس از مرگ پدرش همیشه مریض است و دوای آرامش بخش مصرف می‌کند: «تا یک و نیم سال بعد از مرگ پدرم جگرخونی در خانه زیاد بود. برادرم همیشه جایش در شفاخانه بود. او همیشه جیغ می‌زد.»

از مهاجمان انتحاری و خانواده‌های آن‌ها در حالی بزرگداشت و قدردانی می‌شود که هزاران خانواده‌ای که عزیزان شان را در حملات انتحاری در ۲۰ سال اخیر از دست داده اند، هیچ کمکی دریافت نکرده و هنوز زخم‌های شان التیام نیافته است.

Attacke auf afghanisches Innenministerium in Kabul

طالبان با حملات انتحاری نیروهای دولتی و خارجی را هدف قرار می‌دادند، اما اغلباً به مردم ملکی تلفات وارد می‌شد

شریفه گفت وقتی پدرش را از دست داد، یگانه منبع عایداتی خانواده که معاش پدرش بود نیز از دست رفت و بعد از آن مادرش مجبور شد در خانه‌های مردم کار کند. او گفت: «برای ما بسیار مشکل است. پول نداریم و بعضی وقت‌ها خواهرانم گرسنه می‌مانند.»

هرچند از آن حادثه بیش از سه سال گذشته است، ولی شریفه می‌گوید وقتی خانواده و دوستان از پدرش قصه می‌کنند، خود را به گوشه‌ای می‌رساند و گریه می‌کند: «پدرم همیشه مرا به درس خواندن تشویق می‌کرد. او همیشه منتظر می‌نشست تا من از مکتب دوباره به خانه برگردم بعد باهم غذا می‌خوردیم. ولی حالا هیچ کسی را ندارم.»

این حمله در سال ۱۰۱۸ توسط طالبان بر کارمندان وزارت داخله انجام شد و مهاجم انتحاری با استفاده از یک امبولانس، کارمندان وزارت داخله را هدف قرار داد. مسئولیت این حمله را طالبان به عهده گرفتند. در آن حمله ۹۵ تن کشته شدند و ۱۸۵ تن دیگر زخم برداشتند.

خوشی هایی که به غم تبدیل شدند

عزیز، باشنده کابل، در یک حمله انتحاری در ماه مارچ سال ۲۰۱۸ دو پسرش را از دست داد. در آن روز یک مهاجم انتحاری کسانی را که در میله نوروز شرکت کرده بودند، هدف قرار داد. در این حمله ۲۶ تن کشته شدند و ۱۸ تن دیگر زخم برداشتند. هرچند مسئولیت آن حمله را گروه داعش به عهده گرفت، اما برای خانواده‌اش فرقی نمی‌کند که عامل کدام گروه بوده است.

Afghanistan Selbstmordanschlag in Kabul

حملات انتحاری عامل عمده تلفات ملکی در جنگ ۲۰ ساله در افغانستان بوده است

مهدی ۲۴ ساله و روح الله ۹ ساله دو قربانی این حمله بودند. عزیز ۵۶ ساله، پدر این دو قربانی می‌گوید این حادثه زمانی اتفاق افتاد که خانواده برای عروسی و جشن فراغت مهدی آمادگی می‌گرفتند و قرار بود این محفل ۱۸ روز بعد برگزار شود: «ما آمادگی خود را گرفته بودیم تا همزمان جشن عروسی و فراغت را برگزار کنیم.» عزیز می گوید با کشته شدن پسرش خانواده اش از هم پاشید زیرا عروس خانواده نیز آن ها را ترک کرد.

عزیز افزود که پس از کشته شدن دو فرزندش او خانم پیرسالش تنها شدند و از شدت غم و غصه تا مدت‌های زیادی غذای درست نخوردند: «تقریبا یک سال ما غذای درست تهیه نکردیم و هر روز نان و ماست می‌خوردیم.» او می گوید مهدی در کنار پیش بردن درس‌هایش یگانه کارگر خانواده بود: «ما بسیار فقیر شدیم، چون یگانه کارگر خانه پسرم مهدی بود.»

این قربانی حملات انتحاری وقتی شنید که طالبان خانواده‌های انتحارکنندگان را با پول و زمین پاداش داده است، به دویچه وله گفت: «من چیزی برای گفتن ندارم. شما خود قضاوت کنید، آن ها دو جوانم را بدون این که هیچ گناهی داشته باشند، از من گرفتند.» او پس از مرگ فرزندانش امید به زندگی را از دست داده است: «این دنیا برایم هیچ ارزشی ندارد. بیایند مرا هم انتحاری کنند.»

محمد اکرم از دوستان نزدیک عزیز به دویچه وله گفت که این خانواده پس از مرگ دو فرزندش دچار مرض روانی شدید شده اند: «آن‌ها با خود گپ می‌زنند، با خود می‌خندند و وقتی به کوچه می‌روند، نمی دانند کجا می‌روند و دنبال چه هستند.»

این اقدام طالبان در شبکه‌های اجتماعی نیز واکنش‌هایی در پی داشته است. طارق مجیدی یک کاربر توییتر نوشته که تا چند وقت دیگر مردم در کابل شاهد شهرک انتحاری‌ها خواهند بود.

ادامه حملات انتحاری

پس از سقوط حکومت پیشین و پیروزی طالبان، فکر می‌شد که حملات انتحاری در افغانستان پایان خواهد یافت و دیگر کسی قربانی نخواهد شد ولی در هفته‌های اخیر دو مسجد در کندز و قندهار هدف حملات انتحاری قرار گرفتند.

محمد داوود که در حمله انتحاری بر مسجدی در کندز برادر و چند تن از اقاربش را از دست داده است، از آینده نگران است. او می‌گوید خانواده‌های قربانیان خواب ندارند و غذا نمی‌خورند: «فعلا ابتدای این بدبختی است و آینده را خداوند می‌داند.»

او می گوید: «شما فکرش را بکنید که ما در یک روز حدود ۶۰ نفر را زیر خاک کردیم. این واقعا یک فاجعه عمیق است.»

گروهی خبر 

منبع : دوڄ

هیأت امارت اسلامی طالبان به ازبکستان رفت

 

مولوی عبدالسلام حنفی (نفر اول از سمت راست).

مولوی عبدالسلام حنفی (نفر اول از سمت راست)

بر اساس گزارش رسانه‌های داخل افغانستان و به نقل از مقامات گروه طالبان، یک هیأت امارت اسلامی این گروه بامداد روز شنبه ۱۶ اکتبر/۲۴ مهر، کابل را به مقصد شهر ترمذ ازبکستان ترک کرد.

هیأت گروه طالبان که به ریاست مولوی عبدالسلام حنفی، معاون نخست‌وزیری امارت اسلامی این گروه راهی شهر ترمذ شه است، با مقامات ازبکستان دیدار خواهد کرد. 

به گفته مولوی عبدالسلام حنفی، مقامات طالبان و ازبکستان در مورد روابط دو جانبه، توسعه روابط تجاری،  ترانزیت، راه آهن و برق گفت‌وگو خواهند کرد.

همکاری‌های بانکی میان افغانستان و ازبکستان نیز طی این سفر یک روزه مورد بحث قرار خواهد گرفت.

این سفر در حالی انجام می‌شود که مقام‌های طالبان دور جدید سفرهای رسمی خود را با هدف به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه بین‌المللی آغاز کرده‌اند. تاجایی که امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه این گروه دو روز پیش (۱۴ اکتبر/۲۲ مهر) با مولود چاووش‌اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه در آنکارا دیدار کردند.   

جامعه بین‌المللی هنوز امارت اسلامی گروه طالبان در افغانستان را به رسمیت نمی‌شناسد.

 ‌‌‌ گروهی خبر 

منبع :IRF

 

اتحادیۀ اروپا یک میلیارد یورو به افغانستان کمک می‌کند؛ ادامۀ چانه‌زنی‌های بین‌المللی با طالبان

 

مذاکرات طالبان با نمایندگان اتحادیه اروپا و آمریکا در دوحه

مذاکرات طالبان با نمایندگان اتحادیه اروپا و آمریکا در دوحه

هم‌زمان، تلاش‌های متعددی در سطح بین‌المللی برای رسیدگی به وضعیت افغانستان جریان دارد. کشورهای غربی می‌خواهند با استفاده از فشار اقتصادی طالبان را به راه بیاورند و برخی معیارهای مربوط به حقوق بشر و روابط بین‌المللی را به آنها بقبولانند. با اینحال وضعیت مردم افغانستان به قدری ناگوار است که به رغم مجازات‌های بین‌المللی، اتحادیۀ اروپا اعلام کرد یک میلیارد یورو کمک برای افغانستان منظور کرده است. از سوی دیگر در دوحه، طالبان مشغول مذاکره با آمریکایی‌ها و اروپاییان‌اند.

روز سه‌شنبه ۱۲ اکتبر/۲٠ مهر، مقامات اتحادیۀ اروپا خبر دادند که کمک یک‌میلیارد یورویی خود را طی همین روز، در چارچوب اجلاس مجازی گروه بیست (G20) رسماً اعلام خواهند کرد. خانم اورزولا فن ‌درلاین، رئیس کمیسیون اروپا گفت: "برای جلوگیری از فروپاشی انسانی و اقتصادی-اجتماعی افغانستان، باید هر کاری از دست‌مان بر میاید انجام دهیم. افغان‌ها نباید هزینۀ اعمال طالبان را بپردازند. به همین دلیل کمک‌های اتحادیۀ اروپا به قصد مردم افغانستان و همچنین کشورهای همسایه‌ای در نظر گرفته شده است که قبل از همه به افغان‌ها یاری رساندند"...

بدین ترتیب، با اینکه دارایی‌های بانک مرکزی افغانستان در آمریکا و اروپا مسدود مانده (٨ میلیارد دلار در آمریکا و ۲ میلیارد دلار در اروپا)، اتحادیۀ اروپا تصمیم گرفته که برای جلوگیری از فاجعه‌ای انسانی، "مردم افغانستان" را یاری دهد. بخصوص با رسیدن فصل سرما، کمبود مواد غذایی، پوشاک و دارو می‌تواند عواقب سنگین داشته باشد.

با به قدرت رسیدن طالبان، افغانستان در بن‌بست اقتصادی خطرناکی گرفتار شده است. علاوه بر مسدود شدن پول‌ها، بیکاری انبوه و بلاتکلیفی ناشی از شرایط سیاسی و همچنین پیامدهای خشکسالی شدید، مردم را دچار تنگدستی و فقر فزاینده کرده است. اما کشورهای غربی که هنوز رژیم طالبان را به رسمیت نشناخته‌اند، حاضر نیستند به آسانی "کمک بلاعوض" بدهند. اروپاییان و آمریکا به طالبان فشار می‌آورند تا حداقل در مورد محدودیت حقوق زنان و کودکان اندکی عقب‌نشینی کردند.

البته از یک میلیارد یورویی که اتحادیۀ اروپا تقبل کرده، قبلاً ۳٠٠ میلیون یورو به عنوان جبران کمبودهای غذایی و بهداشتی (واکسیناسیون) اعلام شده بود. در واقع اینک ۷٠٠ میلیون یورو کمک اضافی تعیین شده که بخشی از آن باید به "کشورهای همسایه" داده شود. هنوز معلوم نیست که کدامیک از این کشورها سهمی از کمک‌ها را دریافت خواهند کرد.

اجلاس گروه بیست

اجلاس ویژۀ گروه بیست که به ابتکار ایتالیا برگزار می‌شود،  دو موضوع بزرگ را در ارتباط با افغانستان بررسی می‌کند: نیازهای فوری مردم و نگرانی‌های امنیتی (مسئلۀ حضور تروریسم در افغانستان). ماریو دراگی نخست‌وزیر ایتالیا برای تدارک این اجلاس با مشکلات فراوان مواجه شده زیرا همۀ کشورهای عضو گروه بیست در مورد طالبان اتفاق نظر ندارند. برخی هنوز مایل نیستند که کمکی به دست طالبان برسد. اما برخی دیگر – از جمله روسیه و چین – نگاهی متفاوت دارند. یکی از دیپلمات‌های اروپایی گفته است: "مسئلۀ اصلی اینجاست که اروپاییان می‌خواهند در امور حکومت طالبان مداخله کنند – مثلاً در مورد رفتار با زنان – اما پکن و مسکو از سیاست عدم مداخله طرفداری می‌کنند". چینی‌ها حتی رسماً خواستار لغو تحریم‌های افغانستان شده‌اند (آزاد شدن پول‌ها).

اجلاس دوحه

روز سه‌شنبه، تقریباً هم‌زمان با اجلاس مجازی گروه بیست، هیئت طالبان در دوحه با نمایندگان اتحادیۀ اروپا و آمریکا به گفتگو نشستند. این نخستین بار است که چنین نشست سه‌جانبه‌ای برگزار می‌شود. البته طی روزهای گذشته (شنبه و یکشنبه)، آمریکایی‌ها به طور جداگانه با نمایندگان طالبان در دوحه مذاکره کردند. در پایان این دو روز، به نظر می‌آمد که هیچ تغییری در موضع‌گیری‌های طالبان شکل نگرفته است. آمریکایی‌ها که بیش از هرچیز بر مسائل امنیتی تأکید دارند، ظاهراً نتوانسته‌اند قول و تعهدی از طالبان بگیرند. هرچند امیرخان متقی وزیر خارجۀ رژیم طالبان با زبانی دیپلماتیک از "همکاری و حمایت آمریکا" تشکر کرد، اما سهیل شاهین که یکی از چهره‌های اصلی طالبان در مذاکرات بین‌المللی است گفت که "امارت اسلامی افغانستان برای مبارزه با داعش هیچ نیازی به آمریکا ندارد".

روزنامۀ فرانسوی لوموند می‌نویسد: "نمایندگان سازمان سیا که در مذاکرات دوحه شرکت دارند، مایلند که استراتژی ضدتروریستی خود را علیه داعش و القاعده با طالبان هماهنگ کنند؛ اما تناقض در اینجاست که طی بیست سال اخیر، سیا همین نوع استراتژی‌ها را علیه طالبان به کار برده بود"...

پرسش بزرگ: به رسمیت شناختن حکومت طالبان

با افزوده شدن نمایندگان اتحادیۀ اروپا به جمع طالبان و آمریکایی‌ها، احتمال دارد که محور مذاکرات دوحه از مسائل امنیتی به موضوع کمک‌ به افغانستان و رعایت برخی حقوق انسانی از سوی طالبان منتقل گردد.

در این وضعیت، آقای مطلق القحطانی که از طرف وزارت امور خارجۀ قطر، پروندۀ افغانستان را دنبال می‌کند، با طفره رفتن از پاسخ به پرسش‌های خبرنگاران در مورد "به رسمیت شناختن طالبان"، گفت: "در هرصورت به قدرت رسیدن طالبان واقعیتی است که باید در نظر داشت. مهم اینست که بتوانیم با آنها تعامل داشته باشیم"...

هنوز هیچ کشوری، حتی قطر که نقش میانجی را بازی می‌کند، حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است. هرچند مذاکرات و جلساتی که هم اکنون در جریان است، هیچکدام به این موضوع اختصاص نیافته، اما تردید نیست که در حاشیۀ آنها، هزینه‌ای که طالبان باید برای به رسمیت شناخته شدن بپردازند، مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

گروهی خبر 

منبع: IRF

یونیسف: سوء‌تغذیه می تواند جان صدها هزار کودک افغان را به خطر بیندازد

 

یونیسف: سوء تغذیه می تواند جان صدها هزار کودک افغان را به خطر بیندازد

یونیسف: سوء تغذیه می تواند جان صدها هزار کودک افغان را به خطر بیندازد

سازمان ملل متحد ابراز نگرانی کرده‌است که در صورت عدم اقدام فوری، امسال حدود یک میلیون کودک در افغانستان بر اثر "سوء‌تغذیه شدید"، جان‌ خود را از دست خواهند داد.

صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) به همین خاطر خواستار اقدام فوری برای کمک به کودکان در این کشور شده است. عمر عبدی، معاون اجرایی یونیسف، این اظهارات را در پایان یک سفر چهار روزه به دو کشور افغانستان و پاکستان بیان کرده است.

بیماری‌هایی مانند سرخک و اسهال یکی دیگر از چالش های بزرگ در میان کودکان افغانستان است.

آقای عبدی در دیدار با مقامات طالبان در کابل بر لزوم دریافت مراقبت‌های اولیه بهداشتی، غذا، آب‌پاک آشامیدنی و سایر مایحتاج اولیه کودکان افغان در اسرع وقت تأکید کرد و قول داد که صندوق کودکان سازمان ملل متحد برای این کار تمام توان خود را انجام خواهد داد.

ترس از فاجعه انسانی

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان (UNHCR) نیز هشدار داده است که باید به نیازمندان افغانستان قبل از فرا رسیدن فصل زمستان کمک شود در غیر این صورت عواقب آن می‌تواند وخیم باشد.

این آژانس می گوید شمار آوارگان ناشی از جنگ در این کشور حالا به ۳.۵ میلیون نفر افزایش یافته است.

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان گفته است که تعهدات کمک برای نیازمندان افغانستان پیش از فرار رسیدن زمستان عملی شود

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان گفته است که تعهدات کمک برای نیازمندان افغانستان پیش از فرار رسیدن زمستان عملی شود

بابر بلوچ، سخنگوی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به خبرگزاری رویترز در اسلام آباد گفت که تعهدات در مورد کمک به افغانستان باید عملی شوند و قبل از زمستان به نیازمندان کمک شود.

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان می گوید حتی پیش از آنکه طالبان کنترل کابل را در دست بگیرند، حدود نیمی از مردم افغانستان به کمک نیاز داشتند.

بابر بلوچ گفت: "ما زمان بسیار کمی برای کمک به نیازمندان و فقرا داریم. زمستان در راه است. ترس ما این است که اگر به زودی به آنها کمک نکنیم، عواقب آن بسیار بسیار نگران کننده و دشوار خواهد بود."

اما به گفته بابر بلوچ "می‌توان از این امر جلوگیری کرد و به هر قیمتی باید از یک فاجعه انسانی دیگر جلوگیری کرد."

این دومین بار در کمتر از یک هفته است که کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در مورد یک بحران انسانی در افغانستان هشدار می دهد.

چند روز پیش، رئیس این آژانس گفت که کمک‌ها باید ظرف چند هفته به افغانستان تحویل داده شود.

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان می گوید که کمک‌ها باید ظرف چند هفته به افغانستان تحویل داده شود

منبع تصویر،

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان می گوید که کمک‌ها باید ظرف چند هفته به افغانستان تحویل داده شود

سخنگوی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد هشدار داد که آثار یک فاجعه انسانی احتمالی در افغانستان محدود به این کشور نخواهد بود و می‌تواند فراتر از افغانستان نیز گسترش یابد.

وی گفت: "نگرانی ما این است که مشکلات افغان‌ها افزایش یابد و افراد بیشتری آواره شوند. این احتمال وجود دارد که این تاثیرات به خارج از افغانستان یعنی پاکستان و ایران نیز گسترش بیابد.

از زمان کنترل طالبان بر کابل نزدیک به دو ماه پیش، کمک‌های بین‌المللی با مشکل مواجه شده‌است.

به گفته بری از خبرنگاران به رسمیت شناختن رژیم طالبان از سوی جامعه در این زمینه مشکلاتی ایجاد کرده است چون که این امر ارایه کمک‌ها را با چالش‌هایی روبرو کرده است.

دولت طالبان متعهد شده است که برای کمک به مردم با آژانس‌های بین‌المللی کمک‌رسانی همکاری کند.

در چند هفته گذشته، برخی کشورهای همسایه نیز به مردم افغانستان کمک کرده اند، اما این کمک‌ها بسیار کمتر از آن چیزی است که در سطح گسترده به آن نیاز است.

گروهی خبر 

منبع:بی بی سی

  شورای حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان یک گزارشگر ویژه تعیین می‌کند

 

شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه‌ای از تعیین یک گزارشگر ویژه برای بررسی وضعیت حقوق بشر در افغانستان خبر داد. این  قطعنامه به رغم رای منفی پاکستان، چین و روسیه در نشست ویژه روز پنج‌شنبه هفتم اکتبر/۱۵ مهر شورای حقوق بشر سازمان مهر، تصویب شد.  

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد روز پنج‌شنبه هفتم اکتبر/۱۵ مهر به قطعنامه پیشنهاد شده از سوی اتحادیه اروپا برای تعیین یک گزارشگر ویژه برای افغانستان رای مثبت داد. 

این شورا ضمن ابراز نگرانی از وضعیت حقوق بشر در افغانستان اعلام کرد، یک گزارشگر ویژه در مورد نقض حقوق بشر در این کشور از سوی گروه طالبان و طرف‌های دیگر تحقیق خواهد کرد. 

نظارت بر وضعیت حقوق بشر در افغانستان یکی دیگر از وظایف گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواهد بود.  

بر اساس قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، قرار است گزارشگر ویژه افغانستان کار خود را رسما از ماه مارس سال ۲۰۲۲ آغاز کند.  

قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با ۲۸ رای موافق، ۱۴ رای ممتنع و ۵ رای مخالف به تصویب رسید. پنج کشور از جمله پاکستان، چین و روسیه به این قطعنامه رای منفی دادند.    

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تصویب این قطعنامه و تعیین گزارشگر ویژه برای بررسی وضعیت حقوق بشر در افغانستان را نشان دهنده حمایت جامعه بین‌المللی از مردم این کشور خواند.  

در همین حال، لوت کنودسن، سفیر اتحادیه اروپا در سازمان ملل پس از تصویب قطعنامه اخیر گفت: «وضعیت حقوق بشر در افغانستان بویژه نقض حقوق زنان و دختران از سوی طالبان نگران کننده است».  

میشل باشله، کمیسر عالی سازمان ملل متحد نیز در آغاز نشست اخیر شورای حقوق بشر این سازمان در مورد وضعیت نقض حقوق بانوان، اقلیت‌های قومی و مذهبی، مدافعان حقوق بشر و روزنامه‌نگاران ابراز نگرانی کرد.  

وی گفت، گزارش‌های زیادی درباره نقض جدی حقوق بشر در افغانستان توسط گروه طالبان دریافت کرده است. میشل باشله کشتار غیرنظامیان و نیروهای امنیتی دولت پیشین افغانستان را که به طالبان تسلیم شده بودند، نقض آشکار حقوق بشر از سوی این گروه خواند.  

از سوی دیگر، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با انتشار توییتی از تصویب  قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد استقبال کرد.

سازمان عفو بین‌الملل نیز با انتشار گزارشی ضمن استقبال از تصویب این قطعنامه گفت، تعیین گزارشگر ویژه  برای افغانستان نخستین گام مهم در جهت نظارت سازمان ملل متحد بر وضعیت حقوق بشر در افغانستان است.

چند روز پیش تصویب قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد (پنجم مهر)، شماری از گروه‌های مدافع حقوق بشر از این شورا درخواست کردند درباره نقض حقوق مردم افغانستان توسط طالبان، بویژه رویکرد این گروه با زنان و سرکوب آزادی بیان تحقیق کند.

گروهی خبر 

منبع: IRF

تلاش فزایندۀ اتباع افغانستان برای ورود به خاک ایران

صف متقاضیان ویزا در مقابل سفارت ایران در کابل

صف متقاضیان ویزا در مقابل سفارت ایران در کابل 

از زمان به قدرت رسیدن طالبان، شمار افغان‌هایی که برای رفتن به ایران تلاش می‌کنند ناگهان افزایش یافته، اما ایران با ورود اکثر این افراد مخالفت می‌کند. خبرگزاری فرانسه از بروز برخی خشونت‌ها در مناطق مرزی خبر می‌دهد.

خبرگزاری فرانسه در گزارشی از شهر زرنج – مرکز ولایت نیمروز- می‌نویسد که تا تاریخ ۱۵ اوت/۲۴ مرداد که طالبان وارد شهر کابل شدند،  به طور متوسط بین هزار تا ۲هزار نفر روزانه از گذرگاه مرزی زرنج عبور کرده و وارد خاک ایران می‌شدند. اما به گفتۀ محمد هاشم حنظله، فرماندۀ مرزی ولایت نیمروز، اینک روزانه حدود ۳ تا ۴هزار نفر برای عبور از مرز تجمع می‌کنند که اکثراً دارای مدارک لازم برای خروج از أفغانستان و ورود به ایران نیستند.

گذشته از مشکلات و هراس سیاسی، تنگنای معیشت و اقتصاد افغان‌ها را به ترک کشور وادار می‌کند. سازمان ملل هشدار می‌دهد که یک‌سوم مردم افغانستان در خطر گرسنگی قرار گرفته‌اند.

مقامات طالبان گفته‌اند که روزانه فقط ۵٠٠ الی ۶٠٠ نفر با مدارک معتبر برای عبور از مرز ایران اقدام می‌کنند. بقیه نه ویزای ایران را دارند و نه اجازۀ اقامت در این کشور را. به همین دلیل تلاش‌ها برای عبور غیرقانونی افزایش یافته است. این وضعیت به نوبۀ خود موارد بدرفتاری‌ و خشونت مأموران ایرانی را بیشتر کرده است.

خبرگزاری فرانسه سخنان فردی به اسم حیات‌الله را نقل می‌کند که با نشان دادن زخم‌های دستش گفته است: "سربازهای ایرانی پول ما را گفتند و کتک‌مان زدند". فرد دیگری ادعا کرده که دو نفر هنگام عبور از مرز به ضرب گلوله کشته شده‌اند.

مقامات جمهوری اسلامی گفته‌اند که نمی‌توانند تمامی پناهجویان افغان را بپذیرند. این در حالی است که ترکیه هم محدودیت‌هایی برای ورود اتباع افغان ایجاد کرده. اخیراً دولت ترکیه با صدور بخشنامه‌ای، مقررات جدید ورود را به شرکت‌های مسافرتی و جهانگردی ابلاغ کرده است. ترکیه همچنین در قسمت‌هایی از مرز ایران دیوار ساخته. "مقابله با مهاجرت روزافزون افغان‌ها از مرز ایران"، یکی از هدف‌های این دیوارکشی اعلام شده است.

گروهی خبر 

منبع: FRI

محراب خونین تشیّع! (سیاهه ای به امیران امارت اسلامی)

 

چرا در حالیکه داعش و تکفیری ها تشیّع را هدف گرفته است، رسما اعلام نمی کنید که شیعه را به رسمیت می شناسید؟ و چرا با به رسمیت شناختن علنی و عملی مذهب جعفری، خط فکری و اعتقادی و عملی تان را از داعش و جنایتکاران جدا نمی سازید؟ و چرا با پذیرش شیعه بعنوان یک مذهب اعتدالی، صف و جبهه اسلام اعتدالی و حنفی را تقویت نمی دارید؟

در حادثه مهیب تروریستی در مسجد جامع شیعیان ولایت قندوز صدها نفر نمازگزار مسلمان شیعه مذهب شهید و زخمی شدند. هیچ خانواده شیعه مذهب مقیم مرکز قندوز از داغ این جنایت، در امان نمانده است.
همه خانواده های شیعه قندوزی داغدار هستند. چه بسیار کودکانی که یتیم شدند و چه پدران و مادرانی که داغدار شدند و چه زنانی که بی سرپرست شدند و چه بی شمار خانواده هایی که گَرد مصیبت بر خانه های شان پاشیده شد.

این مصیبت آنقدر بزرگ و دردناک و وحشتناک است که در خیال وجدان های مرده هرگز نمی گنجد، وجدان های خفته و قلب های سنگی هرگز نمی توانند درک کنند که این فاجعه یعنی چی و این حادثه چه ها که با انسان و انسانیت و با قلب های دردمند مردم قندوز نکرده است.

بخشی از این وجدان ­مرده ها و سفسطه بازها حتما خواهند گفت: زمانی که طیارات برما حمله می کردند شما کجا بودید؟ زمانی که چنین و چنان می شد چرا صدا نکشیدید؟ اما اینها جز بیان و توجیه سرشار از قساوت و بی مسئولیتی نخواهد بود.

طالبان که برای خدا و شریعت و امن و آزادی می جنگیدند و یک نظام را سرنگون کردند، اکنون که زیر سایه امارت شان، جنایتی اینچنین مهیب اتفاق افتاده است؛ چه سخنی به گفتن و چه توجیهی به مردم دارند؛ مردمی که اکنون رعیت گونه زیر سیطره و وعده های شان زندگی می کنند!

طبعاً داعش مسئولیت این جنایت را بردوش می گیرد اما؛
به طالبان؛ این نمایندگان خداوند بر زمین باید گفت، چه توجیهی برای کشتن انسان در مسجد وجود دارد؟ آنانی که در مسجد و محراب و حین نماز کشته میشوند احتمالا چگونه انسانهایی باید باشند؟ آیا اهل کفر و اهل ذمه هستند؟ آنان که در مساجد قندوز و هرات و قندهار کشته می شوند، آیا خارجی هستند؟ حال که شما مسئول امن و نظم و نظام هستید بفرمایید چه کسانی آنها را کشتند؟ و چرا می کشند؟ آیا شما با فکر و عمل آنها موافقید؟ آیا با قاتلین شیعیان قندوز موافقید؟ موافقید که شیعه کافر و مشرک و خارج از دین است؟

از امیران طالبان باید پرسید که شما بعنوان امارت اسلامی، در کنار شیعه هستید یا در مقابل آن؟ و آیا مرگ و زندگی شیعه اهمیتی برایتان دارد؟ اگر شما در مقابل تشیّع هستید تفاوت میان شما و داعش چیست؟ و اگر نیستید؛ چگونه باید بین شما تفکیک و تشخیص قائل شد؟

 اگر تفکیک نیست، پس وطن ما را داعش اشغال کرده و حنفیت و اسلام اعتدالی را کنار زده است. اگر در کنار شیعه هستید، چرا شیعه را برادروار در آغوش نمی گیرید و همدردی نمی کنید؟
همدردی همانند حکومت غنی و عبدالله صرفاً‌ محکوم کردن و حرف مفت گفتن، از دردها نمی کاهد و مانع جنایت نمی شود؛ شما امارت اسلامی در عمل نشان بدهید که درد و غم مسلمان مظلوم شیعه بر جان و روان تان اثر کرده است.

چرا در حالیکه داعش و تکفیری ها تشیّع را هدف گرفته است، رسما اعلام نمی کنید که شیعه را به رسمیت می شناسید؟ و چرا با به رسمیت شناختن علنی و عملی مذهب جعفری، خط فکری و اعتقادی و عملی تان را از داعش و جنایتکاران جدا نمی سازید؟ و چرا با پذیرش شیعه بعنوان یک مذهب اعتدالی، صف و جبهه اسلام اعتدالی و حنفی را در برابر جبهه جنایت و داعش تقویت نمی دارید؟ چرا نمی بینید که یک دشمن جنایتکار هم بر مراسم فاتحه شما حمله می برد و هم بر مسجد و نمازگزاران شیعه!
اعتقاد ندارید یا شما نیز همانند غنی و کرزی، ارباب دارید؟ که اگر افغان هستید و مستقل هستید و مسلمان هستید؛ دنیای فکری و ذهنی و اعتقادی تان را از بند و زنجیر آزاد کنید و مردانه وار اعلام کنید که به برکت خون شهدای مظلوم قندوز و یکاولنگ و هرات و ... پیروان مذهب جعفری به سان پیروان مذهب حنفی و سایر مذاهب اربعه اسلامی، حقوق انسانی شان محفوظ و برابر است و مذهب امام جعفر صادق، در کنار مذهب امام ابوحنیفه، در میان ما و مردم ما رسمی است و حال که داعش مراکز و مساجد شیعیان را هدف گرفته است برای تأمین امنیت این مراکز در پهلوی برادر شیعه تان اقدام کنید.
این پیام را با صدای رسا به همه دنیا اعلام کنید که ما همه با هم برادر و برابر هستیم. صف فکر و عمل تان را از اشرف غنی مفسد وطنفروش و از داعش جنایتکار تکفیری، شجاعانه و هوشمندانه جدا کنید! و توطئه جنگ مذهبی را در نطفه، خفه بسازید؛ جنگی که توسط جنایتکاران بین المللی طرح و حمایت می شود.
نگارنده ی این سطور از یکاولنگ است، از همان مردمی است که در زمستان سال 1379 مظلومانه قتل عام شدند. به یاد بیاورید که چه شد و چه باید می شد؟ در قندوز سادات و شیعه را کشتند و در یکاولنگ سادات و شیعه را کشتید! و می دانم که اگر قلبی در سینه دارید و اگر اندکی عطوفت محمدی(ص) در وجودتان باشد و اگر از آب و نان این وطن خورده باشید راضی نبودید و نیستید؛ شما در مقابل خون شهدای این روز و آنروز مسئول هستید. آن روز هم در مقام حکومت بودید و امروز نیز در مقام حکومت هستید. بیندیشید که با این همه کشته، جنگ، سختی و مصیبت چه باید بکنید غیر از ایجاد چتر کلان سیاسی و ملی و همپذیری و برادری دینی که کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته!

گروهی خبر 

منبع: خبر گزاری جمهوریت

دادگاه بین‌المللی کیفری:  برای آغاز تحقیقات جنایات جنگی مقامات فعلی افغانستان معرفی شود

 

دادگاه بین‌المللی کیفری از سازمان ملل متحد و دفتر مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواسته است تا برای شناسایی مقام‌های فعلی افغانستان، اطلاعات ارایه کند.

دادگاه بین‌المللی کیفری از سازمان ملل متحد و دفتر مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواسته است تا برای شناسایی مقام‌های فعلی افغانستان، اطلاعات ارایه کند.

به گزارش خبرگزاری جمهور؛ اتاق محکمه دوم این دادگاه روزجمعه(16 میزان) در اعلامیه‌ای از سازمان ملل متحد خواسته است که درمورد هویت مقام‌هایی که درحال حاضر نماینده جمهوری اسلامی افغانستان هستند، معلومات دهد.
شماری قاضیان این دادگاه گفته‌اند: "دادگاه معتقد است که برای تصمیم‌گیری آگاهانه باید اطلاعات موثق و به‌روز از هویت مقام‌های افغانستان را به دست بیاورد."
دراعلامیه آمده است: "دادگاه تصمیم گرفته است تا از دبیرکل سازمان ملل متحد و دفتر مجمع کشورهای عضو بخواهد اطلاعاتی در مورد هویت مقام‌هایی که در حال حاضر نماینده افغانستان هستند، ارایه دهند."
این درحالی پیش از این کریم‌‌اسد احمدخان، دادستان جدید دیوان کیفری بین‌المللی (ICC)، در یک درخواست فوری، خواستار از‌سرگیری تحقیقات با محوریت "جنایات" مرتبط به طالبان و شاخه خراسان گروه داعش در افغانستان شده بود.

گروهی خبر 

منبع: خبرگزاری جمهوریت

آیت‌الله خامنه‌ای به 'مسئولان کشور برادر افغانستان': عاملان انفجار قندوز را مجازات کنید

 

.

منبع تصویر،@KHAMENEI_FA

آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر حکومت ایران در پی انفجار مرگبار روز جمعه در مسجد شیعیان در قندوز افغانستان که منجر به جان‌باختن شمار زیادی نمازگزار شد، در پیامی بدون نام بردن از گروه طالبان، از آنها خواست که عاملان را مجازات کنند.

رهبر حکومت ایران در این پیام که در توییتر نشر شد از "مسئولان کشور همسایه و برادر افغانستان" خواست که عاملان را مجازات کنند.

در پیام آمده است: "جداً انتظار می‌رود که عاملان خونخوار این جنایت بزرگ را به مجازات برسانند و با تدابیر لازم از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کنند."

روز جمعه یک بمبگذار انتحاری گروه داعش در داخل مسجد شیعیان هزاره در قندوز خود را منفجر کردکه حدود پنجاه کشته و بیش از صد زخمی به جا گذاشت.

گروه داعش در سایت منسوب به این گروه مسئولیت این حمله را برعهده گرفت و گفته که یک حمله کننده انتحاری این گروه مسجد مرکزی شیعیان هزاره را در قندوز هدف گرفته است.

در گذشته نیز، داعش حملاتی به مساجد شیعیان در افغانستان انجام داده است.

وزارت خارجه ایران نیز ساعاتی پس از وقوع، آن را محکوم کرد. سعید خطیب‌زاده گفت که "اقدامات تروریستی در هر شکل و توسط هر طرفی محکوم است."

در همین حال، امروز حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین ایران در واکنش به حمله به مسجد شیعیان در قندور طالبان را مسئول حفظ جان مردم دانست.

حسن روحانی در نخستین پیام توئیتری که پس از پایان دوره ریاست جمهوری‌ نشر کرد، حمله مرگبار به نمازگزاران شیعه در قندوز را محکوم کرد. او در توئیتی نوشت که "دربرابر کشتار بی‌رحمانه قندوز نمی‌توان سکوت کرد".

او نوشت "در شرایط فعلی که گروه طالبان، حکومت را تصرف کرده است مسئولیت جان مردم افغانستان به عهده آن‌هاست".

آخرین پیامی که از آقای روحانی در توئیتر منتشر شده به حدود پنج ماه پیش برمی‌گرد.

حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران که در دمشق با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه صحبت می‌کرد، هر دو در این دیدار سخنانی درباره وضعیت امروز افغانستان نیز بیان کردند.

رئیس‌جمهور سوریه گفت که ایران باید برای موفقیت افغانستان وارد عمل شود.

وزیر خارجه ایران هم گفت: "ما با همه طرف‌ها در افغانستان از جمله طالبان در ارتباط هستیم و آنها را دعوت به تشکیل دولت فراگیر می‌کنیم."

برخی ناظران معتقدند که با قدرت گرفتن شبکه حقانی در کابینه طالبان، ایران خوشبینی قبلی در مورد طالبان را ندارد.

در همین حال، از قول روزنامه جمهوری اسلامی که نزدیک به حکومت ایران است، نقل شده که "کمک‌های ایران به طالبان می‌رسد نه مردم افغانستان".

روزنامه جمهوری اسلامی گفته که "اطلاعات موجود نشان می‌دهند کمک‌های ارسالی جمهوری اسلامی ایران که گروه تروریستی طالبان آنها را دریافت می‌کند، طبق میل خود این گروه و درموارد خاص موردنظر آنها مصرف می‌شوند و به نیازمندان واقعی نمی‌رسند."

شماری از رسانه‌های ایران نیز این خبر روزنامه جمهوری اسلامی را بازتاب داده اند.

گروهی خبر 

منبع: بی بی سی

دیدبان حقوق بشر: طالبان رسانه‌ها را شدیدا محدود کرده‌اند

 

اطلاعات

روزنامه‌نگاران اطلاعات روز مورد شکنجه گروه طالبان قرار گرفتند

سازمان دیده‌بان حقوق بشر گفته است که مقامات طالبان در افغانستان محدودیت‌های گسترده‌ای را برای رسانه‌ها و آزادی بیان وضع کرده‌اند که در حال حاضر انتقاد و مخالفت را خفه کرده است.

مسئولان وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان، هفته گذشته با شماری از خبرنگاران افغانستان در کابل دیدار کرده و مقرارت جدید مربوط به رسانه‌ها را به آنها اطلاع دادند. نظر به گزارش دیدبان حقوق بشر، این مقررات آن چنان گسترده و مبهم است که عملاً هرگونه گزارش انتقادی درباره طالبان را ممنوع می‌کند.

پاتریشیا گاسمن، مدیر آسیایی دیدبان حقوق بشر گفت:" قوانین جدید آزادی رسانه‌ها را در این کشور خفه می‌کند. مقررات طالبان آنقدر گسترده است که روزنامه نگاران خودسانسور می‌کنند و می‌ترسند به زندان بیفتند. "

ذبیج‌الله مجاهد، سخنگو و معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ گروه طالبان، در نخستین نشست مطبوعاتی بعد از به قدرت رسیدن این گروه گفت که طالبان با آزادی رسانه‌ها مشکلی ندارد و از سه خط سرخ برای رسانه‌ها یاد کرد؛ احترام به دین، رعایت اصولا اسلامی و تحریک حساسیت‌های قومی.

حالا سازمان دیدبان حقوق بشر می‌گوید که دستو‌ر‌العمل جدید گروه طالبان به رسانه‌ها، مواردی مانند " توهین به شخصیت‌های ملی" "موضوعاتی که می‌تواند بر نگرش مردم تاثیر منفی بگذارد" و"موضوعاتی که توسط مقامات تایید نشده باشد" را هم شامل می‌شود. البته افزوده شده است که رسانه‌ها ملزم به تهیه گزارشات دقیق با نهاد نظارتی دولتی، قبل از انتشار هستند.

گروه طالبان در ۱۵ آگست/اوت قدرت را به دست گرفتند. این دور قدرت‌گیری گروه طالبان با دو دستاورد بزرگ بیست سال گذشته؛ یعنی زنان آگاه و فعال و رسانه‌های متعدد و مستقل در افغانستان همراه شد.

۴۶ روز از به قدرت رسیدن گروه طالبان می‌گذرد، در این زمان، این گروه به طور مرتب با دو پدیده‌ جدید در مواجهه بوده است؛ زنان برای رعایت حقوق ابتدایی اسلامی‌شان مانند حق تعلیم، تحصیل و اشتغال اعتراض و راهپیمایی می‌کنند و رسانه‌ها هم این اعتراض‌ها و هر مورد دیگری را گزارش می‌دهند.

خبرنگاران خارجی از رفتار خوب گروه طالبان با آنها حرف می‌زنند اما خبرنگاران اهل افغانستان قصه‌های متفاوتی دارند.

در تازه‌ترین رویداد، روز گذشته گروه طالبان اعلام کردند که مرتضی صمدی، عکاس که حدود سه هفته پیش در جریان اعتراض‌های هرات بازداشت شده بود، آزاد شده است.

اطلاعات

روزنامه‌نگاران اطلاعات روز مورد شکنجه گروه طالبان قرار گرفتند

در هفته‌های نخست برگشت طالبان و در اوج اعتراض‌های مدنی در کابل، شماری از روزنامه‌نگاران روزنامه اطلاعات روز در حالی که می‌خواستند اعتراض‌های زنان در غرب کابل را پوشش دهند، بازداشت شدند. آخر آن روز، ذکی دریابی، مدیر مسئول این روزنامه نوشت که روزنامه‌نگاران بازداشت شده، مورد شکنجه قرار گرفته اند. عکس‌هایی از بدن‌های خون آلود و چشمان سرخ این خبرنگاران با واکنش شدید جهانی روبرو شد.

گروهی خبر 

منبع : بی بی سی

عزاداران حسینی در ایام محرم به نیروهای امنیتی خون اهدا کردند

 

 

شماری از عزاداران امام حسین (ع)، به مناسبت ماه محرم در یک حرکت نمادین به زخمیان نیروهای امنیتی و دفاعی کشور خون اهدا کردند.
ابوالحسن یاسر، رئیس حزب حرکت اسلامی متحد افغانستان روز شنبه(۲۲ اسد) هنگام اهدای خون گفت: «یکی از فلسفه‌های اصلی قیام امام حسین این است که تسلیم به ظلم و استبداد نشد، مقاومت و ایستادگی در مقابل ظلم و استبداد تاوان دارد و امروز ما در کربلای افغانستان زندگی می‌کنیم و هر روز ما عاشورا است.»
او تصریح کرد: «ما شاهد هستیم که چه جنایتی بالای مردم از سوی کسانی که خود را مسلمان می‌گیرند انجام می‌شود، کشورهایی ادعای دفاع از حقوق زن و کودک را می‌کردند کجا هستند، ببینند در افغانستان چه میگذرد، هر روز مردم قربانی می‌شوند خانه هایشان خراب و آواره می‌شوند.»
آقای یاسر علاوه کرد که: «بیش از چهار دهه می‌شود که در کشور ما جنگ است و بازیچه دست سیاست‌های منفعت طلبانه کشورها قرار می‌گیرد، بیاید صلح را در اولویت قرار دهیم، هیچ گاه از طریق جنگ هیچ کسی به قدرت نمی ‎رسد و یا فرهنگی را بالای کسی تحمیل کرده نمی‌تواند.»
وی تاکید کرد، آن‌هایی که در مقابل ملت ما قرار گرفته‌اند در تاریخ شرمسار خواهند بود.
همچنین رییس حزب حرکت اسلامی متحد افغانستان خطاب به طرف‌های درگیر گفت: «از همه جناه‌های درگیر در افغانستان می‌خواهم فرصت را از دست ندهند، بیایید در کنار هم بر اساس یک میکانیزم درست دنبال راه حل بگردیم.»
این برنامه در حالی در کابل برگزار شد که هم‌اکنون در ۱۹ ولایت کشور به شدت جنگ جریان دارد.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه 

منبع : روزنامه افغانستان

فدراسیون خبرنگاران اروپایی: برنامه پناهندگی برای خبرنگاران افغان گسترش یابد

 

آرشیف، شماری از خبرنگاران افغان

آرشیف، شماری از خبرنگاران افغان

فدراسیون خبرنگاران اروپایی (EFJ) با پیوستن به دفاتر منطقوی این فدراسیون در جرمنی و هالند از دولت های کشور های اروپایی خواسته، تا برنامه های ویزه پناهندگی را برای خبرنگاران و کارمندان رسانه های افغانستان گسترش دهند.

فدراسیون خبرنگاران اروپایی دیروز (جمعه ۱۳ اگست) در اعلامیه‌ای که در وب سایت رسمی آن نشر شد، از کمپاین بین‌المللی همبستگی با خبرنگاران افغان که ۱۲ اگست آغاز شده، نیز ابراز حمایت کرده است.

به اساس گزارش این فدراسیون، در حال حاضر بیش از ۱۲۰۰ خبرنگار و کارمند رسانه های افغانستان وظایف شان را از دست داده اند و بسیاری دیگر هم در معرض تهدید قرار دارند.

به گفته فدراسیون خبرنگاران اروپایی، با افزایش خشونت ها و جنگ های اخیر و کنترل طالبان بر بخش های از افغانستان، شماری زیاد از رسانه ها در این کشور مسدود شده اند.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه 

منبع : رادیو آزادی

جنگ افغانستان؛ دولت نیروهای مردمی را علیه طالبان تجهیز می‌کند

 

 

arg

منبع تصویر،ARG

همزمان با تشدید حملات طالبان، محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان امروز (دوشنبه ۱۸ اسد/مرداد) با شماری از چهره‌های سیاسی و جهادی بانفوذ و روسای پارلمان و سنا دیدار کرد.

گفته شده است در این نشست بر انسجام، تقویت و تجهیز سریع نیروهای بسیج مردمی (خیزش‌های مردمی) در چارچوب دولت در برابر مخالفان مسلح فیصله صورت گرفته است.

ارگ ریاست جمهوری با نشر خبرنامه‌ای گفته که در این نشست از نیروهای امنیتی و دفاعی و بقا و تداوم جمهوریت حمایت صورت گرفته است.

غنی

منبع تصویر،ARG

محمد اشرف غنی اخیرا از افراد بانفوذ خواسته در همکاری با نیروهای دولتی علیه طالبان اقدام کنند

جنگ در سه ماه اخیر در افغانستان شدت گرفته است. طالبان نخست کنترل شماری از ولسوالی‌ها و در روزهای اخیر کنترل شماری از شهرها از جمله زرنج، تالقان، قندوز، سرپل و شبرغان را به دست گرفت.

آقای غنی چند روز پیش در یک نشست فوری مجلس نمایندگان و مجلس سنا را نیز از تعطیلات فراخواند و در آن خواهان "بسیج ملی" در مقابل طالبان شد. هر دو مجلس در اعلامیه‌ای حمایت خود را از نیروهای امنیتی و مردمی اعلام کردند.

با شدت گرفتن جنگ در کنار نیروهای امنیتی، در شماری از مناطق نیروهای مردمی نیز در مقابل طالبان به جبهات جنگ آمدند. این نیروها از نداشتن تجهیزات و مهمات شاکی بودند.

مارشال

منبع تصویر،ARG

مارشال دوستم و کریم خلیلی

اگرچه شماری از مقام‌ها گفته بودند که نیروهای خارج از دولت را تجهیز نخواهند کرد حالا به نظر می‌رسد با شدت بیشتر جنگ و شکست‌های پی در پی در برخی شهرها دولت به دنبال تنظیم این نیروها در چارچوب نظام و تجهیز آنها برآمده است.

آقای غنی پیش از این گفته بود که در سه ماه گذشته همزمان با خروج نیروهای خارجی و شدت گرفتن جنگ در یک وضعیت غیرمترقبه قرار گرفتند اما تلاش خواهند کرد در شش ماه آینده به وضعیت ثبات کامل برگردند.

گروهی خبر هتفه نامه ی ندای غزنه 

منبع : بی بی سی

طالبان دو پولیس زن را در غزنی کشتند

 

 

مقامات محلی در ولایت غزنی می‌گویند که گروه طالبان دو منسوب پولیس زن را در مرکز ولایت غزنی کشته‌ است.

نصیراحمد فقیری، رییس شورای ولایتی غزنی روز دوشنبه، هژدهم اسد، به روزنامه ۸صبح گفت که این دو زن که در فرماندهی پولیس غزنی وظیفه اجرا می‌کردند، دو روز پیش در مسیر نوآباد از مربوطات شهر غزنی توسط طالبان ربوده و سپس کشته شده‌اند.

موتر حامل این دو پولیس زن هنگامی از سوی طالبان متوقف شده است که به سوی وظایف‌شان به مرکز غزنی روان بوده‌اند.

گروه طالبان تا هنوز در این مورد چیزی نگفته‌ است.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه 

تهدید طالبان برای آسیای مرکزی

 

رضا عطایی

تحولات اخیر افغانستان و گسترش روزافزون بی‌ثباتی و ناامنی در این کشور بیش از همه بر کشورهای همسایه افغانستان تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم دارد.

در رویدادهای چندماهه‌ی اخیر افغانستان، شاهد به تصرف درآمدن شهر‌ها و ولسوالی‌های ولایات شمالی افغانستان به‌دست طالبان بودیم؛ این امر در حالی است که باید توجه داشته باشیم ولایات شمالی افغانستان مشرف به آسیای مرکزی و ترکستان چینی (مسلمانان اویغور چینی در ایالت سین‌کیانگ) می‌باشد و وجود هرگونه تهدید نظامی_امنیتی در صفحات شمالی افغانستان تاثیر مستقیمی بر اوضاع امنیتی کشورهای آسیای مرکزی و چین دارد.

آنچه که بر افغانستان و به‌ویژه شمال کشور در این مدت می‌گذرد، یادآور سقوط مزارشریف و همچنین سایر ولایات شمالی افغانستان در سال‌های دهه نود میلادی توسط طالبان است، از همین روی هیچ تعجبی ندارد که کشورهای این منطقه به علاوه چین و همچنین روسیه دچار واهمه و شوک جدی امنیتی شده باشند.

با توجه به تحولات اخیر افغانستان روسیه و تاجیکستان در نزدیکی مرز افغانستان رزمایش نظامی مشترک برگزار کردند و نماینده ویژه روسیه در کابل از احداث یک پاسگاه مرزی جدید در مرز تاجیکستان با افغانستان توسط مسکو خبر داده است. همچنین در هفته گذشته سفر هیأت طالبانی به کشور چین و انجام ملاقات با مقامات آن کشور را شاهد بودیم که براساس گزارش خبرگزاری دولتی چین، وزیر امور خارجه چین در این جلسه از طالبان خواسته که با تمام سازمان‌های تروریستی از جمله جنبش اسلامی ترکستان شرقی قطع ارتباط کرده و با آن‌ها قاطعانه مبارزه کنند.

تحولات کنونی افغانستان بر جنبش‌های اسلامی منطقه تأثیر می‌گذارد و منجر به رشد و تحرک جریان‌های بنیادگرای اسلامی همچون جنبش اسلامی ازبیکستان و جنبش اسلامی ترکستان شرقی می‌شود. اگرچه در طول دو دهه اخیر کشورهای آسیای مرکزی به‌دلیل عدم مداخلات گسترده منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، فارغ از درگیری‌های مسلحانه و جنگ‌های داخلی بوده‌اند اما یک افغانستان تحت کنترل طالبان می‌تواند وضعیت را به‌طور اساسی تغییر دهد، تجربه جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲_ ۱۹۹۶) بهترین شاهد مثال ما بر این ادعاست.

این یک حقیقت عیان و مسلم است که پیوندهای عمیق فرهنگی-اجتماعی، سیاسی-امنیتی و اقتصادی میان افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی وجود دارد که سرنوشت آن‌ها را در بسیاری از موضوعات، به‌خصوص بنیادگرایی اسلامی و مسائل هویتی_قومیتی و همچنین موضوع مهم دالان‌هان و کریدورهای انرژی که از آن به «بازی بزرگ جدید (The New Great Game) هم یاد می‌شود، به‌هم پیوند زده است.

این پیوندهای ناگسستنی مشترک در طول تاریخ وجود داشته و به یکباره به‌وجود نیامده است، اما بعد از فروپاشی شوروی (۱۹۹۱م) و دستیابی کشورهای آسیای مرکزی به استقلال، بیشتر نمایان شد.

چرا که از یک سو افغانستان با سه کشور از پنج کشور آسیای مرکزی دارای مرز مشترک است (ازبیکستان، تاجیکستان و ترکمنستان) و از سوی دیگر پیوندهای تاریخی و فرهنگی، قومی و زبانی ناگسستنی میان افغانستان و این کشورها وجود دارد. نکته‌ی مهم‌تر این‌که تحولات معاصر افغانستان همچون اشغال افغانستان توسط شوروی و شکل‌گیری جهاد اسلامی در مقابل آن، سقوط دولت کمونیستی کابل، ظهور طالبان و حوادث تروریستی یازده سپتامبر و… تأثیرات نافذ و مستقیمی بر روند تحولات کشورهای آسیای مرکزی داشته است.

از همین روی احمد رشید، روزنامه‌نگار پاکستانی که پژوهش‌های بسیاری در این زمینه انجام داده است، در کتاب «جهاد؛ ظهور اسلام پیکارجو در آسیای میانه» به صراحت می‌گوید بحران در افغانستان، تنها و مهم‌ترین عامل خارجی بی‌ثباتی فزاینده در آسیای مرکزی است. (رشید، ۱۳۸۷: ۲۵۹)

احمد رشید، مناسبات و پیوندهای ناگسستنی میان آسیای مرکزی و افغانستان را چنین توضیح می‌دهد؛ افغانستان از دیرباز مناسبات تاریخی و فرهنگی با آسیای مرکزی داشته است این دو منطقه در فراز و نشیب قرون متمادی در قلمرو امپراتوری‌های مختلف در هم تافته‌اند. اقوام شمال افغانستان از تبار ازبیک‌ها، تاجیک‌ها و ترکمن‌های آسیای مرکزی می‌باشند. رشته‌های قومی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میان افغانستان و آسیای مرکزی به همین لحاظ عمیقا استوار است، و نمی‌شود ارتباطات [و پیوندهای ناگسستنی میان افغانستان و آسیای مرکزی] امروز تحریف تاریخ تعبیر شود بلکه استمرار فرایندی تاریخی است که حاکمیت هفتاد ساله اتحاد شوروی وقفه کوتاهی در آن به‌وجود آورد. (رشید، ۱۳۸۷: ۲۶۰)

علاوه بر موضوع مواد مخدر و کشت خشخاش، محصور در خشکی بودن کشورهای آسیای مرکزی از ابعاد دیگر پیوندهای امنیتی_اقتصادی افغانستان با کشورهای همسایه شمالی آسیای مرکزی است.

دکتر حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران معتقد است چنانچه رویدادهای منطقه، به‌ویژه دگرگونی‌های سیاسی_اجتماعی افغانستان‌ در سال‌های پایانی دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ نبود، بسیاری از دگرگونی های بعدی در عرصه اسلام‌گرایی (اسلام سیاسی) عربی روی نمی‌داد. به عبارت دیگر، درست است که افغانستان‌، آسیای میانه (مرکزی) و پاکستان تا حدی تحت تأثیر اندیشه‌ها و فعالیت‌های اسلام‌گرای عربی قرار داشته‌اند، اما این تأثیرپذیری یکجانبه نبود و دگرگونی‌های [این] منطقه به نوبه خود باعث دگرگونی‌های برجسته‌ای در عرصه اسلام‌گرایی عربی شده است. (احمدی؛ ۱۳۹۳: ۱۷۰)

برای نمونه، چنانچه رویدادهای افغانستان‌ یعنی کودتای کمونیستی ۱۹۷۸ (۱۳۵۷) و دگرگونی های بعدی کشمکش بر سر قدرت میان جریان‌های چپ مارکسیستی افغانستان‌ و سرانجام مداخله اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ روی نمی‌داد، زمینه‌ی امنی برای گروه‌های رادیکال اسلام‌گرای عربی فراهم نمی‌شد. آغاز فعالیت‌های اسلامی افغانستان علیه سربازان شوروی در این کشور بود که رادیکال‌های اسلام‌گرای عرب همچون عبدالله العزام اردنی-فلسطینی، ایمن الظواهری مصری، و اسامه بن لادن سعودی به افغانستان کشاند و به تدریج زمین‌های سازماندهی و همکاری رادیکال‌های عرب و پیدایی سازمان القاعده را فراهم ساخت. (احمدی؛ ۱۳۹۳: ۱۷۰ ۱۷۱)

امریکا مارات نیز در فصل دوم کتاب «ارتش و دولت در آسیای مرکزی» درباره نقش افغانستان‌ و جنگ شوروی در افغانستان بر کشورهای آسیای مرکزی می‌نویسد؛ جنگ افغانستان آثاری بر جنبش‌های قومی-ملی و مذهبی-توده‌ای تاجیکستان و ازبیکستان داشت که پس از فروپاشی کمونیسم خودنمایی کرد. بهترین نمونه جمعه بی حاجی‌اف بود که پیش‌تر جمعه نمنگانی خوانده می‌شد. او پس از بازگشت از خدمت در افغانستان به یکی از مبلغان پرشور ملی‌گرایی اسلامی در ازبیکستان تبدیل شد. نمنگانی پس از بازگشت به نمنگان به سرعت به‌عنوان رهبر محلی شهرت یافت و همراه طاهر یولداشف، «جنبش توبه» را با هدف تأسیس خلافت در دره فرغانه و ازبیکستان راه‌اندازی کرد. پس از سرکوب جنبش توبه به دست اسلام کریم‌اف، نمنگانی ابتدا به تاجیکستان و سپس افغانستان‌ گریخت. او روابطی را با رهبران مجاهدان در این کشور برقرار کرد و به یکی از فرماندهان میدانی حرکت اسلامی ازبیکستان تبدیل شد. نمنگانی در طول جنگ داخلی تاجیکستان در کنار مخالفان مذهبی جنگید. او در سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ نظامیانی را به‌سوی مرزهای جنوبی قرقیزستان حرکت داد تا با عبور از مرز به ازبیکستان بروند. نمنگانی در سال ۲۰۰۱ در شهر قندوز افغانستان به دست نیروهای ناتو کشته شد، ولی محل پنهان‌شدن یولداشف هنوز نامعلوم است. (مارات؛ ۱۳۹۸: ۴۴)

در پی فروپاشی اتحاد شوروی و حاکمیت نیروهای ائتلافی ملی_اسلامی در تاجیکستان که با مخالفت نظامی کمونیست‌ها مواجه شد، روابط مجاهدین افغان و برادران تاجیک آن‌ها گسترش یافت. بی‌ثباتی سیاسی و نظامی در سال‌های پس از فروپاشی از هر دو جمهوری به یکدیگر انتقال یافت. در دوران جنگ داخلی در تاجیکستان و سپس در دوران برقراری حاکمیت طالبان در افغانستان هر دو کشور از تحولات داخلی یکدیگر تأثیرات عمیقی را پذیرا شدند و با حاکمیت طالبان در افغانستان، اسلام‌گرایی (اسلام سیاسی) به تهدیدی جدی برای امنیت آسیای مرکزی تبدیل شد. (کولایی؛ ۱۳۸۸: ۱۳۴)

افغانستان‌ به‌عنوان پل ارتباطی آسیای مرکزی برای دسترسی پاکستان به این منطقه دارای اهمیت بسیار بوده است. جمهوری‌های این منطقه که فاقد دسترسی به آب‌های آزاد جهان هستند، پس از فروپاشی شوروی در پی یافتن مسیرهای مناسب برای اتصال به بازارهای جهانی برآمده‌اند. حضور میلیونی ازبیک‌ها در افغانستان به نوبه خود اهمیت روابط با ازبیکستان را برجسته‌تر ساخته است. مارشال عبدالرشید دوستم از فرماندهان نظامی برجسته شمال افغانستان که حدود یک صد هزار نیروی نظامی در اختیار داشت، در تحولات سیاسی_نظامی افغانستان‌ همواره اثرگذار بود.

دوستم ضمن ایجاد رابطه نزدیک با دولت ازبیکستان از حکومت غیرمذهبی و فدرالیسم در افغانستان حمایت می‌کرد. او در جریان جنگ داخلی تاجیکستان، مهاجران ازبیک را که از قورقان تپه به افغانستان‌ رفته بود، مورد حمایت قرار داد. (کولایی؛ ۱۳۸۸: ۱۳۶)

احمدشاه مسعود وزیر دفاع دولت ربانی نیز از تاجیک‌های دره پنجشیر بود. او درباره اتحاد احتمالی تاجیک‌های افغانستان‌ با تاجیکستان در جریان جنگ داخلی تاجیکستان اعلامیه داده بود. البته صدور این اعلامیه می‌توانست اهرمی برای افزایش فشار بر دولت دوشنبه باشد. (کولایی؛ ۱۳۸۸: ۱۳۷)

ازبیکستان نیز حمایت موثر از مارشال دوستم را مورد توجه قرار داد. ازبیکستان که نگران از انتقال امواج اسلام‌گرایی و بی‌ثباتی سیاسی در تاجیکستان به قلمرو خود بود، تلاش وسیعی را برای پایان‌دادن به منازعه و جنگ داخلی تاجیکستان در شرایط پس از فروپاشی شوروی آغاز کرد و برای حفظ موقعیت برتر منطقه‌ای خود می‌کوشید. و با گسترش جنگ داخلی در تاجیکستان هزاران تاجیک از نیروهای ملی‌گرا و اسلامی به افغانستان‌ پناه برده بودند. (کولایی؛ ۱۳۸۸؛ ۱۳۹ و ۱۴۴)

از زمان تشکیل افغانستان‌ نوین (۱۷۴۷م) همواره پشتون‌ها بیشتر جمعیت آن را تشکیل می‌دادند. طی سال‌های جنگ با شوروی بسیاری از آنان به پاکستان مهاجرت کردند. همان‌گونه که در طول جنگ داخلی در تاجیکستان عده زیادی از تاجیک‌ها و ازبیک‌ها به افغانستان‌ گریختند. این تحولات روابط افغانستان‌ با همسایگانش را دچار دشواری ساخت. افغانستان بیش از تاجیکستان دارای سکنه تاجیک است، درحالی‌که در پاکستان نیز بیش از افغانستان پشتون‌ها ساکن هستند. این ویژگی‌ها امکان انتقال سریع بی‌ثباتی در منطقه را فراهم آورده است. این روند بعد از روی کار آمدن طالبان در افغانستان شدت و حدت بیشتری داشت.

با توجه به آنچه گفته شد مشخص می‌شود که چرا در حال حاضر کشورهای آسیای مرکزی بیش از سایرین نسبت به تحولات اخیر افغانستان و جدال میان جمهوریت و امارت در این کشور، واکنش نشان می‌دهند و دچار تب و تاب شده‌اند، زیرا هر آنچه در افغانستان می‌گذرد اولین آثار و پیامدهایش، پیش از همه بر کشورهای آسیای مرکزی قابل مشاهده است.

منابع:

  • احمدی، حمید (۱۳۹۳)؛ سیر تحول جنبش‌های اسلامی؛ از نهضت سلفیه سیدجمال تا بیداری اسلامی. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق.
  • رشید، احمد (۱۳۸۷)؛ جهاد؛ ظهور اسلام پیکارجو در آسیای میانه. ترجمه جمال آرام. تهران: انتشارات عرفان
  • کولایی، الهه(۱۳۸۸)؛ بازی بزرگ جدید در آسیای مرکزی. تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
  • مارات، اریکا (۱۳۹۸)؛ ارتش و دولت در آسیای مرکزی؛ از ارتش سرخ تا استقلال. ترجمه الهه کولایی و محمد کاظم شجاعی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

غافل به وقت آرامش و عاقل در هنگام توفان

 

سخیداد هاتف·۱۸ اسد ۱۴۰۰

اکثر ما وقتی که درباره‌‌ی پیشروی‌‌های نظامی طالبان فکر می‌‌کنیم، توضیح قانع‌‌کننده‌‌ای نمی‌‌یابیم که این وضعیت را برای ما توجیه کند. طالبان از هیچ جهتی بر نیروهای اردوی ملی برتری ندارند. پس چرا نیروهای اردوی ملی در این چند ماه گذشته پیوسته عقب‌‌نشینی کرده‌‌اند؟ یک توضیحش این است که حکومت چنان که باید اراده‌‌ی جنگیدن با طالبان نداشته و این بی‌‌ارادگی بر توانایی جنگیدن سربازان در میدان‌‌های نبرد نیز تأثیر منفی گذاشته است. این تحلیل درستی است. اما کل مسأله را توضیح نمی‌‌دهد.

بخش دیگری از معادله نزاع‌‌های گروهی و قبیله‌‌ای و خاندانی در میان مردمانی است که به‌صورت طبیعی باید  ساکنان «حوزه‌‌ی مقاومت» در برابر طالبان به حساب بیایند. در افغانستان سنت دیرینه‌‌ای از چرخش و گردش قدرت در میان قدرتمندان محلی وجود داشته و امروز نیز این رسم همچنان پابرجاست. کسانی که امروز در سطح محلی (و گاهی در سطح ملی) نقشی در سیاست افغانستان بازی می‌‌کنند، غالبا همان‌‌هایی هستند که یا پاره‌‌ای از قدرت محلی را از پدران و نیاکان خود به ارث برده‌‌اند یا خود آغازکننده‌‌ی این زنجیره‌‌ی میراثی هستند و حاضر نیستند چنین قدرتی را به راحتی به نیروهای خارج از خانواده‌‌ی خود منتقل کنند. در هر دو حالت، این افراد اندیشه‌‌های کلان ملی ندارند و موقعیت خود را با حکومت مرکزی یا نیروهای دیگر اجتماعی از روی محاسبات ِ محلی قدرت تنظیم می‌‌کنند. به بیانی دیگر، وقتی که این افراد از «پایگاه اجتماعی» خود سخن می‌‌گویند، منظورشان همان بافت محلی‌‌ای هست که قدرت شخصی و خانوادگی آنان را برپا نگه می‌‌دارد.

حال، وقتی که دو یا سه نفر از این پادشاهان کوچک در اقلیم محل خود نمی‌‌گنجند، با هم درگیر می‌‌شوند. حکومت‌‌های مرکزی افغانستان از دیرباز از این نزاع‌‌ها استقبال کرده‌‌اند (براساس اصل تفرقه بینداز و حکومت کن). گاهی حتا پیش آمده که یک حکومت در یک دوره‌‌ی کوتاه به تناوب از چند رقیب محلی حمایت کرده است و برای این تغییرِ حمایت توجیهات سیاسی داشته است.

قدرت گرفتن طالبان در سال‌‌های اخیر حداقل یک گزینه‌‌ی دیگر را هم در اختیار رقیبان محلی در سرتاسر افغانستان گذاشت. اگر در گذشته حکومت مرکزی تنها مرجع «امتیازبخش» یا تنها مرجع «انتقام‌‌گیر»ی بود که یک قدرتمند محلی می‌‌توانست به آن مراجعه کند و با توسل به آن رقیب خود را از میدان بدر کند، امروز یک گزینه یا مرجع دیگر نیز در دسترس این افراد قرار گرفته است. قبلا اگر قدرت اشرف غنی تنها تکیه‌‌گاه مطمئن برای رقابت‌‌های محلی بود، اکنون می‌‌توان به اصحاب ملا هبه‌‌الله نیز چراغ سبز نشان داد و از آنان حمایت دریافت کرد.

با این حساب، در جاهایی که این دینامیسم ویرانگر محلی در شکل نزاع‌‌های دیرین خانوادگی و عشیره‌‌ای فعال است، طالبان به‌صورت خودکار متحدان بالقوه‌‌ی محلی فراوانی دارند که در مواقع حساس پشت حکومت را خالی کنند. تلخکامانِ قدرت-از-دست‌‌داده در حکومت کنونی وقتی می‌‌بینند که طالبان به سوی شهرشان می‌‌آیند، در این پیشروی طالبان فرصتی می‌‌بینند برای سرکوب و تحقیر رقیب. این است که با طالبان تماس می‌‌گیرند و اعلام وفاداری می‌‌کنند. تنها وقتی که طالبان بر منطقه‌‌ای مسلط شدند و همه را (به شمول آن تازه-به-طالب‌‌پیوستگان) به بردگی می‌‌گیرند، این قدرتمندان بی‌‌قدرت‌‌شده‌‌ی محلی درمی‌‌یابند که در این همسویی با طالبان بُردی نبوده است. اما آن زمان دیگر دیر شده است. باید در زمانی که طالبان پا بر گلوی همگان نگذاشته بودند از ضرورت حل نزاع‌‌ها و از نیاز به اتحاد غافل نمی‌‌شدند. اکنون، عاقل شدن در میانه‌‌ی توفان دیر است.

ولی آیا به راستی دیر شده است؟ نه لزوما. هنوز در بسیاری از جاهای کشور این فرصت هست که حکومت از تفرقه‌‌افکنی‌‌های کوته‌‌بینانه دست بردارد و قدرتمندان محلی نزاع‌‌های کوچک محلی خود را کنار بگذارند و در برابر طالبان متحد شوند. طالبان به هیچ عهدی پابند نیستند- جز آن عهدی که با حکومت پاکستان بسته‌‌اند.

پارلمان فرانسه اقدامات سختگیرانه تری را علیه اسلام گرایان تصویب کرد

 

پس از یک سلسله حملات تروریستی و از جمله قتل معلم ساموئل پتی توسط اسلامگرایان افراطی، پارلمان فرانسه اصلاحاتی را در یک قانون تصویب کرد که در آن اقدامات سختگیرانه تری علیه اسلامگرایان درنظر گرفته شده است.

    

Frankreich Nationalversammlung Paris

اصلاحات این قانون در قبال اسلامگرایی، نفرت‌ پراکنی و تبلیغ خشونت، در پارلمان فرانسه تصویب شد. هدف از تصویب این اصلاحات مشاجره ‌برانگیز "تقویت ارزش ‌های جمهوریت" در فرانسه عنوان شده است.

بر اساس این قانون جدید، حکومت فرانسه این امکان را خواهد داشت که در واکنش در برابر تبلیغ و ترویج خشونت و نفرت پراکنی، مساجد و انجمن ‌های اسلامی را سریع ‌تر از پیش مسدود کند.

همچنین در این قانون برای افرادی که به انتشار اطلاعات شخصی، خانوادگی و همچنین کاری اشخاصی اقدام کنند و این امر باعث شود که افراد در معرض خطر جانی قرار بگیرند، مجازات تا سه سال زندان و جریمه‌ نقدی ۴۵ هزار یورویی پیش ‌بینی شده است.

ترور ساموئل پتی در خزان سال ۲۰۲۰ یکی از حملات تروریستی اسلامگرایان در فرانسه به شمار می ‌آید. این معلم تاریخ کاریکاتورهای پیامبر اسلام را به شاگردانش نشان داده بود و در همین رابطه توسط اسلامگرایان به شکل وحشتناکی به قتل رسیده بود. آدرس محل زندگی، نام و آدرس مکتبی که ساموئل پتی در آن تدریس می ‌کرد، در شبکه‌ های مجازی منتشر شده بود.

امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه هنگام ارئه طرح هایش در ماه اکتوبر، اسلام را یک "مشکل" توأم با جریان های رادیکال عنوان کرد. این امر منجر به اعتراضاتی در کشورهای اسلامی شد که برخی از آنها خشونت آمیز بودند. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه شخصاً به ماکرون حمله لفظی کرد.

این قانون همچنین احتمالاً باعث کاهش تأثیرات سازمان ترکی دیتیب در فرانسه می شود که از مساجد حمایت مالی می کند و امامان را می فرستد. دیتیب همچنین به دلیل نزدیکی با اردوغان در آلمان مورد انتقاد قرار گرفته است. محافظه کاران و پوپولیست های راست گرای فرانسه با حمایت از این قانون یک قدم دیگر فراتر گذاشته و خواستار ممنوعیت روسری یا چادر در فضاهای عمومی اند.

ساکنان محل: جنگجویان طالبان بعد از تصرف منطقه مرزی دست به "چپاول" زدند

 

شماری از ساکنان گذرگاه مرزی اسپین بولدک مدعی اند که طالبان بعد از تصرف بازار مرزی ویش به غارت و تخریب خانه‌های مقام‌های دولتی پرداختند. وزارت داخله اعلام کرده که کنترول این منطقه مرزی را از طالبان پس گرفته است.

    

 

Pakistan Grenzstadt Chaman Menschen mit Taliban-Flagge

باشندگان محلی در ولسوالی اسپین بولدک قندهار به خبرگزاری فرانسه گفته اند که طالبان پس از تصرف این منطقه مرزی با پاکستان خانه‌ها را غارت کردند و موترهای مقام‌های دولتی را که فرار کرده بودند، با خود بردند.

ثنا الله، ساکن شهرک مرزی اسپین بولدک در امتداد مرز با پاکستان، روز پنجشنبه از طریق تلفون به خبرگزاری فرانسه گفت: »طالبان با موتر و موترسایکل به بازار ریختند.« او گفته است: »خانه‌های مقامات دولتی غارت شدند ... مثل اینکه آنها دو دهه منتظر انتقام بوده باشند.»

سخنگوی طالبان گفته که این ادعاها صحت ندارد.

شورشیان طالبان کنترول بازار ویش در ولسوالی اسپین بولدک را که دسترسی مستقیم به ایالت بلوچستان پاکستان را فراهم می‌کند، روز چهارشنبه به دست گرفتند. وزارت داخله افغانستان امروز جمعه از تصرف دوباره این گذرگاه مرزی خبر داد.

طرفداران طالبان در روزهای گذشته عکس‌هایی را منتشر کردند که به گفته آنها از بخش افغانستان منطقه مرزی گرفته شده اند. این عکس‌ها نشان می‌دهند که شورشیان پرچم‌های خود را در بالای ساختماها نصب می‌کنند. همچین این عکس‌ها خانه‌های متروکه را نشان می‌دهند که اجناس و اموال آن‌ها به هر طرف انداخته شده اند؛ از جمله خانه جنرال عبدالرازق فرمانده سابق پولیس قندهار که در سال ۲۰۱۸ از سوی طالبان کشته شد.

خبرگزاری فرانسه نوشته که تأیید این تصاویر به طور مستقل امکان پذیر نیست. جنگجویان طالبان در طول حملات خود در هفته‌های گذشته در نقاط مختلف این کشور به غارت پایگاه‌های اردو و پولیس افغانستان متهم شده اند.

در دیگر شهرهای تصرف شده، ساکنان گزارش داده اند که طالبان به سرعت تفسیر شدید خود از شریعت اسلامی را پیاده کرده اند که برای تحصیل دختران محدودیت ایجاد می‌کند و مانع بیرون شدن زنان از خانه می‌شود. باشندگان اسپین بولدک گفته اند که طالبان تقریبا همه خانه‌های مقام‌های دولتی را هدف قرار داده اند.

جاوید، یک مستری از اسپین بولدک تلفونی به خبرگزاری فرانسه گفته است: «جنگجویان طالبان تقریباً تمام خانه‌های مقامات دولتی را غارت کرده اند و پس از آن، حتی برخی از ساکنان محل آمده و به غارت ادامه دادند.« او علاوه کرده که حتی »موترهای زرهی نیز تخریب شدند.»

بزرگان و ساکنان این منطقه گفته اند که با شروع هرج و مرج، طالبان مردم را ترغیب کردند که از این منطقه فرار نکنند. عبدالولی، یک دکاندار به خبرگزاری فرانسه گفت: «طالبان با استفاده از بلندگوها به مردم اطمینان می دادند که از طرف آنها مشکلی پیش نخواهد آمد و نیاز نیست خانه‌های شان را ترک کنند.»

 

جنگ قندهار؛ زخمی‌های طالبان در پاکستان درمان می‌شوند

محمد رسول، یک تاجر به خبرگزاری فرانسه گفت: «تاجران می‌ترسند که اوضاع وخیم شود. آنها می‌ترسند که اموال شان غارت شود. تعداد زیاد افراد فرصت طلب منتظر هستند.»

بعد از سقوط این منطقه مرزی، مقامات در جانب پاکستانی مرز به سرعت گذرگاه چمن را بستند و تعداد زیادی لاری‌ها و صدها تاجر افغان در سمت پاکستانی مرز گیر مانده اند. یک مقام مرزی پاکستان بعداً گفت که گذرگاه مرزی بازگشایی شده است، اما فقط برای عابران پیاده.

حاجی هستی محمد، تاجر در جانب افغانستان مرز گفت: «طالبان به تاجران گفته اند كه با مقامات پاکستانی در تماس هستند تا به توافق برسند و گذرگاه را باز كنند.»

فهمیه، باشنده اسپین بولدک به دویچه وله گفت که اکثر مردم خانه‌هایشان را ترک کردند و خانه‌های مردم تاراج شدند. او علاوه کرد: «تمام جاها در اسپین بولدک طالبان هستند. زیاد مردم بی‌گناه کشته و زخمی شدند، بیجا شدند. تلفات بسیار به مردم وارد شد. مرز پاکستان هم بند است که ما به پاکستان برویم. راه به طرف شهر قندهار هم بسته است و مردم، زنان و کودکان حیران و پریشان هستند که به کجا بروند.»

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه 

منبع : صدای المان

طالبان زهره جلال، عضو شورای ولایتی خوست را با پنج عضو خانواده‌اش ربودند

 

زهره جلال، عضو شورای ولایتی خوست با پنج عضو خانواده‌اش از سوی جنگ‌جویان طالبان ربوده شده‌اند. ایوب جلال، پسر زهره جلال به رسانه‌ها تأیید کرده است که جنگ‌جویان طالبان مادر و دیگر اعضای خانواده‌اش را زمانی‌ که می‌خواستند به سوی کابل بروند، در مسیر راه ربوده‌اند. زهره جلال عضویت شورای عالی مصالحۀ ملی را نیز دارد.

براساس گفته‌های ایوب جلال، معلومات نخستین نشان می‌دهد که جنگ‌جویان طالبان اعضای خانواده‌اش را به روستای «زرغون‌شهر» ولسوالی محمدآغۀ لوگر در یکی از مرکزهای‌شان برده‌اند.

کفیل ریحان، رئیس شورای ولایتی خوست نیز با تأیید این روی‌داد می‌گوید که بانو جلال با چهار پسر و یک دخترش از سوی طالبان ربوده شده‌اند. به گفتۀ رئیس شورای ولایتی خوست، این روی‌داد پیش از چاشت امروز در نزدیکی شهر پل‌علم، مرکز لوگر رخ داده است.

در همین حال، حسیب‌الله استانکزی، رئیس شورای ولایتی لوگر به سلام‌وطندار می‌گوید که پیش از چاشت امروز جنگ‌جویان طالبان زهره جلال، عضو شورای ولایتی خوست را با یک نگه‌بانش از موتر پایین کرده و به مکان نامعلومی باخود برده‌اند.

رئیس شورای ولایتی لوگر می‌افزاید، زهره جلال می‌خواست از پکتیا به کابل برود که در نزدیکی شهر پل‌علم از سوی افراد طالبان از موتر پایین شده‌اند.

با این حال، گل‌حیدر احمدی، سخنگوی فرماندهی پولیس لوگر می‌گوید که پولیس بررسی‌هایش را در این زمینه آعاز کرده است.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه 

منبع : سلام وطندار

روایت زنان مسلمان هندی که به حراج گذاشته شدند

 

 

Hana Khan

منبع تصویر،HANA KHAN

توضیح تصویر،

هنا خان، زن مسلمان خلبان در هند که نام او هم در حراجی سولی دیده می‌شد

یکشنبه هفته پیش چند زن مسلمان هندی متوجه شدند که به صورت آنلاین در معرض فروش گذاشته شده‌اند.

هنا خان، زن خلبان مسلمان هندی که نام او هم در این فهرست بود، به بی‌بی‌سی گفته زمانی که دوستش توییتی در این باره برایش ارسال کرد، متوجه موضوع شده است.

نام او مانند بسیاری دیگر در اپلیکیشن و وبسایت "حراج سولی" قرار گرفته بود؛ عکس و مشخصات زنان در این حراج در معرض عموم قرار داده شده بود و این زنان به عنوان "تخفیف روز" معرفی شده بودند.

در صفحه اصلی این اپلیکیشن عکس زنی ناشناس بود ولی خانم خان در صفحات بعدی هم عکس خود و هم دوستانش را پیدا کرد.

این زن خلبان می‌گوید ۸۳ نام را یافته ولی ممکن است این فهرست بلندتر هم باشد؛ او به بی‌بی‌سی گفته است: "آنها عکس من را از توییتر برداشته بودند که شناسه توییتر هم ضمیمه آن است؛ این اپلیکیشن ۲۰ روز فعال بوده و ما اصلا از آن اطلاع نداشتیم."

"سولی" عبارتی است که هندوهای افراطی برای تحقیر زنان مسلمان از آن استفاده می‌کنند و این اپلیکیشن وانمود می‌کرد امکان خرید این زنان را به آنها می‌دهد؛ در حقیقت هیچ حراج آنلاینی وجود نداشت و هدف از این کار تحقیر زنان مسلمان در هند بوده است.

خانم خان می‌گوید به دلیل گرایش مذهبی خود مورد هدف قرار گرفته است؛ او گفته: "من یک زن مسلمان هستم که دیده و شنیده شده و در اجتماع بوده؛ آنها (هندوهای افراطی) می‌خواهند ما را ساکت کنند."

در پی طرح شکایاتی در این باره، "گیت‌هاب" وبسایت میزبان، این اپلیکیشن را حذف کرد.

گیت‌هاب می‌گوید: "پس از دریافت گزارش‌هایی درباره این نوع فعالیت، و تحقیقات ما حساب‌های کاربری را تعلیق کردیم."

اما این تجربه بسیاری از زنان را ترسانده است.

تمام زنانی که اطلاعات شخصی آنها در این اپلیکیشن منتشر شده زنان صاحب‌نامی بودند که در میان آنها خبرنگاران، فعالان مدنی، هنرمندان و محققان هم دیده می‌شدند.

پس از این اتفاق بعضی از آنها حساب‌های کاربری خود را در شبکه‌های اجتماعی غیرفعال کردند و بعضی هم درباره احتمال آزارهای بیشتر ابراز نگرانی کرده‌اند.

یک زن به بی‌بی‌سی هندی گفته است: "هر چقدر هم که قوی باشید؛ قرار گرفتن عکس و انتشار اطلاعات شخصی به صورت عمومی ترسناک و آزار دهنده است."

البته بعضی از کسانی که مشخصاتشان در این اپلیکیشن منتشر شده بود در شبکه‌های اجتماعی از مبارزه با این روند سخن گفته‌اند؛ بعضی دیگر هم با تشکیل گروه‌هایی در شبکه‌های پیام‌رسان نظیر "واتس‌اپ" به دنبال حمایت یا پشتیبانی یکدیگر هستند.

بعضی دیگر هم مانند خانم خان به پلیس رسما شکایت کرده‌اند.

پلیس هند گفته است تحقیقات را در این زمینه آغاز کرده ولی درباره گردانندگان اصلی این اپلیکیشن سخنی نگفته است.

Hana Khan

منبع تصویر،HANA KHAN

توضیح تصویر،

خانم خان گفته است اگر پلیس آنها را پیدا نکند "به دادگاه خواهد رفت و این پرونده را تا پایان ادامه خواهد داد."

سازندگان این اپلیکیشن از هویت جعلی استفاده کرده‌اند؛ اما حسیبا امین، هماهنگ‌کننده شبکه‌های اجتماعی برای حزب کنگره، چندین حساب کاربری را که بطور مستمر به مسلمانان، بخصوص زنان مسلمان حمله می‌کنند و مدعی حمایت از گروه‌های راست افراطی در هند هستند، عامل حملات اخیر دانسته است.

خانم امین می‌گوید این اولین باری نیست که زنان مسلمان اینگونه هدف حملات قرار گرفته‌اند.

به گفته او در سیزدهم ماه مه و همزمان با عید فطر کانالی در یوتیوب به پخش "برنامه ویژه" عید پرداخت که در حقیقت حراج آنلاین زنان مسلمان هندی و پاکستانی بود.

در این حراجی، خریداران با ۱۰روپیه (۶۷ سنت آمریکا) پیشنهاد خرید زنان را می‌دادند.

هفته گذشته توییتر چند حساب کاربری را که گفته شده پشت حملات اخیر (حراجی آنلاین) بوده، تعلیق کرد.

فعالان مدنی می‌گویند آزارهای آنلاین قدرت این را دارد که زنان را بترساند، آنها را "حقیر و در نهایت ساکت کند."

هفته پیش بیش از ۲۰۰ بازیگر سینما، خبرنگار، اهالی موسیقی و مقامهای دولتی از سراسر جهان در نامه‌ای سرگشاده به روسای فیس‌بوک، گوگل، تیک‌تاک و توییتر از آنها خواستند امنیت زنان را یکی از اولویت‌ها قرار دهند.

گزارش سازمان عفو بین‌الملل درباره آزارهای آنلاین در هند در سال گذشته نشان می‌دهد هر قدر صدای زنان در جامعه بلندتر باشد، بیشتر هدف حملات قرار می‌گیرند.

نازی اروم، نویسنده و سخنگوی سابق عفو بین‌الملل در هند می‌گوید: "این حملات برنامه‌ریزی شده و هدفمند تلاشی برای گرفتن صدای زنان تحصیلکرده مسلمان در هند است که عقاید خود را ابراز می‌کنند و علیه اسلام‌هراسی سخن می‌گویند؛ این تلاشی است برای ساکت کردن، تحقیر و گرفتن فضایی که اشغال کرده‌اند."

جنگ برای برقراری عدالت برای زنانی که هویتشان در اپلیکیشن "سولی" منتشر شده بسیار سخت و طولانی خواهد بود اما آنها مصمم هستند این راه را تا پایان ادامه دهند.

خانم خان گفته است اگر پلیس آنها را پیدا نکند "به دادگاه خواهد رفت و این پرونده را تا پایان ادامه خواهد داد."

گروهی اجتماعی هفته نامه ی ندای غزنه 

منبع : بی بی سی

انتقال اجباری زندانیان به بیمارستان روانی؛ ترفندی برای ناتوان کردن روح و جسم زندانی

  • فرین عاصمی
  • بی‌بی‌سی

۲۲ تیر ۱۴۰۰ - ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۱

کیانوش سنجری یا آنطور که در شناسنامه‌اش آمده مهدی سنجری‌باف، یکی از زندانیانی است که شش بار به اجبار مقام‌های زندان به بیمارستان روانی برده شده

منبع تصویر،KIANOOSH SANJARI

توضیح تصویر،

کیانوش سنجری یا آنطور که در شناسنامه‌اش آمده مهدی سنجری‌باف، یکی از زندانیانی است که شش بار به اجبار مقام‌های زندان به بیمارستان روانی برده شده

در سالهای اخیر چندین زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران به صورت اجباری در بیمارستانهای روانی بستری شده‌اند. آنها گفته‌اند در این مدت داروهایی به آنها تزریق شده که گاه باعث اختلال در حرکت یا حرف زدن آنها شده و بعضی از آنها تحت درمان با شوک الکتریکی قرار گرفته‌اند. بعضی از فعالان حقوق‌بشر نام این کار را مجنون‌انگاری مخالفان و زندانیان سیاسی نام گذاشته‌اند.

کیانوش سنجری یا آنطور که در شناسنامه‌اش آمده مهدی سنجری‌باف، یکی از زندانیانی است که شش بار به اجبار مقام‌های زندان به بیمارستان روانی برده شده.

او خبرنگار صدای آمریکا بود و پنج سال پیش برای دیدن خانواده‌اش به ایران برگشت. بعد از گذراندن دو سال حبس در زندان اوین به افسردگی مبتلا شد. او چندی پیش در اتاقی در شبکه اجتماعی کلاب‌هاوس درباره تجربه انتقال اجباری به بیمارستان روانی گفت: "یکبار مرا از زندان سوار ماشین کردند و به بیمارستان امین‌آباد بردند و تست سلامت عقل و روان از من گرفتند. هفت روز آنجا بستری بودم. از داخل زندان من را با پابند و دستبند به امین آباد بردند. در آنجا تست اعصاب و روان از من گرفته شد. بیهوش شدم و به تخت زنجیر شدم. داروهایی به من داده می شد که آنها را نمی‌خوردم. ساعات اولیه که وارد بخش مخصوص بیماران اعصاب و روان شدم که اختلالات حاد داشتند مرا کنار آنها بستری کردند."

پایان پست Twitter, 1

آقای سنجری می‌گوید که داروهایی به او تزریق کردند که کنترل حرکت و رفتارش را از بین برده و می‌افزاید: "آمپولی به من تزریق کردند که عوارضش این بود که قدرت صحبت کردن را از دست دادم. می خواستم با پرستاران صحبت کنم و بگویم زندانی سیاسی هستم ولی نمی‌توانستم. زبانم در دهانم نمی‌چرخید. دهانم خشک شده بود. بعد از ۲۴ ساعت توانستم به سختی صحبت کنم. به روانپزشک گفتم خواهش می‌کنم موبایلتان را بیاورید و اسم مرا گوگل کنید. گفتم من بیمار روحی و روانی نیستم. اسمم را گوگل کرد و متوجه شد زندانی سیاسی هستم و از خارج از کشور به وطن برگشته‌ام. گفت باید ۲۱ روز تو را اینجا نگهدارم. التماسش کردم. تا الان در این سالهایی که در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس بودم التماس نکرده بودم. برای اولین بار به پای او افتادم. التماسش کردم و خواهش کردم که من را به زندان برگرداند."

کیانوش سنجری در توضیح اینکه بنا به تشخیص چه کسی بارها در بیمارستان روانی بستری شده، می‌گوید: "با دستور کمیسیون پزشکی از زندان بیرون آمدم اما با دستور مستقیم دایره نظارت بر زندان اوین و دادستانی مرا به زیر مجموعه‌های پزشکی قانونی کل کشور سپردند. من شش بار در بیمارستان‌های روانی مختلف از جمله روزبه، محمد شهر کرج و بیمارستان بقیه‌الله بستری شدم. در یک نوبت که به اجبار باید با نامه کمیسیون پزشکی مراجعه می کردم. ۱۱ مرتبه برایم کمیسیون پزشکی تشکیل شد. هفت، هشت روانپزشک می‌نشستند و مرا واکاوی می‌کردند. روی کاغذ می‌نوشتند که نزد فردی در بیمارستان بقیه‌الله بروم. یک پاسدار-روانپزشک مرا ویزیت می‌کرد و دارو درمانی می‌کرد یا مرا بستری می‌کرد. در هر نوبت در اصل بازداشت می‌شدم. در ایام مرخصی با نامه کمیسیون پزشکی به بیمارستان مرکز روانپزشکی مراجعه می‌کرم. ویزیت می‌شدم و مرا به بخش می‌دادند. تا وقتی که بعد از دو هفته روانپزشک ارشد بخش تصمیم می ‌گرفت مرا مرخص می‌کردند."

زندانی

منبع تصویر،ISNA

توضیح تصویر،

عوارض داروهایی که به اجبار به زندانیان سیاسی در بیمارستان روانی داده می شود تا مدتها با آنها می‌ماند

او می‌گوید در تمام این مدت به اجبار به او قرص‌هایی می‌دادند: "قرصها را نمی‌خوردم. ولی بعضی اوقات نمی‌شد که نخورم. اگربا خودم آب نمی بردم و قرص را نمی خوردم و متوجه می‌شدند، پرستاران به پزشک اطلاع می‌دادند. هر کسی که قرص نمی‌خورد را در اتاقکی می‌انداختند و دست و پایش را می‌بستند و ماده‌ای به او تزریق می‌کردند که بیهوش می‌شد. من چندباری قرص را نخوردم و فهمیدند. یعضی پرستارها وقتی می‌فهمیدند قرص را نخورده‌ام، می‌گفتند در دهانت نگهدار و بعدا آن را تف کن."

یکی از تلخ‌ترین تجربه‌هایی که برخی از زندان سیاسی که به اجبار به بیمارستان‌های روانی برده می‌شوند تجربه می‌کنند، تجربه شوک‌تراپی یا الکتروشوک تراپی است. تجربه‌ای اجباری و بدون آنکه زندانی اختیاری در این باره داشته باشد.

کیانوش سنجری ۹ بار تحت شوک درمانی اجباری قرار گرفته. او درباره این تجربه‌اش می‌گوید: "صبح بیدار می‌شدم و ناشتا در صف بیماران قرار می‌گرفتم. وارد آسانسور می‌شدم. در کنار یک مجموعه‌ای از خانم و آقا که اختلالات مشهود روحی و روانی داشتند، می‌نشستم تا نوبتم بشود. داخل اتاق را نگاه می‌کردم. از آنجایی که می‌نشستم تخت‌ها را می‌توانستم ببینم. پرستارها آمپول بیهوشی تزریق می‌کنند. فرد بیهوش می‌شود. دستگاه شوک را روی دو طرف جمجمه می‌گذارند. بعد نوبت من می‌شد. من هم دراز می‌کشیدم. چند پرستار آمپول بیهوشی تزریق می‌کردند. می‌گفتند تا پنج بشمار. بیهوش می‌شدم و همان اتفاقی که درباره دیگران دیده بودم برایم می‌افتاد. دستگاه به سرم وصل می‌شد. بیهوش بودم. تکان شدیدی می خوردم. وقتی از آنجا بیرون آمدم، درباره‌اش خواندم. نیم‌ساعت بعد از شوک با کتک بیدارم کردند که باید بریم."

کیانوش سنجری می‌گوید بعد از شوک‌درمانی حتی نام خودش را هم فراموش می‌کرده: "وقتی وارد بخش می‌شدم فراموش می‌کردم کی هستم و در این اتاق چه می‌کنم و أصلا چرا در این اتاق هستم. یا اینکه چند روز است آنجا هستم. یا آن روز چه اتفاقی افتاده. نمی‌دانستم چرا اسمم یادم نیست. از نگهبان سوال می‌کردم اسمم چیست. می‌پرسیدم اینجا چیکار می‌کنم؟ به من یادآوری می‌کرد که کی هستم. ۹ بار این اتفاق افتاد."

عوارض داروهایی که به اجبار به زندانیان سیاسی در بیمارستان روانی داده می شود تا مدتها با آنها می‌ماند.

لیلا میرغفاری فعال مدنی زندانی یکی از آنهاست. او پارسال به اجبار به بیمارستان امین‌آباد برده شد، هشت روز به تخت بسته شد و بر اثر داروهایی که به او داده شد تا مدتها دچار لرزش شدید دست بود.

هاشم خواستار فعال حقوق معلمان هم از دیگر زندانیانی بود که به گفته همسرش او را به بیمارستان روانی ابن سینا در مشهد برده و در‌آنجا به او آمپولهایی تزریق کرده بودند.

نازنین زاغری رتکلیف شهروند ایرانی بریتانیایی که از پنج سال پیش در ایران زندانی است هم به گزارش یک موسسه خیریه بریتانیایی دچار افسردگی و اختلال استرس پس از ضایعه یا پی‌تی‌‌اس‌‌دی شده . او سه سال پیش، یک هفته از زندان به بیمارستان روانی منتقل و با دستبند و پابند در آنجا بستری شد. اینها تنها شمار معدودی از زندانیانی هستند که به بیمارستان روانی منتقل شده‌اند.

بهنام محجوبی کسی که در بیمارستان لقمان تهران جانش را از دست داد

منبع تصویر،TWITTER

توضیح تصویر،

بهنام محجوبی کسی که در بیمارستان لقمان تهران جانش را از دست داد

یکی از معروف‌ترین زندانیان عقیدتی که دو بار به بیمارستان روانی منتقل شد، بهنام محجوبی است؛ کسی که در بیمارستان لقمان تهران جانش را از دست داد.

او پیش از جان باختن و زمانی که زندانی بود در تماسی تلفنی به یکی از نزدیکانش گفته بود که او را به اجبار به بیمارستان روانی برده و به او آمپولی زده بودند که بعد از آن بیهوش شده و تا مدتها نمی‌دانسته کجاست و هماهنگی بین خواب و بیداری‌اش را از دست داده و داروهایی به او می‌داده‌اند که نمی‌دانسته چه هستند و حافظه‌اش را از بین برده‌اند.

بهنام محجوبی در این تماس تلفنی گفته بود که در بیمارستان امین‌آباد "افول انسانیت را دیده" و تعریف کرده که در این بیمارستان بعضی بیماران ادرار خود را کنترل نمی‌کردند و روی او می‌پاشیدند. او همچنین گفته که از دکتری در این بیمارستان سوال کرده که چرا او را آنجا نگهداری می‌کردند و دکتر در پاسخ گفته که از قاضی نامه دارد که آقای محجوبی در بیمارستان امین‌آباد بستری شود.

خانواده آقای محجوبی و نهادهای حقوق‌بشری بارها درباره وضعیت سلامت او هشدار داده بودند. اداره کل زندانهای تهران علت مرگ آقای محجوبی را مسمومیت از طریق مصرف خودسرانه دارو عنوان کرد.

ده‌ها نفر از زندانیان اوین، گوهردشت، فشافویه و عادل‌آباد بعد از درگذشت او بیانیه‌ای نوشتند و گفتند آقای محجوبی "در همه ماه‌های حبس در راه و نیم‌راه بند و بهداری زندان بوده و با عوارض بیماری و دشواری‌های تامین دارو و بی‌دارویی دست و پنجه نرم می‌کرده."

فعالان حقوق بشر و زندانیان سیاسی می‌گویند دسترسی زندانیان به دارو بدون اطلاع و اجازه ماموران زندان امکان ندارد.

بسیاری از فعالان حقوق بشر انتقال اجباری زندانیان سیاسی و عقیدتی به بیمارستان روانی را شکنجه مضاعف بر این زندانیان می‌دانند و می‌گویند این کار راهی برای شکستن زندانیان و ناتوان کردن ذهن و روان آنها با هم است.

گروهی خبر هفته نامه ی ندای غزنه 

منبع : بی بی سی